حمله بر مساجد؛ مسئولیت خطیر حکومت در جنگهای استخباراتی
حملات بر مساجد شیعیان و اهل سنت، هرچند هدفی جز ایجاد جنگ فرقهای و به جان هم انداختن پیروان مذاهب حنفی و جعفری نداشته اما رویکرد پر از تساهل و مدارای دو مذهب تاکنون این هدف را خنثی کرده است.
در یکی دو سال اخیر مساجد و تکایای شیعیان در نقاط مختلف کشور، به ویژه شهر کابل هدف حملات تروریستی قرار میگرفت. این حملات که مسئولیت آن را ظاهراً گروههای تکفیری همانند داعش به دوش میگرفتند، نوعی توجیه مذهبی میشد، ولی اکنون در یک چرخش راهبردی حمله بر مساجد متوجه اهل سنت شده است.
افغانستان از معدود جوامع اسلامی است که در آن پیروان مذاهب مختلف اسلامی در کنار هم و با هم زندگی مسالمت آمیز و صلحجویانه داشته و در اوضاع و حالات متفاوت با روحیه تساهل و مدارای مذهبی زندگی کردهاند. حتا جنگهای داخلی دهه هفتاد خورشیدی نیز هرچند از کشتهها پشته ساخت، ولی روحیه و جان مایه مذهبی و فرقهای نداشت.
اظهرمنالشمس است که جنگ جاری در افغانستان از بدو کودتای هفت ثور تاکنون، استخباراتی بوده و هر سازمان اطلاعاتی تلاش کرده تا با ایجاد تنش به به مقصود خویش ناید آید.
در گذشته سازمانهای استخباراتی منطقه و جهان، با دست مایه قراردادن احساسات قومی، زبانی و سمتی گروههایی را بسیج و تحریک میکردند تا به نیابت از آنان بجنگند، ولی اکنون به نظر میرسد که نیرومند ترین محرک جنگ از دید این سازمانها و نهادهای اطلاعاتی، ایجاد جنگ فرقهای و در هم کوبیدن حریف با چاشنی مذهب است.
به باور نویسنده، حملات بر مساجد شیعیان و اهل سنت، هرچند هدفی جز ایجاد جنگ فرقهای و به جان هم انداختن پیروان مذاهب حنفی و جعفری نداشته اما رویکرد پر از تساهل و مدارای دو مذهب تاکنون این هدف را خنثی کرده است.
دولت افغانستان مسئولیت تاریخی دارد که در عمق بحران و تلاش برای اشتعال جنگ فرقهای، با اقدامات موثر برنامههای استخباراتی را خنثی بسازد و این مهم بر نمیآید جز با تقویت و تجهیز بیشتر ریاست امنیت ملی کشور؛ چه این جبهه آوردگاه نیروهای مسلح منظم هیچ کشور نیست، جز اقدامات موثر ضد اطلاعاتی.