دولت فراگیر؛ طا-لبان عقبنشینی میکنند؟
نخست، طا-لبان به شدت ایدئولوژیک هستند و همانطور که اشاره شد، برای آنها سازش ایدئولوژیک دشوارتر است. دوم، آنها پس از جنگ خونینی که افغانها را در مقابل افغانها قرار داد، به قدرت بازگشتند و بسیاری از افرادی که باید در این سازمان گنجانده شوند، به عنوان دشمنان سرسخت طا-لبان تلقی میشوند
به نظر میرسد گرد و غبار افغانستان تحت کنترول طا-لبان به زمین نشسته است. در داخل کشور، تقریباً هیچ نوع مقاومت مسلحانه سازمانیافتهای وجود ندارد. کشورهای مهم منطقهای با این گروه در تعامل هستند و در حالی که احساسات متناقض ایالات متحده حاکی از تلاش برای پاک کردن پروژه افغانستان از حافظه جمعی است، کشورهای اروپایی به دنبال راههایی برای تعامل با طا-لبان هستند، بدون اینکه حکومت طا-لبان را تقویت و یا مشروعیتی به حاکمان فعلی در کابل ببخشند.
به رغم عدم مخالفت معنادار بینالمللی، به نظر میرسد که حرکت وسیع طا-لبان به سوی ادغام در جامعه جهانی از طریق به رسمیت شناخته شدن دیپلماتیک و سیاسی به بنبست – مفهوم دولت همهشمول – برخورده است.
در ماه جنوری، زمانی که هیئت طا-لبان با دیپلماتهای غربی در ناروی ملاقات کرد، این گام سنجیده و کلیدی در جهت ایجاد روابط کاری بین حکومت طا-لبان و غرب تلقی شد. با این حال، همانطور که بیبیسی پس از این نشست گزارش داد، دولت فراگیر همچنان موضوع اصلی بود؛ چیزی که مانع دستیابی به نتایج عملی شد.
توماس ویست نماینده ویژه ایالات متحده در امور افغانستان، به تازگی در سخنرانی خود در کنفرانس امنیتی مونیخ ناراحتی خود را نسبت به عدم تمایل طا-لبان برای ایجاد دولت فراگیر ابراز کرد. اتحادیه اروپا قبلاً در سپتمبر سال گذشته اعلام کرده بود که از طا-لبان انتظار دارد دولت فراگیر ایجاد کنند و ایجاد چنین ساختار سیاسی «معیار اساسی تعامل اتحادیه اروپا» است.
تقاضا برای همهشمول بودن حکومت فقط به کشورهای غربی محدود نمیشود. در اکتوبر ۲۰۲۱، زمانی که هیئت طا-لبان با ده کشور منطقهای در مسکو دیدار کرد، سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در آغاز اجلاس خواستار تشکیل دولت فراگیر در افغانستان شد. همین چند هفته پیش، حتی ایران و ترکیه نیز همین شرط را برای به رسمیت شناختن حکومت طا-لبان تکرار کردند.
از آنجایی که خواسته جامعه بینالمللی کاملاً واضح است، برای طا-لبان باید آسان باشد تا به چنین ساختاری متعهد شوند، به ویژه به این دلیل که طا-لبان همواره تمایل خود را برای تعامل با اعضای بیشتر جامعه بینالمللی بیان کردند. با این حال، چالش اصلی این است که طا-لبان و جامعه بینالمللی «تصورات متفاوتی» از دولت همهشمول دارند.
طا-لبان بارها اصرار کردند که حکومت آنها همهشمول است. در نشست مسکو، عبدالسلام حنفی رییس هیئت طا-لبان مدعی شد که طا-لبان حکومت فراگیری را تشکیل داده و از جامعه جهانی خواست تا آنها را به رسمیت بشناسد. پس از نشست اسلو، امیرخان متقی وزیر خارجه طا-لبان پاسخ مفصلتری به پرسش دولت فراگیر داد. او ابراز تاسف کرد که جهان نتوانسته است تعریفی از دولت فراگیر ارائه کند. او همچنین مدعی شد که از آنجایی که حکومت طا-لبان از تمام قومیتها نمایندگی میکند و از تمام نقاط کشور در کابینه نمایندهای وجود دارد: حکومت به اندازه کافی فراگیر است.
برای برجستهکردن بنبستی که پیشرفت طا-لبان در تعامل با جامعه بینالمللی را متوقف کرده، اولین قدم باید «همهشمول بودن» در افغانستان تعریف شود. من پیشنهاد میکنم که قبل از رسیدن به توافق در مورد تعریف همهشمول، باید عکس آن را درک کنیم – ماهیت و نوع انحصار در افغانستان.
