حکومتی غرق در ناکامی!
با گذشت سه سال از تشکیل حکومت وحدت ملی، اینک در جایی ایستادهایم که پیش از آن بودیم…
سه سال پیش زمانی که حکومت وحدت ملی با اشتراک هر دو تیم انتخاباتی تشکیل شد، انتظار میرفت که با توافق هر دو جناح رقیب یک حکومت مورد تایید تمام گروههای سیاسی شکل بگیرد و مشکلات در زیربناهای تشکیلدهنده نظام از میان برداشته شود، وعدههای رهبران حکومت عملی گردد و امنیت بهتر شود، ولی اینک با گذشت سه سال از تشکیل حکومت وحدت ملی در جایی ایستادهایم که پیش از آن بودیم.
حکومت وحدت ملی در سه سال گذشته ناکامیهای فراوانی را تجربه کرده، ولی در کنار آن بعضی دستاوردها هم داشته است که باید از آن یاد کرد، اما پیش از آن، این پرسش باید پاسخ داده شود که چه عواملی در کار بوده که سران حکومت نتوانند با حل کردن مشکلات فرا راه حاکمیت به دستاوردهای مورد نظر برسند.
موانع، چالشها و عوامل زیادی در روند عدم موفقیت حکومت وحدت ملی مبنی بر فایق آمدن به مشکلات و عملی کردن وعدههای انتخاباتی موجود بوده، از سوی تیمهای انتخاباتی به وجود آمد و از سوی شماری از کشورهای خارجی خلق شده است که باید بررسی شود.
عواملی همانند میراث «مشر» باوری در حکومت کرزی، سیستم قومیت محور تشکیل نظام، برخورد قومی با مخالفان مسلح دولت و مافیای فساد اداری از قبل در برابر حکومت وحدت ملی موجود بود و باعث ناکامی در تطبیق برنامههای این حکومت شد.
در کنار آن عوامل، انحصار قدرت در دست یک حلقه خاص، گرایش برخی از حلقات به سوی فاشیزم و برتریجوییهای قومی و اختلافات درونی میان سران هر دو تیم رقیب بر سر تقسیم قدرت از بازدارندههای تاثیرگذار در روند ناکامی حکومت وحدت ملی بوده است.
کشورهای همسایه هم بدون شک در این مسئله دخالت مستقیم و غیرمستقیم داشتهاند. ایران در غرب کشور از احداث و بهره برداری از بندهای آب، حضور نیروهای ناتو در کشور و نفوذ عربستان سعودی نگران است. تهران برای مقابله با موارد یاد شده از دخالت فروگذار نمیکند و این عمل ایران واکنش کشورهای غربی، عربستان سعودی و به ویژه ایالات متحده را در پی دارد که برای حکومت چالشهای زیادی را خلق کرده است.
پاکستان، همسایه جنوبی افغانستان از بازیگران اصلی بحران در افغانستان به شمار میرود، نزدیکی کابل و دهلی برای پاکستان قابل قبول نیست و در چند دهه گذشته کوشیده است که عمق راهبردش را از خط دیورند تا سلسله جبال هندوکش گسترش بدهد.
دور زدن سلطه تجارتی پاکستان بر افغانستان که از سوی حکومت وحدت ملی و هند طرح شده، در واقع به معنای کاهش نفوذ پاکستان بر کابل است. اسلامآباد با حمایت کردن از گروههای تروریستی بر حکومت کابل فشار میآورد تا از هند دوری کرده و منافع پاکستان را مد نظر داشته باشد. عاملی به نام پاکستان مهمترین بازدارنده در برابر حکومت وحدت ملی عمل کرده است.
ناکامیهای حکومت وحدت ملی در بعد داخلی بیشتر از بعد خارجی بوده است. در سه سال گذشته انتخابات پارلمانی برگزار نشده و مجلس نمایندگان بیشتر از میعاد قانونی به کار ادامه دادهاند. کابینه هنوز تشکیل نشده و اختلاف بر سر تقسیم وزارتخانهها حل ناشده باقی است. نظام انتخاباتی اصلاح نشده، جرگه بزرگ دایر نشده و به تبع آن قانون اساسی هم بدون تعدیل مانده است. ناامنی گسترش یافته و گروههای تازه تروریستی متولد شدهاند. جنگ از جنوب به تمام نقاط کشور به ویژه شمال منتقل شده، بیکاری به گونه بیسابقه افزایش یافته و دهها مشکل دیگر که در همین سه سال کار حکومت وحدت ملی سر برآوردهاند.
دستاوردهای حکومت وحدت ملی بیشتر در بعد سیاست خارجی قابل بحث است نه داخل کشور؛ چه آنچه به عنوان دستاورد این حکومت در بعد داخلی عنوان میشود، بیشتر برنامههای نیمهکاره از حکومت پیشین بوده است. تنها دستاوردی که میتوان از آن به عنوان امتیاز برای حکومت وحدت ملی یاد کرد، جلب توجه کشورهای عضو ناتو بر لانههای تروریستی در پاکستان و حمایت اسلامآباد از گروههای افراطی در منطقه است. هرچند گمان میرود که این دستاورد هم محصول لابیگری اسرائیل در حمایت از موضع هند در برابر پاکستان بوده است.
اکنون با این پرسش همیشگی مواجه میشویم. چه باید کرد؟
برای برونرفت از وضعیت موجود، باید به انحصارگرایی در قدرت خاتمه داده شود، تنشهای سیاسی موجود میان سران حکومت حل شود، اعتماد کشورهای منطقه در مبارزه با تروریزم جلب گردد، حلقات حمایت کننده داخلی از تروریزم نابود شوند و روند انتقال جنگ به شمال خاتمه یابد، فاشیزم قومی مهار شده و پروندههای بزرگ فساد اداری و مالی برای جلب سرمایهگذاریهای خارجی بررسی شود.
در گام بعدی، نظام انتخاباتی اصلاح گردد، انتخابات به موقع برگزار شود و نظام حکومتی از شکل کنونی که مطابق به مواد مندرج در قانون اساسی نیست، حیثیت قانونی پیدا کند.
ظاهر شکوهمند – خبرگزاری دید