خبرنگاران را نکشید، آنان دشمن هیچ کسی نیستند!
راحل موسوی- خبرگزاری دید
در پی افزایش بیسابقه ناامنیها در سراسر کشور، از یک و نیم ماه گذشته به این طرف، خبرنگاران نیز قربانی هدفمند این روند نامیمون شدهاند. در این بازه زمانی کوتاه، هفت خبرنگار یا فعال رسانهای، به گونههای مختلف از میان برداشته شدهاند: آنان یا ترور شدهاند یا قتل شان به شکل مرموز و سؤالبرانگیزی اتفاق افتاده است. این در حالی است که اگر به آمار کشتار خبرنگاران از آغاز سال میلادی روان تاکنون نظر افکنیم، شمار خبرنگاران کشتهشده دوبرابر میشود: چهارده خبرنگار!
این نشان میدهد که خبرنگاران در یک ساله پسین، بیش از گذشته در معرض تهدید و خطر مرگ قرار گرفتهاند. آمار کشتگان فعالان رسانهای و مشخصاً خبرنگاران هرگز در نزده سال گذشته تا این اندازه بالا و تکاندهنده نبوده است. البته مواردی که خبرنگاران به صورت دستهجمعی هدف حمله تروریستی قرار گرفتهاند، بسیار اندک و استثنایی است.
با این حال، مقایسه ترور زنجیرهای کنونی خبرنگاران که از کابل تا هلمند و غزنی و ننگرهار دامن گسترده و از یک و نیم ماه پیش وارد مرحله تازه و ترسناکی شده است، با آنچه در کل نزده سال گذشته و نیز با آنچه در نزدیک به یک سال اخیر روی داده است، نشان میدهد که برای از میان برداشتن خبرنگاران، موج سهمناکی آغاز شده که بیارتباط با خشونتافزاییهای اخیر و منبعث از امضای توافق صلح دوحه میان امریکا و طالبان نیست.
آنچه بر ابهام ابعاد این روند میافزاید خودداری دو گروه داعش و طالبان به عنوان جریانهای متهم ردیف اول اقدامات تروریستی از یک سو و ناتوانی دولت در شناسایی عوامل ترور زنجیرهای خبرنگاران از سوی دیگر است.
این که چرا خبرنگاران، اینچنین پی در پی و هدفمند، آماج ترورهای حسابشده جریانهای تروریستی قرار میگیرند، از پرسشهای جدی در مواجهه با پرونده همچنان باز ترور آنان است. این پرسش از آنجا ناشی میشود که خبرنگاران و نهادهای متبوع رسانهای آنان، بیطرفترین و واقعگراترین نیروهای مدنی کشور است که پیشانی شان مهر وابستگی به هیچ کدام از طرفهای درگیری را برنمیتابد.
خبرنگاران تنها به جبهه انصاف و اعتدال و بیطرفی و توازن در اطلاعرسانی مسئولانه از رویدادها وابسته هستند. کار آنان آگاهیدهی و روشنسازی ابعاد پوشیده و پنهان واقعیتهای میدانی، در پوشش سوگیریهای مبتنی بر ناهمسویی مغرضانه با دولت و مخالفان مسلح و غیر مسلح آن است. بنابراین، این جماعت مدنی و مطیع الزامات کار حرفهای خود، نه برای طالبان و نه برای حکومت، تهدید جدی به شمار نمیرود تا هدف اقدامات تروریستی قرار گیرد.
خبرنگاری در ذات خود، کاری دشوار و آمیخته با خطرپذیری بسیار است، اما این شغل در کشوری مثل افغانستان که کانون خطرات و مخاطرات پیشبینیناپذیر حتی برای شهروندان عادی است، به مراتب بیشتر از سایر ممالک جهان، با خطر مرگ و تهدیدهای امنیتی بسیار جدی همراه است. بنابراین، دولت افغانستان به عنوان ساختاری که آزادی بیان و رسانه و جریان آزاد و نامحدود اطلاعات را در قانون اساسی خود به رسمیت شناخته و خود را متعهد به آن میداند، در قبال امنیت جان خبرنگاران خطرپذیر، مسئولیت سنگین و انکارناپذیر دارد. این موجبیت از آنجا برمیخیزد که نه خود خبرنگاران و نه نهادهای رسانهای متبوع شان، توانایی اندیشیدن و به کار بستن تدابیری بازدارنده از خطرات و تهدیدات امنیتی برای این طیف از فعالان اجتماعی را ندارند و از آنجا که میان دفاع از آزادی بیان با دفاع از خبرنگار مرز و محدودهای وجود ندارد، دولت موظف است به موازات دفاع از ارزش ارجمندی به نام آزادی بیان و رسانه، امنیت جان خبرنگاران را نیز تأمین کند؛ زیرا همچنانکه گفته شد بین خبرنگاران و آزادی بیان، رابطه اینهمانی وجود دارد و نمیتوان شعار پایبندی به این ارزش انسانی به عنوان حق مسلم شهروندی را ورد زبان خود ساخت، اما نسبت به امنیت خبرنگاران به عنوان نیروهای عینیتدهنده به آزادی بیان و اطلاعات، بیتوجه بود.
آنچه در شرایط کنونی و به ویژه در یک و نیم ماهه گذشته روی داده است، ترور انفرادی خبرنگاران در شهرهای مختلف است، در حالی که پیشتر، آنان مورد حملات گروهی و دستهجمعی قرار میگرفتند. این نشان میدهد که دشمنان آزادی و آگاهی، در کنار تغییر رویکردهای تروریستی خود برای کشتن مقامات و شخصیتها، شیوه خود برای حذف فعالان رسانهای را نیز تغییر دادهاند؛ چیزی که مقتضی در پیشگیری رویه امنیتی جدید و متناسب با نوع عملیات براندازانه تروریستها علیه خبرنگاران، برای حفاظت از امنیت جانی آنان است.
دولت باید متوجه این مهم باشد که برنامهریزی و سرمایهگذاری برای حفاظت و حراست از خبرنگاران، سرمایهگذاری برای دفاع از مهمترین دستاورد افغانستان در نوزده سال گذشته است. آزادی بیان و رسانه و تکثر و گوناگونی رسانهای، مهمترین دستاورد دولت در دو دهه گذشته بوده است و اکنون دفاع از آن، بخشی از مهمترین مسئولیتهای دولت در قبال مردم افغانستان است.
حتی فراتر از این قدرتهای حامی دولت افغانستان و نهادهای بزرگ رسانهای جهان نیز مسئولیت دارند که برای امنیت خبرنگاران افغانستان و نهادهای رسانهای جوان و نوپای کشور در کنار حکومت بایستند و از ادامه این روند خونین و مرگبار برای جامعه رسانهای افغانستان، جلوگیری کنند.