آخرین اخبارافغانستانتحلیل

خواب تازه حکمتیار برای افغانستان


گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی در تازه‌ترین نشست خبری‌اش در کابل گفته است که رییس‌جمهور آینده افغانستان کسی خواهد که حزب اسلامی او را بخواهد.
پیش از این، این چهره جنجالی سیاست در افغانستان از آمدن صلح سراسری نیز حرف زده بود که تاهنوز معمای آن حل نشده است که چگونه صلح خواهد آمد و به اصطلاح افغانستان بهشت برین خواهد شد.
حکمتیار که جنگ علیه داوود خان، نظام کمونیستی، حکومت مجاهدین، طالبان و نظام جدید را در کارنامه دارد، پس از امضای توافق‌نامه صلح با حکومت وحدت ملی به کابل برگشته و اکنون دم از انتخابات و کارزارهای سیاسی برای رسیدن به ثبات همگانی در کشور می‌زند.
پاسخ دادن به این پرسش که هدف حکمتیار از طرح موضوع رییس‌جمهور بعدی کشور و مورد تایید حزب اسلامی بودنش چیست، دشوار است، ولی این نبشته می‌کوشد که آن را با توجه به گذشته سیاسی آقای حکمتیار واکاوی کرده و پاسخی درخور برای آن دریابد.
حکمتیار در گذشته هیچ‌گاه در عمل به سوی کارزارهای سیاسی نرفته و هرگاه هم که موضوع انتخابات و رای مردم مطرح شده، اولین مخالف آن شخص رهبر حزب اسلامی بوده است. حال کمی باید عجیب باشد که همین رهبر جهادی با یک چرخش ۱۸۰ درجه تغییر جهت داده و از روند انتخابات و نقش تعیین‌کننده رای مردم حمایت می‌کند.
گذشته از این، حکمتیار هیچگاه از نقش و جایگاه خودش، قومش و حزبش در قدرت راضی نبوده و مخالفان هم مسلک‌اش را متهم به زیاده‌خواهی در قدرت کرده است، چنانچه پیش از پیوستن‌اش به دولت در یک نوار ویدیویی گفته بود که اقوام کشور آنچنان که باید در جایگاه خویش قرار ندارند و بعضی از اقوام سهم بیشتری در قدرت دارند.
ظاهرا به زعم او سهم قوم پشتون کم‌تر از آنچه که باید می‌بود، در نظر گرفته شده بود.
اکنون رهبر حزب اسلامی با آن سابقه و این پیش‌فرض به میدان سیاست پیوسته و ناگزیر باید موضع‌گیری‌هایش از آبشخور قوم آب بخورد.
هرچند در دوران حکومت کرزی و پس از آن حزب آقای حکمتیار سهم فعال و همه‌جانبه در تقسیمات قدرت داشت و هنوز هم عناصر وابسته به این حزب در ساختار قدرت سیاسی-حکومتی سهیم و دخیل است.
به نظر می‌رسد که آقای حکمتیار راضی نیست و باید از نظر او هژمونی عبدالرحمان خانی( برادر بزرگ‌تر) مستقر شده و اقوام دیگر دوباره به همان درجات(پیشا ۷ ثوری) برگردند.
این‌که هر سیاست‌مداری توقع دارد زعیم سیاسی کشور از حزب و تبار خودش باشد کاملاً طبیعی است و در تطابق کامل با میل غریزی برای بقا در موجودات گره خورده است، ولی این‌که کسی بیاید و با قاطعیت بگوید که رییس‌جمهور‌آینده کسی خواهد بود که حزب او بخواهد، ریشخند زدن به رای مردم و پیاده کردن برنامه‌های قومی در پشت نقاب مردم‌سالاری است.
حکمتیار خوب می‌داند که نه او شخصیت ملی است و نه تمام مردم افغانستان از پیروان حزب اسلامی است. پس می‌توان نتیجه گرفت که اظهارات اخیر وی، بیشترینه مصرف قومی دارد و می‌توان آن را رجزخوانی قومی یک رهبر حزبی خواند.
آنچه از حرف‌ها و حرکت های گلبدین حکمتیار بر می‌آید و مردم از طریق رسانه‌ها آن را رصد می‌کنند، تمام لب و لباب حضور حکمتیار در کابل بر محور قومیت و سهم اقوام در سیاست و قدرت می‌چرخد و این خطرناک‌تر از هر سازمان تروریستی فعال در افغانستان است، چون سازمان‌های تروریستی هرچه کرده‌اند تاکنون موفق به مشتعل کردن جنگ قومی نشده‌اند، ولی حرف‌های حکمتیار به راحتی می‌تواند آتش جنگ قومی را بر افروزد.
از منظر دیگر اگر به حرف‌های وی توجه شود، حکمتیار اکنون به کسی می‌ماند که برای رسیدن به قدرت باید موضوع قومیت را عَلم کند، چون محور قومیت در افغانستان داغ است و طرف‌داران زیادی به گرد آن جمع خواهند شد.
هرچند تا زمان انتخابات زمان زیادی مانده و افغانستان هم کشور استثناها است، ولی با وجود آن هم اگر مردم و رسانه‌ها بی‌توجه از کنار این‌گونه حرف‌ها بگذرند با توجه به حرکت‌های دیگرستیزانه حکمتیار جنگ داخلی قومی دور از ذهن نخواهد بود.
ظاهر شکوهمند- خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا