حکومتی که با ناتوانی و توطیه پیش میرود!
چند عامل مشخص وجود دارد که سبب اصلی بحرانهای کنونی به شمار رفته و روی وضعیت کلی کشور تاثیر خاص دارند: یکی از عوامل، ضعف مدیریتی ارگ است…
روز گذشته جنوب کشور شاهد رخدادهای خونینی بوده است که در آنها دستکم بیش از ۳۰۰ نفر کشته و زخمی شدند. حمله بر فرماندهی پولیس ولایت پکتیا، ۴۱ کشته و ۱۶۰ زخمی و حمله به ولسوالی اندر ولایت غزنی ۳۰ کشته و ۶۰ زخمی برجای گذاشت.
طبق روال همیشگی، سران حکومت وحدت ملی به نشر اعلامیه پرداختند و این حملات را کار « دشمنان مردم افغانستان» دانستند که همهروزه مردم را به خاک و خون میکشند.
واقعیت تلخ اما، چیز دیگریست که همواره در پشت پرده لفاظیها، محکوم کردنها و مسئولیت را به دوش دیگران انداختنها پنهان نگهداشته میشود.
جمله« دشمنان مردم افغانستان» آن قدر گنگ، مبهم و به دور از واقعیت است که حتا ارزش واکاوی و محک زدن را ندارد، چه برسد به آن که روی آن تکیه کنیم و فریب لفاظیهای ارگنشینان را بخوریم.
در یک کلام اگر خلاصه کنیم، حکومت موجوده توان تامین امنیت را ندارد و سررشته امور اداری و امنیتی کشور را از دست داده است؛ چه اگر مدیریت درست در ردههای بلند حکومتی وجود داشته باشد، هیچگاه چند سازمان تروریستی نمیتواند در برابر حکومتی که ارتش و پولیس و امنیت ملی مسلح دارد ایستاد شده و حمام خون به راه بیاندازند.
باید بررسی شود که چه عواملی درکار است که اینگونه در هرگوشه کشور جوی خون جاری میشود، ولسوالیها پیهم سقوط میکنند و سربازان این وطن در مواضع شان قتل عام میشوند، بحران از کجا سرچشمه میگیرد و عاملان آن در داخل کشور کیها هستند.
چند عامل مشخص وجود دارد که سبب اصلی بحرانهای کنونی به شمار رفته و روی وضعیت کلی کشور تاثیر خاص دارند: یکی از عوامل، ضعف مدیریتی ارگ است. حلقه که در ارگ جابجا شده و تمام سرنوشت کشور را در دست گرفته، در بعد مدیریتی نشان داده که ضعیف و بیعرضه است و نمیتواند کشور بحران زدهای مثل افغانستان را مدیریت کند.
عامل مهم دیگر رویارویی حکومت با رهبرانی است که از ارکان و پایههای اصلی نظام موجوده به شمار میروند. این رهبران نظام کنونی را پایهریزی کردند که حکومت وحدت ملی در بستر آن شکل گرفت. اکنون حکومت موجوده علیه همین رهبران توطیه کرده و در پی حذف آنها از صحنه سیاسی کشور است. این عملکرد سران ارگنشین بالای امنیت تاثیر بد گذاشته و باعث شده که گروههای تروریستی مخالف نظام، جبهه را خالی انگاشته و دلیرانه به ایجاد رعب و وحشت بپردازند.
پاسخ مخالفان مسلح نظام به برنامه صلح حکومت، همواره انفجار و انتحار و قتل و کشتار بوده، ولی ارگ بر مذاکرات صلح تاکید کرده و همان راهی را در پیش گرفته که سلف آن در پیش گرفته و به جایی نرسید.
به تازهگی مذاکرات چهارجانبه صلح که در عمان برگزار شده بود، نیز به شکست مواجه شده و گودال دیگری را در برابر خوشباوران اتاق فکر قدرت در ارگ به جا گذاشت. پاسخ مخالفان گلوله است و پاکستان هم با استفاده از طالبان، همهروزه حملات خونینی را در هر گوشه کشور راهاندازی میکند، ولی شورای امنیت ملی و کرسینشینان دهلیزهای تاریک ارگ توطیه علیه رهبران سیاسی را واجبتر از غذای شب دانسته و توطیه طراحی میکنند.
اگر وضعیت به همین گونه ادامه پیدا کند و سران ارگنشین دست از توطیه علیه رهبران بر ندارند و قاطعانه در برابر تروریستان برخورد نشود، وضع وخیمتر شده و احتمال سقوط حکومت به دست مردم میرود.
حکومتی که نمیتواند با سه ارگان مسلح امنیتی، جلو چند گروه تروریستی را بگیرد، مطمئناً مقصر اصلی و دقیق جاری شدن جویهای خون است و باید شرافتمندانه کنار برود.
ظاهر شکوهمند – خبرگزاری دید