خبرگزاری دید: استراتژی ایالات متحده نسبت به افغانستان نه تنها نسبت به گذشته تغییر نکرده که خطرناکتر نیز دنبال می شود: آمریکا هم به طا-لبان پول میدهد و هم براساس شواهد به نوعی دستش در حمایت از دا/عش شاخه خراسان در افغانستان از آستین بیرون است و این هرگز نمیتواند خبر خوشی برای ملت افغانستان و حتی گروه حاکم کنونی باشد.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده امریکا و نامزد جمهوری خواهان در انتخابات پیشرو در این کشور، در اظهاراتی تازه خروج امریکا از افغانستان در سال دو هزار و بیست و یک که به دنبال توافق صلح دوحه قطر صورت گرفت را اشتباه خواند.
براساس گزارش رسانهها، دونالد ترامپ پنج شنبه شب هفته جاری در همایش ملی جمهوری خواهان گفت امریکا می بایست بایگاه هوایی بگرام که بزرگترین پایگاه امریکا در افغانستان بود را حفظ میکرد تا در بحرانهای آینده از آن علیه چین استفاده کند.
ترامپ گفت در درگیریها و بحرانهای آینده میتوان از افغانستان به عنوان تختهپرش استفاده کرد.
نامزد جمهوری خواهان امریکا در انتخابات پیشرو این کشور افزود پایگاه هوایی بگرام تنها یک ساعت با مراکز تولید تسلیحات هسته ای چین در منطقه خودمختار اویغور در ایالت سن کیانگ فاصله دارد.
نگاهی ساده به اظهارات تازه دونالد ترامپ لایه پنهان دیگری از توافق صلح دوحه میان امریکا و طا-لبان را آشکار می سازد، اینکه ایالات متحده برای رصد حرکات رقبای قدرتمند خود از جمله چین هرگز نخواست و نمیخواهد افغانستان را از دست بدهد.
در تایید این ادعا میتوان به اظهارات برخی از سناتوران امریکایی قبل از خروج نیروهای ایالات متحده از افغانستان که گفته بودند افغانستان برای چین از اهمیت استراتژیک فوق العاده ای برخوردار میباشد و امریکا نباید این کشور را ترک کند، اشاره کرد.
براساس گزارشات در زمانیکه مذاکرات ماراتون وار صلح امریکا با طا-لبان در دوحه قطر پیگیری میشد، برخی از سیاسیون امریکایی، بر حفظ چند پایگاه مهم ایالات متحده از جمله پایگاه بگرام در افغانستان تاکید میکردند.
این درست که خروج نیروهای امریکایی از افغانستان در اوایل دولت جوبایدن صورت گرفت و جو بایدن در حمایت از تصمیم خود گفت؛ امریکا تنها شکل حضور خود در افغانستان را تغییر داده است و مبارزه با تروریزم همچنان ادامه خواهد داشت اما نباید فراموش کرد که منافع ملی امریکا در سیاست جمهوری خواه و دموکرات اصل ثابتی است.
نکته بودار مساله این است که بایدن برپایه چه اسناد و مدارکی پیش بینی کرده بود که فعالیت گروههای تروریستی در افغانستان حتی با به قدرت رسیدن دوباره طا-لبان افزایش خواهد یافت جز اینکه از سر پشت پرده توافق صلح امریکا با طا-لبان باخبر بوده است و توافق صلح دوحه، بیشتر منافع ملی امریکا را باید برآورده کند. حتی اگر این قضیه به قیمت کشتار بیشتر افغانستانیها، سقوط حکومت جمهوری پیشین و اوضاع کشنده و اسف بار اقتصادی در افغانستان تمام شود.
به هر صورت باید به یاد داشت که استراتژی ایالات متحده نسبت به افغانستان نه تنها نسبت به گذشته تغییر نکرده که خطرناکتر نیز دنبال می شود: امریکا هم به طا-لبان پول میدهد و هم براساس شواهد به نوعی دستش در حمایت از دا/عش شاخه خراسان در افغانستان از آستین بیرون است و این هرگز نمیتواند خبر خوشی برای ملت افغانستان و حتی گروه حاکم کنونی باشد.
امریکا همانطور که براساس توافق صلح دوحه با طا-لبان به یک باره به دولت جمهوری پیشین که از سرتا به پا از مهره های دلخواه خودش ساخته شده بود، پشتکرد به همان صورت می تواند پشت گروه حاکم کنونی را نیز خالی کند. نکته اسف بارتر اما این است که برخلاف اظهارات مقامات طا-لبان، امریکا همچون گذشته به استفاده نرم افزاری و در صورت لزوم سخت افزاری خود از خاک افغانستان ادامه میدهد، چرا که موقعیت استراتژیک افغانستان این کشور را به یک زمین بازی خوب برای خواباندن مچ رقبا در منطقه برای آمریکا تبدیل کرده است.
با تمام این تفاصیل و به اعتراف مقامات غربی و اروپایی هژمونی آمریکا رو به پایان است. ایالات متحده نه تنها در زمین بازی افغانستان شکست تلخی را تجربه کرده است بلکه منطقه نیز در مقابل قدرتنمایی پوشالی ایالات متحده و همپیمانانش به پیروزی رسیده است. کنون کاخ سفید میباید فقط برای بقای خود در جغرافیای تحت اختیارش چاره اندیشی کند در غیر آن سالهای پیش رو ، برای آن کشور شاهد دگرگونیهای چشمگیری در بستر سیاسی خواهد بود.