در فرجام «جمهوریت» پیروز و «امارت» ناکام!
کریستال بیات
دولت جمهوری اسلامی افغانستان پس از فیصله لویه جرگه مشورتی صلح، بنابر تصمیم اعضای لویه جرگه و نشان دادن حسنِ نیت، شماری از زندانیان گروه طالبان را آزاد ساخت. این، یکی از گامهای عملی دولت برای سرعت بخشیدن پروسه صلح و شروع مذاکرات میانافغانی بود. براساس گزارشهای منابع معتبر، اکثریت زندانیان آزاد شده با توجه به این که تعهد کردهاند که دست از کشتار برمیدارند، به میدانهای جنگ برگشتهاند.
در کنار این که کشتار انسانها در متون و نصوص دینی ناروا و مردود است؛ عهدشکنی و سلاح برداشتن دوباره علیه نظام، در فرهنگ مردم افغانستان نیز زشت و نادرست میباشد.
یکی از خواستههای اساسی مردم افغانستان برقراری آتشبس سراسری است، اما طالبان هم گروه جنگی و هم تروریستی میباشند به مردم پاسخگو نیستند. مردم جنگ، ترور، قتل، کشتار، ویرانگری، قساوت، بدبختی، جرم، جنایت، ظلم، محکمه صحرایی و دهها اعمالِ غیر اسلامی و غیر اسلامی را نمیخواهند. بنا بر این، طالبان و «امارت» شان با خواستهها و مطالبات مردم آشتی ناپذیرند و از همین خاطر این گروه فراتر از گروهی جنگی، دست به اعمال تروریستی زده/ میزند و برای حال و آینده کشور و مردم تهدید است.
بیشتر از چهل سال است که افغانستان در آتش جنگ میسوزد، مردم این سرزمین قربانی خشونتها را در حوزههای گوناگون پرداختهاند. کشور در شرایط حساسی قرار گرفته است. از یک طرف مذاکرات صلح میان افغانها جریان دارد و از طرف دیگر خشونتها در کشور طی ماههای اخیر افزایش یافته است. نگرانیهای مردم از ادامه خشونتها و تهدیدات، بالا گرفته است و افزایش نگرانیها و تهدیدات به حمایت و پشتیبانی دولت نیز منجر شده است.
دولت به مثابه نهاد مشروع و قانونی وظیفه و مکلفیت دارد خدمات ارائه کند، ممکن این خدمات مطلوب و قناعتبخش برای شهروندان نباشد و با انتقاداتی مواجه شود/ میشود، اما در حال ساختن زیرساختها و زیربناهای کشور است. طالبان برای تمام زیرساختهای کشور حتا برق و آب، جاده و پل و پلچک، تاسیسات عامه و مراکز اکادمیک و آموزشی تهدید جدی هستند. طالبان ثابت کردهاند که جز عملکرد و روش انحرافی چیزی دیگر ندارند و حتا فکر نمیکنند. دولت با چالشهای اقتصادی، امنیتی، فرهنگی، اجتماعی، جنگ، بیکاری، مداخلات کشورها، فساد و مواد مخدر مبارزه میکند. طالبان حامی کشت و قاچاق موارد مخدرند. یکی از بزرگترین منابع مالی طالبان را مواد مخدر تشکیل میدهد. آنان با راهاندازی حملات تروریستی در دانشگاه کابل دیدن که چگونه مردم و افکار عامه علیه آنان متحد میشود، از همین رو مسئولیت حمله را به عهده نگرفتند، حس تعلق مردم را به توسعه و پیشرفت، دانش و آگاهی که زیر سایه نظام جریان دارد، مشاهده میکنیم. احساس همبستگی شهروندان کشور و قرار گرفتن سازمانها و کشورهای جهان در برابر جنایات جنگی نشان میدهد که جهان و شهروندان برای جلوگیری از دخیل شدن گروه طالبان در سرنوشت مردم افغانستان از دولت حمایت مینمایند. طالبان مانند دیگر جنایتکاران به خطر جدیتر تبدیل شدهاند/میشوند، مردم گروه طالبان را تهدیدی به جان، مال، فرصتها، امکانات، آموزش و پرورش و در نهایت برای تعادل اجتماعی و زندگی در جامعه میدانند. هیچ تفاوتی این گروه با سایر گروههای تروریستی در حال حاضر برای مردم افغانستان ندارد، تروریزم شوک اجتماعی ایجاد مینماید. ما شوک اجتماعی گروه طالبان را با حملاتی که انجام دادهاند/میدهند شاهد هستیم شوکی که آینده روشن و بهتر را به تصویر نمیکشد. پیامی از جامعه سالم، پویا و توسعه یافته نمیرساند، بلکه جلو عبور از وضعیت کنونی به وضعیت مطلوب و بهتر را میگیرد. در نتیجه ما نیازمند حمایت از دولت هستیم و طالبان به دلایل آتی شکست خورده و ناکام هستند.
