درنگی بر گفتمانهای سیاسی افغانستان
کمتر ماهی است که نشستهای سیاسی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی در کابل یا ولایات افغانستان برگزار نشود. دولت، احزاب سیاسی، نهادهای مدنی و مذهبی و گروهکهای اجتماعی و فرهنگی که تازه عرض اندام کردهاند، یکی پی دیگر به بهانههای گوناگون نشستهای بزرگ مردمی، خاص و یاهم اجتماعی را برگزار میکنند.
چنین نشستهایی اغلباً روی مسایلی چون؛ اوضاع امنیتی، رابطه افغانستان با منطقه و جهان، موضعگیری بر سر موضوعات مهم سیاسی و ندرتاً تحلیل و تجلیل از مقام اشخاص فرهنگی و علمی افغانستان، برگزار میشود.
با این همه، گفتاری در باره پدیدههای علمی و انکشافات جدید در این عرصه، در این سرزمین تاهنوز جریان نداشته ویاهم به صورت نادر وجود داشته است.
آنچه در این نوشتار مهم به نظر میآید، بررسی روند گفتارها و گفتمانهای سیاسی و امنیتی است که از سوی اراکین دولتی و یاهم احزاب سیاسی، برگزار میشود. چنین نشستهایی از جنبههای زیادی قابل تأمل است که برخی از آنان را به صورت مختصر تحلیل میکنیم.
اغلب این گفتمانها، جنبه اقتصادی دارند و ناپایدار است. برخی از شهروندان که تازه دست به ایجاد نهادهای فرهنگی و سیاسی زدهاند برای معرفی، حضور و نشاندادن جایگاهشان در میان ملت و نهادهای همتا، دست به ایجاد چنین راهکارهایی میزنند. چنین سازمانها اکثراً دارای برنامههای درازمدت نبوده، بلکه به صورت مقطعی و نظر به شرایط فعالیتهای سیاسی-اجتماعی میکنند. از طرفی، برخی از این سازمانها به دلیل وابستگی به منابع بیرونی و کسب درآمد اقتصادی، هیاهویی تحت عنوان چنین نشستها برگزار میکنند. بدون شک، آنها نه برنامه استراتژیک دارند و نه به دنبال نقد واقعی قدرت و سیاست، در افغانستان هستند.
در کنار آن، برخی شخصیتهای سیاسی (اغلبا قومی) که طی سالهای جهاد و مقاومت عنان رهبری عوام افغانستانی را به دست گرفتهاند، نیز سالانه به تشکیل محافل سیاسی و مردمی میپردازند. برخی از این همایشها، جنبه سیاسی و گفتمانی را نیز دارد و بیشتر یادوارهای از شخصیتهای جهادی و سیاسی افغانستان است.
در مقابل، دولت نیز گاهگاهی دست به ایجاد نشستهای ظاهراً ملی (جرگه)، فرهنگی و سیاسی میزند. اکثر تجمعات دولتی، جنبه تشریفاتی و توصیفی دارد. حتی برگزاری مراسم سیاسی و فرهنگی، در رثای تجلیل از نخبگان افغانستان نیز، جنبه نمایشی و کمتر کارکردی دارد.
به نظر میآید که از کاروان گفتمانهای سیاسی و فرهنگی که بتواند دردی را درمان کند و راهی برای نجات بگشاید، فرسخها دور هستیم. هنوزهم تجمعاتی که بر محور گفتمانهای مستحکم و پایدار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باشد به گونهای واقعی آن در کشور ما، برگزار نشده است.
تلخی کار اینجاست که چنین یادآورهها، جنبه تجملی دارد و از دورنمایی صلحآمیز که بتواند به صلاح مملکت تمام شود، خبری نیست.
اما برای اینکه بتوانیم به توسعه گفتمان دست پیدا کنیم، لازم است عوامل اقتصادی و سیاسی، هدف گفتمان، اشتراک کنندهها و پلانهای عملیمان را در نظر داشته باشیم؛ پلانهایی استراتژیک که میتواند جامعه را به سوی شکوفایی برهاند.
در غیر آن، گفتمانی که فقط در گفتار و تیوری خلاصه شود و از تطبیق برنامههای منوط به آن سخنی نباشد؛ مصرف پول، زمان و بازی با سرنوشت مردم خواهد بود.
سید عبدالبصیر مصباح – خبرگزاری دید