حکومت در محاصره ائتلافها و اتحادهای ملی
در روزهای اخیر شاهد شکلگیری ائتلافها واتحادهایی در کشور هستیم که اولا زنجیر وار با یکدیگر گره خورده و پیوند مشترک پیدا کرده است و ثانیا با اتصال حلقههای شمال، شرق، جنوب و غرب کشور با هم، حلقه کلانتری شکل رفته است که گویا حکومت را در درون دایره خود محاصره کرده است.
ائتلاف نجات با چهرههای برجستهای مانند عطا محمد نور، جنرال دوستم و محمد محقق، شکل گرفت که هریک ممثل خواستههای میلیونها تن از قوم خویش میباشد و نفوذ غیر قابل انکاری در میان آنها دارد. اتحاد شرق با چهرههایی چون ظاهر قدیر، میرویس یاسینی، حضرت علی و دیگران به وجود آمد که اکثریت قریب به اتفاق مردم «لوی مشرقی» را بر محور خود متحد نمودند. ائتلاف لوی قندهار که شخصیتهایی چون جنرال نعیمی و جنرال عبدالرازق و دیگران را در خود داشت وائتلاف هرات که حول محور اسماعیل خان گروههای دیگر ایجاد شده است و ثقل جمعیت حوزه جنوبغرب را در پشت سر دارد و همچنان تماسهایی جبهه ملی نوین به ریاست انوارالحق احدی و شورای حراست و آقای سیاف با ائتلاف نجات داشته است، هماهنگی آنها نیز با ائتلاف نجات مسلم گردیده است
در همایشهایی که این ائتلافها و اتحادها در مزار شریف، جلال آباد، قندهار هرات برگزار کردند، خواستههای اساسی آنها مطرح گردید.
پرسش این است که چه رشته این سلسله ائتلافها و اتحادها را به یکدیگر گره زده و به عنوان پیوند مشترک آنها نقش بازی میکند؟
بدون تردید خواستهای مشترک این صفبندیها، عاملی مهمی در ایجاد پیوند مشترک آنهاست که در همایشهای مختلف بیان شده است.
داشتن یک حکومت با قاعدههای وسیع و فراگیر به دور از انحصار استبداد، عدالت در مقابل نفاق و شقاق، امنیت و آرامش، دور کردن سران بیکفایت امنیتی، پاسخ به ابهامات در کمیسیون انتخابات، کمیسیون اصلاحات اداری، حضور بدون قید و شرط معاون اول درکشور، از مهمترین خواستههای آنهاست، حکومت باید به مفاد اعلامیههای ائتلاف نجات و جمعیت اسلامی عمل کند و باید در مورد یک رشته حوادث هراس افکنانه طراحی شده هدفمند ابهامات موجود در آنها را توضیح دهد و در مورد حوادث نظیر انفجار چهارراهی زنبق و به گلوله بستن مظاهرهچیان و از همه مهمتر در مورد طرح حذف دسته جمعی رهبران جمعیت در مراسم خاکسپاری شهید ایزد یار، پاسخهای روشن و قناعتبخش ارایه کند.
حکومت در برابر این ائتلافها، همایشها و خواستههای اساسی آنها چه خواهد کرد؟ آیا به خواسته آنها توجه خواهد کرد و یا در جهت تضعیف پشتوانههای مردمی آنها گامهایی خواهد برداشت؟ آیا تعامل واقعبینانه و عادلانه با آنها را بر نفوذ در صفبندیها و کم کردن انگیزههای حمایت از آنها ترجیح خواهد داد و از طرف دیگر، این ائتلاف پس از گرفتن امتیازات، متوقف خواهد شد و آیا در صورت عدم توجه به خواستهای این ائتلافها، نوبت به تبارز جنبههای نظامی در برابر دولت خواهد رسید؟ پرسشهایی هستند که گذشت زمان پاسخ بسیاری از آنها را فراهم خواهد ساخت.
داکتر سید عبدالوهاب رحمانی- خبرگزاری دید