دموکراسی مشروعیتاش را از مردم میگیرد، پس حق با والی بلخ است
اکنون شانس و اقبال در اختیار عطا محمد نور قرار گرفته که از تقابل با ارگ، همهروزه جلسات مردمی برگزار میکند و بگونههای مختلف از شهروندان کشور نظرخواهی مینماید.
پریکلس متفکر یونانی، دموکراسی را حکومت مردم تعریف میکرد، تعریف او از دموکراسی پیوسته در میان سیاستمداران امریکایی نیز تکرار شده است. یکی از روسای جمهور امریکا گفت: دموکراسی حکومت مردم برای مردم است.
در این نگرش از دموکراسی، بیشتر توجه به خاستگاه انسانی حکومتهای دموکراتیک شده که آرای مردم مشروعیتبخش دولتها پنداشته میشود. اما امروز در کنار موضوع مشروعیت، رضایت شهروندان نیز از اصول اساسی حکومتهای دموکراتیک گفته میشود. ازهمینروی است، هرگاه به ماهیت دموکراسی تعمق شود، حمایتهای گسترده مردمی از عطامحمد نور والی بلخ نشاندهنده میزان رضایت مردم از نقش او میباشد، این حمایتها فینفسه اعتراضی است در برابر تصمیم حکومت توافقی وحدت ملی و در عین حال مبین مشروعیت مقام او در میان مردم و طرفدارانش. درحالیکه روند حکومتداری سالهای اخیر نشان داده که برکناری هیچ مقام صلاحیتدار به میزان او به گفتمان مردمی و جامعهمحور مبدل نشده است؛ ولی اینکه بلخ به محور سخن مردم و رسانهها قرار گرفته از یکسو پیوند به جایگاه او در سیاست افغانستان دارد که ریشههای او فراتر از بلخ رفته است و در سوی دیگر شکافهای قومی، فقر گسترده، افزایش ناامنیها که از پیامدهای حکومت سه ساله وحدت ملی دانسته میشود، آقای نور را بیشتر از هر زمان دیگر در میان مردم افغانستان محبوب ساخته است. ازهمینروی، نور به خوبی میداند که در جدال میان ارگ و بلخ در بازی برد- برد قرار دارد؛ چون هر روزیکه از رویداد برکناری او از سوی ارگ سپری میشود، میزان حمایتهای مردمی به نفع او افزایش پیدا میکند و نور با اتکا به قدرت مردمی و فضای بازی سیاسی توانسته این چالشها را به فرصتهای کلان سیاسی مبدل بسازد.
حق حاکمیت در دموکراسی
«ژان ژاک روسو» از شمار متفکران لیبرالیزم از دولت به مثابه دستگاه اجرایی سخن میزند و میگوید دولت و جامعه محصول قرار داد اجتماعی افراد است که زمینه شکلگیری دولت را مساعد و مقدور ساخته است، ازهمین لحاظ میباشد که مردم هیچگاه حق حاکمیت شان را به دولت و هیئت سیاسی واگذار نمیکنند. انتباه او از شیوه دولتداری دموکراتیک باعث شده که در تفسیرهای جدید، اعمال حاکمیت از سوی دولت با رضایت شهروندان رسمیت پیدا کند، مطابق تفسیر جدیدی که از حق حاکمیت در سال ۲۰۰۳ به وسیله مجمع عمومی سازمان ملل متحد ارایه شد، حاکمیت به مردم تعلق دارد و هیچدولت حق ندارد که قدرت سیاسی را بگونهای اعمال نماید که مطالبات انسانی، آزادیها و رضایت شهروندان نقض شود. ازهمینروی است، من فکر میکنم که عطا محمد نور با استناد به ارزشهای دموکراتیک میتواند به گفتمان غالب بر علیه ستم و سیاست تبعیض مبدل شود و حاکمیت را دوباره با اصل برابری به مردم بگرداند، در واقع ایستادگی و مقاومت او بر علیه تصمیم یک جانبه حکومت مرکزی نیز، نوعی از برگشتاندن حاکمیت به مردم میباشد، به همین خاطر است که شمار زیادی از شهروندان، خویش را در مقاومت او علیه تصمیم ارگ و حکومت مرکزی شریک میدانند.
حق مشارکت و اصل رضایت
مشارکت مردم در تصمیمگیریهای مهم سیاسی و دولتی باعث میشود که تصمیم واقدام دولت از حمایت قاطبه مردم برخودار شود، درصورتیکه تصمیمهای دولتی در غیاب مشارکت مردمی صورت بگیرد، اندازه رضایت مردم نیز از آن بسیار پایین خواهد بود. دیده میشود که حکومت وحدت ملی در اغلب موارد در تصمیمگیریهایش کمتر زمینه مشارکت مردمی را فراهم میسازد، درحالیکه در دموکراسیها، نمایندگان رهبران حکومتی میتوانند از طریق نمایندههای مجلس، احزاب سیاسی و فعالان مدنی فرصت حضور مردم را در تصمیمگیریها مهیا بسازد. در این پیوند نیز حکومت مرکزی بدون در نظرداشت دیدگاههای مردم در برکناری والی بلخ مبادرت ورزد که اکنون شانس و اقبال در اختیار عطا محمد نور قرار گرفته که از تقابل با ارگ، همهروزه جلسات مردمی برگزار میکند و بگونههای مختلف از شهروندان کشور نظرخواهی مینماید.
نکته اخیر
در دموکراسیها برگ برنده به دست کسانی است که حمایت بیشتر مردمی داشته باشند، سیاستمدارانی که پشت شان از پشتیبانی مردمی خالی است و توانایی بسیج مردم را ندارند، سرانجام کار شان با ناکامی گره میخورد. با آنکه حکومتداری افغانستان کاملاً دموکراتیک نیست و بیشتر به کمک جامعه جهانی استوار است، به این لحاظ رهبران حکومت وحدت ملی به جای تمکین به خواستهای مردمی، بیشتر خود را در برابر جامعه جهانی و ایالات متحده امریکا پاسخگو میدانند، ولی جامعه جهانی با حضور گسترده که در افغانستان دارد، خود نظارهگر اوضاع و احوال این کشور هست و به تمام معنی در چگونگی تقابل ارگ و بلخ اشراف دارد و این را میداند که عطا محمد نور اگر تصمیم ارگ را نپذیرفته، ولی در ماهیت ایستادگی او در برابر خودکامگی و سیاست تبعیض است؛ چون نور پیوسته از تقسیم قدرت بر پایه دولت دموکراتیک سخن میراند و خویش را طرفدار دولت فراگیر بدون تبعیض قومی میپندارد.
شفیقالله شفیق استاد دانشگاه