در زمین امریکا بازی نکنید
طالبان و کشورهایی که حامی طالب است و کسانی که آنها را جنبش اصیل منطقهای میخوانند، باید بدانند عمداً یا سهواً در دام بازی که یانکی ها برای آنها و مردم افغانستان طراحی کرده است گرفتار نشوند و بیشتر از پیش مردم مظلوم و بی دفاع افغانستان را داغ دار نکنند
حوادث تلخ این روزهای افغانستان پر است از صحنههای دلخراش و مصیبت باری که متاسفانه با سکوت کشورها و سازمان های مدعی دفاع از حقوق بشر، سازمان کنفرانس اسلامی و … همراه است.
در طی سالیان گذشته مهم ترین عامل شکل دهنده به سیاست خارجی ایالات متحده نسبت به افغانستان عامل جئوپلیتیک بوده است. جئوپلیتیکی که به عنوان علم مطالعه «نفوذ و تأثیرگذاری عناصر جغرافیایی بر اقدام سیاسی تعریف می شود.» بخشی از سنت واقع گرایی در روابط بینالملل بوده است. افغانستان از محدود کشورهایی است که با توجه به رویکردهای مختلف به جئوپلیتیک همواره جایگاه خود را در سیستم بین المللی حفظ کرده است، بدین معنا که نه تنها در نظریه دریایی ماهان و مکیندر از موقعیت استراتژیک برخورداراست، بلکه در نظریه هارتلند انرژی جفری کمپ نیز قرار دارد و از چنین موقعیتی برخوردار است.
با توجه به جایگاه جئوپلیتیکی افغانستان و عوامل دخیل در آن، حضور امریکا در افغانستان را می توان به دورههای مختلفی تقسیم کرد که آغاز آن از دوران جنگ سرد (۱۹۴۵- ۱۹۷۹) تا به امروز می باشد، در طول دوران این حضور همواره با توجه به تغییر در منافع ملی، سیاست خارجی خود نسبت به افغانستان را با آن عیار کرده و تغییر داده است. از سیاست های تهاجمی با دکترین نیو محافظه کارانه و ژست دمکراتیک گرفته تا سیاست های عدم مداخله و دفاعی در افغانستان پیاده شده است و در این میان کشورهای دیگر و کنش گران سیاسی افغانستان خواسته یا ناخواسته گرفتار در خوابی شدند که یانکی ها برای آنها دیدهاند.
بعد از توافق دوحه در ۲۹ فبروری ۲۰۲۰ بین ایالات متحده و طالبان که دارای زوایای پیدا و پنهان زیادی بود، طالبان در سطح بین المللی دارای یک وجهه سیاسی گردید و این فرصت را پیدا کرد تا با خروج نیروهای خارجی و تجدید قوا بخش های زیادی از خاک افغانستان را تصاحب کند که عوامل مختلفی در این پیروزی ها موثر بوده است.
سفارت امریکا در کابل در اقدامی کاملاً جانبدارانه و در جنگ روانی از شهروندان انگشت شمار خود میخواهد خاک افغانستان را ترک کند و عملاً دستگاه تبلیغاتی طالبان میشود و از آن طرف با اشاره به اظهارات رئیس جمهور امریکا و نشر هشتگی افغانستان را «کشور قهرمانان» خوانده است و افغان ها را تشویق به کشتن یکدیگر کرده است. جو بایدن نیز، دستور حمله هواپیماهای بمبافکن سنگین بی-۵۲ و همچنین جنگنده «اسپکتر» را به مواضع طالبان صادر کرده است، روزنامه تایمز لندن به نقل از منابع وزارت دفاع امریکا گزارش میدهد که بمبافکنهای بی-۵۲ بوئینگ امریکا، اصلیترین سلاح قدرت هوایی راهبردی امریکا، از پایگاه هوایی العُدید در قطر به افغانستان پرواز کردهاند و در این عملیات، هواپیماهای تهاجمی اسپکتر لاکهید که «مرگبارترین قدرت تیرباران هوایی جهان» نامیده میشود، نیز وارد عمل شده است.
