دو رنگی با جنرال؛ آیا فروپاشی ثبات وهمگرایی کلید خورده است؟
شناسه تعامل پذیری خارقالعاده و دلهره سیاسی داکتر عبدالله در انتخابات کنونی نیز کار دست اعضای برجسته تیمش داده است. پس از دیدارهای اخیر سیاسی چنین برداشت میشود که داکتر عبدالله خلاف دیگر اعضای تیم ثبات و همگرایی به نتایج دلخواه خود از انتخابات رسیده و دیگر اتفاقات پس از این در این دسته، زیاد تعجب برانگیز نیست.
به تازگی برخی منابع گفتهاند که اختلافات درونی میان تیم ثبات و همگرایی با گذشت هر روز بیشتر شده و اکنون خبرهایی از «بیاعتمادی» عمیق میان داکترعبدالله، جنرال دوستم و بقیه اعضای تیم ثبات و همگرایی نشر و پخش میشود.
خبرهای تازه میگوید که جنرال دوستم از وعده خلافی داکتر عبدالله و تیم ثبات و همگرایی به شدت ناراحت است. گفته شده که قبلاً داکتر عبدالله به دوستم وعده داده که ولایت سرپل را فتح کند، این طرف پنجشیر و پروان و کوهدامن زمین را تصرف میکند. همچنان محقق و خلیلی تعهد داده بودند که هزاره جات را متصرف شوند، ولی اکنون جنرال حس کرده که از سوی رفقا فریب خورده و تصمیم دارد که با تیم مقاطعه کند.
چند پارامتر دخیل در این موضوع باید بررسی شود تا به یک تحلیل واضح و دقیق از وضعیت تیم ثبات و همگرایی، فریب خوردگی جنرال دوستم و بحران کنونی برسیم.
نخست: جنرال دوستم فریب خورده مکرر
این پارامتر از دهه شصت خورشیدی که جنرال دوستم به عنوان یک چهره نظامی به شدت جنگنده مطرح شد، تاکنون در سرنوشت سیاسی و نظامی او جاری و ساری است. یک دوره نسبت اقدامات خشن او در جنوبی دولت مرکزی به رهبری داکتر نجیب تصمیم به حذفش گرفت، ولی برخی منابع نوشتهاند که فرشته نجات جنرال دوستم در آن دوره ببرک کارمل بود.
دوستم در دوره حاکمیت کمونستی احساس فریب خوردگی کرد و با مجاهدین همدست شد. با همکاری او بود که شمال سقوط کرد و حکومت ۱۴ساله حزب دموکراتیک خاتمه یافت. بار دیگر جنرال دوستم پس از استقرار دولت مجاهدین احساس فریب خوردگی کرد. از دولت رو گردان شد و به عاملی برای ویرانی کابل مبدل گشت. پارامتر احساس فریب خوردگی جنرال دوستم در دوره طالبان، حکومت حامد کرزی و حکومت وحدت ملی ادامه یافت و اکنون در تیم ثبات و همگرایی دوباره عود کرده است. جنرال دوستم فریب بخورد یا نه، احساس فریب خوردگی همواره همدم او است. او مومن متعصب «تئوری توطئه» است.
دوم: جبن سیاسی داکتر عبدالله
داکتر عبدالله با سه شناسه معروف است؛ خوش پوشی، جبن سیاسی و استعداد خارقالعاده در تعامل. در این مبحث از شناسه خوش پوشی او صرف نظر میشود. داکتر عبدالله هرچند بارها شده که نامزد ریاست جمهوری بوده، نتیجه انتخابات را نپذیرفته و حتا انتخابات را به دور دوم برده، ولی هیچگاه جرئت نکرده که تا آخر ماجرا ادامه دهد. به باور نگارنده، این رفتار ناشی از جبن سیاسی است که داکتر صاحب دارد. او در انتخابات ۲۰۰۹ با حامد کرزی رقابت داشت، نتیجه نهایی را نپذیرفت و انتخابات به دور دوم رفت، داکتر عبدالله اما از رقابت در دور دوم پرهیز کرد. در انتخابات ۲۰۱۴ بار دیگر علیه نتیجه نهایی انتخابات اعتراض کرد. در دور دوم رقابت به اشرف غنی باخت ولی اعتراض کرد. سرانجام به تعامل گرایید و حکومت وحدت ملی شکل گرفت. داکتر صاحب مدعی است که برای منافع ملی تن به چنین مشارکتی داده است، ولی حامیان انتخاباتی و سیاسیاش به این باور هستند که او معامله کرد و تمام زحمات و تلاشهای آنان نقش بر آب شد.
از جمله حامیان پرو پا قرص داکتر صاحب در آن دوره عطامحمد نور است. آقای نور مدعی است که حتا تا پای جان و جنگ داخلی برای حمایت از داکتر عبدالله پیشرفته، ولی در دقیقه نود همه چیز از سوی آقای عبدالله به تعامل گذاشته شد.
به نظر میرسد شناسه تعامل پذیری خارقالعاده و دلهره سیاسی داکتر عبدالله در انتخابات کنونی نیز کار دست اعضای برجسته تیمش داده است. پس از دیدارهای اخیر سیاسی چنین برداشت میشود که داکتر عبدالله خلاف دیگر اعضای تیم ثبات و همگرایی به نتایج دلخواه خود از انتخابات رسیده و دیگر اتفاقات پس از این در تیم ثبات و همگرایی زیاد تعجب برانگیز نیست.
اکنون جنرال دوستم مانده و اتهاماتی همانند شورش علیه حاکمیت، تجزیه طلبی، نقض قوانین، یاغیگری و نقض حاکمیت دولت مرکزی. او قدرتمند ترین حامی و عضو تیم ثبات و همگرایی نیز شمرده میشود و اگر مقاطعه کند، بدون شک روند فروپاشی تیم ثبات و همگرایی کلید خورده است.