خلیلزاد؛ خیز تازه برای صلح!
سفر آقای خلیلزاد به هند را باید در جهت سهمدهی بیشتر به هند برای بازی در میدان سیاست افغانستان و رفع نگرانی هندوها از سود یکجانبه پاکستان از توافق قطر تلقی کرد
به راحتی قابل پیشبینی بود که امضای توافقنامه صلح میان امریکا و طالبان در دهم حوت سال گذشته، پایان ماجرای جنگ و صلح افغانستان نیست؛ زیرا افزون بر غیبت دولت افغانستان، جای دیگر قدرتها و بازیگران منطقهای و بینالمللی دخیل در فرازوفرود اوضاع آشفته کشور ما، هم در جریان مذاکرات و هم در مراسم امضای آن توافقنامه، خالی بود.
بدون شک، امریکا از آغاز تا انجام روند مذاکرات صلح با طالبان که در نهایت به امضای توافقنامه قطر منجر شد، توانست دولت افغانستان و در کنار آن شعارها و سیاستهای اعلامی خود در قبال افغانستان مبنی بر دموکراسیسازی و حقوق بشر و سایر ارزشهای مردم سالاری را دور بزند، اما دور زدن قدرتهای منطقهای، به مثابه بازیگران نیرومند و پرنفوذ سیاست و امنیت افغانستان، چیزی نیست که در توان امریکا باشد.
برای همین است که با بُنبستی که پس از امضای توافقنامه قطر بر سر روند صلح امریکایی افغانستان ایجاد شد، آقای خلیلزاد قهرمان مذاکره مشروعیتبخش به طالبان را وادار به خیز تازهای برای درنوردیدن منطقه در جهت تعقیب مفاد و مواد مندرج در توافقنامه قطر کردند.
او به دوحه رفت و پس از دیدار با نمایندگان طالبان، راه دهلی را در پیش گرفت و از آنجا رخت سفر به سمت اسلامآباد بست تا تلاشهای اخیر تهران را خنثی یا کماثر سازد.
افغانستان محل تقاطع منافع قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای است و هر کسی مُصِرانه و مجدانه میکوشد بار خود را از این بازار بیروبار بردارد. در این میان، این امریکا است که طالب سهم بیشتری از خوان گسترده جنگ و صلح افغانستان به سود استراتژیهای امروز و آینده خود است. سهمخواهی بیشتر امریکا ریشه در بیشتر بودن قدرت نظامی و اقتصادی و استیلای جهانی این ابرقدرت بر سرشت و سرنوشت سیاست و امنیت جهانی دارد، اما این به معنای عدم نگرانی دیگرانی مثل روسیه و چین و هند و ایران از این وضعیت آشفته نیست؛ چیزی که امریکا را نگران و سراسیمه ساخته و با تجدید و تمدید مأموریت آقای خلیلزاد، بر آن است که سهمگیری رقبای دیرینه و سنتی خود در شرق را دستکم به حداقل برساند.
بر پایه این تحلیل، سفر آقای خلیلزاد به هند را باید در جهت سهمدهی بیشتر به هند برای بازی در میدان سیاست افغانستان و رفع نگرانی هندوها از سود یکجانبه پاکستان از توافق قطر تلقی کرد. سفر خلیلزاد به هند مخصوصاً از آن روی در جهت به دست آوردن دل دهلی تعبیر و تفسیر میشود که امضای توافقنامه قطر، به سود اسلامآباد بود و موجبات ناراحتی و نگرانی شدید هند، دشمن دیرینه پاکستان را فراهم ساخت. چنین چیزی از فحوای این اظهارات خلیلزاد در دیدار با مقامات پاکستانی مستفاد میشود که گفت: «هند نگرانیهای خود را در مورد تروریزم، به طور مستقیم با طالبان مطرح کند.»
اما از آنجا که به موازات افزایش نارضایتی قدرتهای مؤثر و نقشآفرین منطقهای از امضای توافق صلح قطر، بیشترین بهرهبرداری را تهران برای یارگیری منطقهای خود علیه روند صلح امریکا با طالبان به منظور اعمال فشار فزاینده بر ایالات متحده انجام میدهد، واشنگتن نیز دست روی دست نگذاشت و به دنبال گفتوگوی تیلفونی جواد ظریف با مقامات کابل و سفر محمدابراهیم طاهریان، دستیار و نماینده ویژه وزیر امور خارجه ایران در امور افغانستان به کابل و دیدار با سران سیاسی و امنیتی کشور، زلمی خلیلزاد را راهی سفر دور و دراز منطقهای کرد تا خیز تازهای برای خنثاسازی طرحهای ایران در پروسه صلح افغانستان بردارد.
در پی آن، برای نخستینبار پس از امضای توافق صلح قطر که زمینهساز تشدید و توسعه خونریزی و خشونتگری طالبان بود، جیمز اندرسون نامزد پست معاونت سیاسی وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) به گروه طالبان هشدار داد در صورتی که حملات خود علیه نیروهای افغان را متوقف نکنند، واشنگتن موضوع خروج نیروهایش را از افغانستان مجدداً ارزیابی میکند.
بنابراین، به نظر میرسد که هم سفر منطقهای خلیلزاد و هم هشدار اخیر پنتاگون به طالبان، حاوی پیامی آشکار به ایران و دیگر قدرتهای منطقهای با این درونمایه است که امریکا تحت هیچ شرایط، حاضر به واگذاری افغانستان به رقبا و دشمنان منطقهای خود نیست.