سیاست خارجی کنونی امریکا در تلاش است تا از طریق حفظ توازن قدرت در نظام بینالملل به اهداف خود برسد، کاملا منفعت محور و بدون دخالت مستقیم در سیاست کشورها هدف های خود را تامین می کند، برای این منظور در یک تاکتیک، بنیادگرایی اسلامی را تقویت و عناصر و عوامل افراطی مانند داعش را از درون آنها بیرون کشیده و در گوشه و کنار افغانستان مستقر کند اما از آنجا که امریکا بنیادگرایی اسلامی قدرت یافته را در تقابل و مخالفت با قدرت هژمونیک خود میداند قطعاً ریشه آن را بعد از استفاده، رسیدن به منافع خود و تخریب وجه اسلام می خشکاند.
این سیاست جدا از اینکه هزینه های امریکا را کاهش می دهد، به قول دیبورا لاینز، نماینده سازمان ملل در امور افغانستان، عواقب وضعیت کنونی افغانستان از مرزهای آن فراتر خواهد رفت. لذا امریکا بدون کمترین هزینهای جلوی پیشروی چین را گرفته و باعث احساس نا امنی در روس ها می شود، چرا که مرزهای جئوپلتیکی خود را با مرزهای جغرافیایی روسیه مطابقت داده است. با استمرار ناامنی ها ایران را نیز در این بازی وارد کرده و با استفاده از ابزارهای موجود هژمونی خود را تقویت می کند، ایران را در تنگنا قرار داده و سلطه خود را بر خلیج فارس تحکیم می بخشد.
این شعار که افغانستان پناهگاه تروریستان بین المللی است و امریکا به این بهانه برای نابودی آنها بعد از یازده سپتمبر به افغانستان لشکر کشی کرد در دکترین سیاست خارجی دولت کنونی امریکا و جو بایدن هیچ جایگاهی ندارد بلکه استراتژی آنها انتقال و جایگزینی این تروریست های بین المللی در خاک افغانستان است و در این بین پاکستان به عنوان شریک راهبردی و پادو سیاست های امریکا بیشترین همکاری با امریکا را در نقل و انتقال تروریست ها دارد.
شاهد بر این مطلب گفتار رحمت الله نبیل رییس سابق امنیت ملی افغانستان است که میگوید: بر اساس منابع معتبر ، با وحود اختلاف نظر بین گروه افراطی مذهبی سنی جیش العدل (که علیه ایران می جنگند) و طالبان افغان؛ ISI پاکستان حدود ٦٠٠ تن از جنگجويان جیش العدل را از دالبندین، نوشکی ماشكيل و پنجگور بلوچستان ، به ولايت های نیمروز ، هرات و فراه افغانستان با تجهیزات نظامی ، به منظور کمک به طالبان افغان فرستاده است.
در این اواخر عمران خان نخستوزیر پاکستان در گفتوگو با پیبیاس گفته بود که امریکا همه چیز را در افغانستان خراب کرد، گویا پاکستان هم متوجه این مطلب شده است که فقط یک عروسک خیمه شب بازی است و تاوان و هزینه های همکاری با امریکا را در منطقه روزی خواهد پرداخت. همچنین معید یوسف مشاور امنیت ملی پاکستان از این که جو بایدن، رییس جمهور امریکا تماس عمران خان را رد کرده است انتقاد کرده است، به نقل از فایننشل تایمز، او گفته است که اگر تماس تیلفونی یک امتیاز محسوب میشود، اسلامآباد گزینههایی دارد.
لذا دولت افغانستان، طالبان و کشورهایی که حامی طالب است و کسانی که آنها را جنبش اصیل منطقهای میخوانند، باید بدانند عمداً یا سهواً در دام بازی که یانکی ها برای آنها و مردم افغانستان طراحی کرده است گرفتار نشوند و بیشتر از پیش مردم مظلوم و بی دفاع افغانستان را داغ دار نکنند، افغانستان را میدان جنگ های نیابتی و رقابت های قدرت خود قرار ندهند.