اساساً جنبش طا-لبان و حکومت آنها از نظر ایدیولوژیک از سایر بازیگران افغانستان متمایز است. بنابراین، این محرومیت، تحت تسلط طا-لبان، کمتر قومی یا منطقهای و بیشتر سیاسی و ایدئولوژیک است. این بدان معنا نیست که به حاشیه رانده شدن از لحاظ قلمرو، منطقه یا زبان در افغانستان تحت کنترول طا-لبان تشدید نشده است، بلکه طا-لبان تمایل بیشتری برای انطباق با تفاوتهای زبانی یا سرزمینی از خود نشان دادهاند تا تفاوتهای سیاسی و ایدئولوژیک. هرچند، باید توجه داشت که اختلافات قومی و ایدئولوژیکی اغلب با هم در افغانستان همراه است.
همانطور که انتظار میرفت، ترکیب کابینه موقت طا-لبان عمدتاً پشتون است. با این حال، برخی از رهبران غیر پشتون مسئولیتهای مهمی را بر عهده گرفتهاند. به عنوان مثال عبدالسلام حنفی ازبیک معاون نخست وزیر است. به همین ترتیب رهبران تاجیکتبار طا-لبان، سمتهای وزیر اقتصاد و رییس ستاد را بر عهده دارند. اگر طا-لبان موافقت کنند که دولت افغانستان باید نماینده بیشتری داشته باشد، باید سایر اعضای گروههای قومی را در همه سطوح در بر گیرد. با این حال، این به تنهایی دولت را فراگیر نمیکند.
برای اینکه ساختار کنونی حتی از ظاهراً فراگیر شود، طالبان باید افرادی را شامل کنند که از نظر سیاسی یا ایدئولوژیکی کاملاً با آنها همنظر و موافق نباشند. طا-لبان باید افرادی را شامل کنند، چه زن و چه مرد، که تصورات متفاوتی نسبت به ماهیت حکومت، روابط با شهروندان و نحوه اداره کشور دارند.
دو دلیل وجود دارد که چرا این انتظار که طا-لبان چنین افراد و گروههایی را در آغوش گیرند، ممکن است نابجا به نظر برسد: نخست، طا-لبان به شدت ایدئولوژیک هستند و همانطور که اشاره شد، برای آنها سازش ایدئولوژیک دشوارتر است. دوم، آنها پس از جنگ خونینی که افغانها را در مقابل افغانها قرار داد، به قدرت بازگشتند و بسیاری از افرادی که باید در این سازمان گنجانده شوند، به عنوان دشمنان سرسخت طا-لبان تلقی میشوند. با این وجود، کل ایده بحث و تشکیل یک دولت فراگیر برای طا-لبان کاملاً مبهم و گیچکننده است.
امیر خان متقی وزیر امور خارجه طا-لبان در پاسخ به سوالی مبنی بر وجود چنین گروههایی که از نظر عقیدتی و سیاسی متنوع هستند، اظهار داشت: هیچ دولتی در جهان وجود ندارد که اپوزیسیون شامل آن باشد. او پرسید که آیا رییس جمهور بایدن «یک کرسی به رییس جمهور ترامپ (و اعضای کابینه او) خواهد داد؟ از دیدگاه حرف و مخاطبان خاص، چنین ادعایی منصفانه به نظر میرسد. با این حال، چنین استدلالی حداقل به سه دلیل فاقد واقعیت سیاسی یا منطق ساده است: اول، احزاب و گروههای موجود در نظامها، که رهبری طا-لبان از آنها به عنوان مثال استفاده میکنند، با قوانین انتقال قدرت موافق هستند. طا-لبان با برهم زدن قوانین موجود انتقال قدرت، به قدرت رسیدند. بنابراین، عادلانه است که به سایر گروهها در ساختار سیاسی نقشی داده شود.
دوم، در کشورهایی که رهبری طا-لبان از آنها به عنوان مثال استفاده میکنند، حتی اگر گروهی خارج از دولت باشد، اما از ساختار جدا نیست. برگردیم به مثال متقی وزیر امور خارجه، حزب جمهوریخواه همواره بایدن را تحت فشار قرار میدهد و در هر موضوعی او را پاسخگو نگه میدارد.
سومین و مهمترین دلیل، طا-لبان به جای مقایسه خود با نحوه اداره کشورهای غربی، باید سنتهای حکومت مشورتی و مشارکتی افغانستان را احیا کنند.