حکومت فراگیر با طعم امریکایی
بسیار واضح است که هدف وزارت خارجه ایالات متحده از اعمال فشار بر حکومت سرپرست طا-لبان برای تشکیل حکومت همهشمول، بسترسازی برای حفظ نفوذ و نقشآفرینی خود در افغانستان مبتنی بر رویکرد استخباراتی ـ امنیتی است
وزارت امور خارجه امریکا میگوید که برای انتقال منظم قدرت به یک دولت فراگیر در افغانستان به فشارهای خود ادامه میدهد.
این وزارتخانه در ۲۳ عقرب، با نشر اعلامیهای گفته: «تعهد ما به مردم افغانستان پایدار است. ما به فشار برای انتقال منظم قدرت به یک دولت فراگیر با حمایت گسترده، بهویژه زنان و اقلیتها، ادامه خواهیم داد.»
وزارت خارجه امریکا افزوده که ایالات متحده از هر ابزار دیپلماتیک، اقتصادی، سیاسی و کمکی که در اختیار دارد، برای حمایت از حقوق اساسی مردم افغانستان استفاده خواهد کرد.
به گفته این وزارت، امریکا میخواهد اطمینان حاصل کند که حکومت سرپرست طا-لبان به تعهدات خود در قبال مردم افغانستان پایبند میماند.
بیست سال حضور سنگین و پرهزینه امریکا در افغانستان، با بزرگترین شکست این بزرگترین قدرت جهانی همراه بود. امریکا در پی تأسیس ساختار سیاسی لیبرالدموکراسی در افغانستان و تبدیل کردن کشور به یکی از اقمار خود در عرصه ارزشهای امریکایی مبتنی بر دموکراسی لیبرال بود. واشنگتن برای دست یافتن به این راهبرد حیاتی، هزینههای انسانی و مالی ـ تسلیحاتی هنگفت و کمرشکن پرداخت کرد و هرچه در توان داشت برای تحقق منافع خود در افغانستان سرمایهگذاری کرد، اما سرانجام برنامهریزیهای کلان استراتژیک این ابرقدرت در افغانستان با شکست خفتبار مواجه شد.
یکی از مهمترین عوامل شکست امریکا در افغانستان آن بود که این ابرقدرت، صرفاً برای دموکراسیسازی در افغانستان به این سرزمین بیگانهستیز و برانداز بیگانگان، لشکرکشی نکرده بود، بلکه در پوشش صدور لیبرالدموکراسی به افغانستان، در پی مهار قدرتهای رقیب منطقهای خود مثل چین و روسیه و ایران هم بود. به واقع ایالات متحده همزمان با سرمایهگذاری برای دستیابی به اهداف خود در افغانستان و منطقه، منافع قدرتهای نوظهور یا در حال ظهور منطقهای را هم به عنوان رقبای اصلی خود، هدف جدیترین تهدیدهای هدفمند و ساختاری قرار داده و افغانستان را به میدان تعارض منافع شرق و غرب مبدل کرده بود؛ چیزی که به صورت طبیعی رقبای منطقهای او را به واکنش جدی و فعال برانگیخت و سرانجام امریکا و متحدان استراتژیکش را در ناتو وادار به خروج خفتبار و بیدستاورد از افغانستان کرد.
اگرچه امریکا تلاش کرد در پوشش توافق صلح دوحه، راه آبرومندانهای برای سرپوش گذاشتن بر شکست سنگین خود در افغانستان جستجو کند، اما واقعیت امر آن بود که خود مذاکرات دوحه، پیامد فرسایشی شدن جنگ افغانستان، افزایش تعداد کشتهها و زخمیهای سربازان امریکایی در این جنگ، هزینههای هنگفت مالی صرفشده در طولانیترین جنگ این ابرقدرت در بیرون از مرزهای سیاسی خود، شکست در پروژه دولت ـ ملتسازی در افغانستان، ناتوانی امریکا در شکست قطعی طا-لبان، بهرهمندی رایگان دشمنان امریکا از شرایط افغانستان با هزینه ایالات متحده و در یک کلمه شکست کامل این ابرقدرت در افغانستان بود؛ چیزی که در نهایت، تحلیلگران امریکایی را به این نتیجه رساند که کاخ سفید بایستی در خصوص نحوه حضور نیروهای امریکایی در افغانستان تجدید نظر کند و با چشمپوشی از رویکرد صرفاً نظامی در جنگ بیهوده و فاقد دستاورد افغانستان، رویکرد سیاسی را مورد توجه قرار دهد.
این تغییر رویکرد، با اعطای امتیازات ویژه و استثنایی به طا-لبان در روند مذاکرات صلح دوحه و از همه مهمتر تمهید زمینههای بازگشت دوباره آن به قدرت همراه بود تا به این ترتیب بستر دستیابی ایالات متحده به اهداف استراتژیک خود در افغانستان و منطقه همچنان فراهم باشد.
اکنون پرسش اصلی این است که چرا امریکا ۱۵ ماه پس از خروج از افغانستان و سقوط نظام جمهوری مورد حمایت بیست ساله این ابرقدرت و متحدان استراتژیک غربیاش، به فکر اعمال فشار بر حکومت سرپرست طا-لبان افتاده تا حکومتی با شناسه و شاخصه فراگیر مبتنی بر مشارکت اقوام و اقلیتهای افغانستان در ساختار آن ایجاد شود؟ آیا آنچنان که وزارت خارجه ایالات متحده اعلام کرده، به راستی پایبندی به حمایت از مردم افغانستان، مسبب توسل واشنگتن به اهرمهای فشار چندگانه بر کابل شده؟ یا حمایت از مردم، پوشش انحرافی برای حفظ حضور استخباراتی ـ امنیتی امریکا در افغانستان است؟
از آفتاب آشکارتر است که پایبندی امریکا به حقوق مردم افغانستان از اساس منتفی است، در غیر آن امریکا با آن هیمنه و هژمونی ابرقدرتی، آنگونه سربهزیر و غیر مسئولانه از افغانستان فرار نمیکرد. بنابراین بسیار واضح است که هدف وزارت خارجه ایالات متحده از اعمال فشار بر حکومت سرپرست طا-لبان برای تشکیل حکومت همهشمول، بسترسازی برای حفظ نفوذ و نقشآفرینی خود در افغانستان مبتنی بر رویکرد استخباراتی ـ امنیتی است که تصور میشود پس از مذاکرات اخیر مقامات سیا با نمایندگان حکومت سرپرست طا-لبان در دوحه مورد توافق قرار گرفته است.