۱. نگرانی اول مردم از ادامه خشونتها برگشتن طالبان است. با برگشتن طالبان حقوق و آزادیهای موجود و دستاوردهای هژده سال اخیر از بین میرود. برگشت طالبان با قرائت «امارتی» اصلاً امکانپذیر نیست. آنان با تغییرات و تحولات امروزی آشتی نکردهاند. منطق و ذهن مذاکره چیان شان به پذیرش معیارهای اصول مذاکره آماده نیست. حتا چانهزنی طالبان در دوحه قطر در مذاکرات صلح برای شهروندان تهدید است. اینکه چگونه این تهدیدات و نگرانیها و چه زمانی برطرف میشود بستگی به تقویت و حمایت همگانی از دولت در امور صلح دارد.
۲. قربانی شدن مردم به خصوص زنان و جوانان و کودکان، شهید و زخمی شدن شهروندان، افراد نظامی و ملکی به آمار قربانیان اضافه میکند. هرقدر که معلول و معیوب افزایش پیدا کند به همان اندازه آمار فقر و بیکاری اضافه میشود.
۳. ادامه خشونتها، حملات تروریستی و بمب گذاریها زیر ساختهای کشور را از بین میبرد. ویرانی و بربادی کشور و تاسیسات عامه از نگرانیهای دیگر مردم افغانستان است. طالبان باور دارند که از طریق جنگ و خونریزی و ادامه حملات دولت را تضعیف میکنند.
۴. ادامه خشونتها زمینه فعالیتهای زنان را در بخشهای مختلف تنگ و تنگتر مینماید. خشونت تهدید جدی به دختران و زنان افغانستان است. جدیترین نگرانی مردم افغانستان حقوق زنان و آزادیهای زنان است. طالبان هیچ گونه باورمندی به حقوق زنان ندارند.
۵. وقتی طالبان حملات شان را در برابر نیروهای امنیتی-دفاعی کشور و مردم ملکی افزایش دادهاند. دولت باید از حالت دفاعی بیرون شود و به حالت تهاجمی در آید. عملیاتهای تصفیهای راه اندازی نماید. در روزهای اخیر خیزشهای مردمی و قیام مردم برعلیه گروه طالبان در نقاط مختلف مشاهده میگردد و برخی افراد طرفهای سیاسی نیز از شکلگیری مقاومت دیگر سخن گفتهاند.
۶. دولت افغانستان باید با اسنادی که در اختیار دارد به سازمان ملل متحد، نهادهای جهانی حقوق بشری، کشورهای دخیل در قضایای افغانستان از گروه طالبان و حامیان آنان به خاطر حملات تروریستی شان شکایت درج نماید و همزمان با آن با کشورهای همسایه از جمله پاکستان بخاطر همکاری جدی و صادقانه وارد گفتوگو و مذاکره شود.