خروج از افغانستان؛ تنها ترامپ «نگران» نیست!
حتی نگاه اقتصادی ترامپ به خروج نظامیان امریکایی از افغانستان که مستلزم کاهش هزینههای طولانیترین جنگ ایالات متحده در بیرون از مرزهای خود است، برآمده از اهداف سیاسی و انتخاباتی او برای جذب آرای رأیدهندگان امریکایی در انتخابات نوامبر آینده است.
امریکا تصمیم دارد ۴ هزار سرباز خود را تا خزان سال جاری از افغانستان خارج کند. شبکه خبری سیانان به نقل از دو مقام امریکایی گزارش داده است که دولت امریکا در حال نهاییسازی این تصمیم است و با تطبیق آن ۴ هزار نظامی امریکایی افغانستان را ترک خواهند کرد.
اخیراً رییس جمهور غنی نیز گفته است که با خروج نظامیان امریکایی از کشور، هیچ نگرانی متوجه افغانستان نیست، بلکه این ایالات متحده است که با توجه به تهدید تروریزم باید نگران باشد.
آقای غنی با اشاره به جایگاه دوم نیروهای ویژه کشور در سطح منطقه و سه برابر شدن نیروی هوایی افغانستان، گفته است که با خروج نیروهای خارجی، نیروهای افغان توانایی تأمین امنیت را دارند.
خروج نیروهای خارجی از افغانستان، بخش محوری مطالبات طالبان است و در متن توافقنامه صلح قطر نیز بدان تصریح شده است که این نیروها در بازه زمانی ۱۴ ماه پس از امضای آن توافقنامه، باید افغانستان را ترک کنند، اما به رغم تظاهر رییس جمهور به نگران نبودن از خروج نیروهای خارجی و امریکایی از کشور، او با خروج این نیروها قبل از وقت تعیینشده، مخالف است؛ زیرا به گفته او خروج عجولانه و غیر سیستماتیک آنها قبل از امضای توافق صلح میان حکومت و طالبان، روند گفتوگوهای صلح را متأثر خواهد کرد.
با وجود این، وقتی چین و روسیه به عنوان رقبای جدی و سنتی امریکا در جهان، نگران خروج شتابزده و غیر مسئولانه نیروهای خارجی و امریکایی از افغانستان هستند، اطمینان خاطر آقای رییس جمهور، عمیقاً مورد تردید قرار میگیرد.
افزون بر اینها، رییس جمهور غنی و اطرافیان او بارها نسبت به تکرار تجربه حکومت نجیب پس از خروج قوای شوروی از افغانستان، ابراز نگرانی کرده و یا درباره عدم تکرار آن تجربه، اطمینان دادهاند.
اینها همه نشان میدهد که خروج قوای خارجی از افغانستان، در قدم نخست، اشرفغنی و دولت به رهبری او را نگران میکند.
با این حال، اشاره و تأکید آقای غنی بر نگرانی واشنگتن از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، بسیار دقیق و هوشمندانه است؛ زیرا مخصوصاً پس از انتشار کتاب جدید جان بولتون، بدبینیها و نگرانیهای درجهداران نظامی و آگاهان سیاسی امریکا نسبت به خروج نیروهای این کشور از افغانستان، افزایش یافته است. این بدان جهت است که بر پایه روایت آقای جان بولتون، قمار صلح ترامپ و خلیلزاد با طالبان، ریشه در انگیزههای شخصی و انتخاباتی وی دارد و منافع و امنیت ملی ایالات متحده را از نظر دور داشته است.
حتی نگاه اقتصادی ترامپ به خروج نظامیان امریکایی از افغانستان که مستلزم کاهش هزینههای طولانیترین جنگ ایالات متحده در بیرون از مرزهای خود است، برآمده از اهداف سیاسی و انتخاباتی او برای جذب آرای رأیدهندگان امریکایی در انتخابات نوامبر آینده است؛ چیزی که در تقابل با منافع و امنیت ملی این کشور قرار دارد و از این جهت، عوارض و عواقبی غیر قابل پیشبینی برای آینده امنیتی این کشور خواهد داشت.
بر بنیاد کتاب آقای بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی امریکا، دونالد ترامپ در قامت رییس جمهوری ایالات متحده از همهچیز به مثابه ابزاری برای رسیدن دوباره به قدرت و ابقا در کاخ سفید استفاده میکند و این، از آن جهت خطرناک است که در قمار قدرت او ممکن است هیچ خط سرخی وجود نداشته باشد از جمله امنیت ملی امریکا. نگرانی مخالفان ترامپ نیز دقیقا از همینجا ناشی میشود که با خروج تبلیغاتی و انتخاباتی نیروهای امریکایی از افغانستان، احتمال تبدیل شدن افغانستان به بهشت تروریستها و کانون تروریزم بینالمللی، بیش از هر زمان دیگری بالا میگیرد و این، میتواند تمهیدات وسیعی برای تکرار حادثه یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ فراهم آورد.
فراتر از امریکا، در سطح بینالملل نیز نگرانیهایی جدی از خروج شتابزده و نابههنگام نیروهای خارجی به رهبری امریکا از افغانستان وجود دارد. این نگرانی اما به کشورهایی مربوط میشود که رقبای جدی امریکا در جهان هستند و با حضور و حمله امریکا به افغانستان، میانه خوبی نداشتند. روسیه، چین و هند! به رغم آنکه این کشورها حضور نظامی امریکا در بیخ گوش خود را برنمیتابند و آن را مخل و مزاحم منافع راهبردی خود در منطقه میدانند، اما خروج سریع و فاقد سیستم نیروهای امریکایی و خارجی را نیز متضمن خلأ قدرتی در افغانستان میدانند که بستر سقوط افغانستان به کام تروریزم و جولان جنونآسای جریان افراطیت را در افغانستان فراهم میسازد و تهدیدهایی بسیار جدی را متوجه منافع و امنیت ملی آنان میکند. تأکید بر «خروج مسئولانه» نیروهای امریکایی از افغانستان در نخستین نشست سهجانبه امریکا، روسیه و چین نیز، برآمده از نگرانی عمیق آنان نسبت به عواقب خروج غیر مسئولانه امریکاییها از افغانستان است.
در این میان، نگرانی هند اما وجه دیگر و قابل درکتری دارد و آن دست یافتن پاکستان به عمق استراتژیک خود در افغانستان علیه منافع دهلی نو است؛ چیزی که توجیهکننده مخالفت هند با امضای توافقنامه صلح امریکا با طالبان نیز هست.
از قدرتهای منطقهای که بگذریم، شرکا و متحدان اروپایی واشنگتن نیز دل چندان خوشی از خروج نیروهای خود و امریکا از افغانستان ندارند؛ زیرا آنان به عنوان همراهان امریکا از ۲۰۰۱ تاکنون در افغانستان، نگاه انسانیتری به قضیه دارند و ارزشهایی مثل مردمسالاری، حقوق بشر، حقوق زنان و آزادیهای سیاسی و مدنی، دغدغه اصلی حضورشان در افغانستان است؛ ارزشهایی که در نزدیک به ۲۰ سال گذشته، هزینههای بسیار سنگین داخلی و بینالمللی برای تثبیت و تحقق آن پرداخت شده و با خروج نیروهای خارجی از کشور، معلوم نیست از گریبان چه سرنوشتی سر درمیآورد.