دو فرستاده به کابل آمد؛ از تناقض در دیدارهای خلیلزاد تا اهمیت سفر طاهریانفرد
تهران همواره حامی کابل در مسایل ملی و منطقهای بوده و این بر میگردد به توان و مدیریت کابل که چطور از این نگاه مثبت برای تقویت موضع خود در گفتوگوهای صلح استفاده کند
همزمان با سفر زلمی خلیلزاد فرستاده ویژه وزارت خارجه امریکا در امور صلح افغانستان به کابل، ابراهیم طاهریانفرد دستیار ویژه وزیر امور خارجه ایران در امور افغانستان نیز وارد کابل شد و با مقامات کشورمان دیدارهای جداگانه داشت. امریکا پس از سال ۲۰۰۱ متحد راهبردی افغانستان است. ولی ایران کشوری است که با افغانستان فرهنگ، دین، زبان و رسوم مشترک داشته و در گذشته مرز سیاسی کنونی میان دو کشور وجود نداشت.
هر دو فرستاده با مقامات افغانستان دیدار داشتند، ولی یک چیز در این دیدارها متفاوت بود. پس از دیدارهای خلیلزاد با مقامات مختلف کشورمان، حرف و حدیثهای متفاوت رسانهای شد، اما پس از دیدارهای طاهریانفرد، فقط یک حرف به رسانهها رسید و آن این که تهران از روند صلح به رهبری و مالکیت دولت افغانستان حمایت میکند.
پیش از پرداختن به اصل موضوع باید یکی دو نکته در باب روابط ایران- افغانستان- امریکا روشن شود تا آنچه که پس از آن میآید، برای خواننده روشن و واضح باشد.
رابطه ایران و امریکا:
تهران از بدو تاسیس نظام جمهوری اسلامی تاکنون با واشنگتن رابطه مستقیم و رسمی ندارد و فقط سفارت سویس در هر دو کشور حافظ منافع کشور ثالث است. این دو کشور شدیداً با هم دیگر در تضاد منافع قرار داشته و همچنان بر سر همدیگر اعتماد ندارند. در نقاطی دیده میشود که اختلافات سیاسی به درگیری نظامی نیز کشیده شده و شاهد آن در عراق و خلیج فارس بودهایم.
به نظر میرسد آب امریکا و ایران هیچ در یک جوی نخواهد رفت؛ چه ایران امریکا را متهم به امپریالیزم میکند و از آن طرف نیز امریکا ایران را محور شرارت میخواند.
ایران در منطقه هژمونی فرهنگی دارد و اگر اراده کند میتواند شدیداً امریکا را هم در عراق، هم در خلیج فارس و هم در افغانستان به چالش بکشد، ولی به نظر میرسد که در قبال افغانستان این موضوع متفاوت باشد.
رابطه افغانستان و امریکا:
در دوره شاهی افغانستان یک تعادل در روابط میان کابل با واشنگتن و مسکو حفظ شده بود. دوره جمهوری محمد داوود این تعادل به هم خورد و منجر به کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ شد.همزمان با این در زمستان همان سال انقلاب اسلامی ایران باعث سرنگونی سلطنت در آن کشور شده و نظام جمهوری اسلامی تاسیس شد. با کودتای هفت ثور حضور امریکا در افغاستان به سود مسکو کاهش یافت و رفته رفته واشنگتن افغانستان را فراموش کرد. با سرنگونی رژیم طالبان امریکا بار دیگر به افغانستان رجوع کرد و دولت کنونی افغانستان تاسیس شد. این نظام به کمک امریکا ساخته شده و طبیعتاً باید از سوی تهران به عنوان دولت دست نشانده مورد سرزنش قرار میگرفت، ولی ایران از همان آغاز در شکل گیری نظام نوین افغانستان کمک کرد.
رابطه افغانستان و ایران:
هر نظام و هر شکلی از حکومت که در افغانستان ایجاد شده، تهران از حامیان اصلی اقتدار دولت مرکزی در افغانستان بوده است. در برهه زمانی نیز که دولت افغانستان متحد راهبردی واشنگتن است، تهران به رغم سیاست معمولش در قبال متحدان امریکا، با کابل روابط حسنه دارد و از اقتدار آن حمایت همه جانبه کرده است.
اکنون میرسیم به سفر دو فرستاده به افغانستان، زلمی خلیلزاد به عنوان فرستاده ویژه امریکا برای روند صلح افغانستان هرازگاهی به کابل میآید و با مقامات دیدار میداشته باشد. سفرش اخیرش همزمان شد با سفر دستیار ویژه وزیر امور خارجه ایران به افغانستان. در این سفر از دیدارهای خلیلزاد با مقامات کشور ما مواضع متفاوت و گاه متناقضی به بیرون درز کرد. در دیدار با رییس جمهور غنی گفته شد که مذاکرات پیشرفت خوبی نداشته، در دیدار با داکتر عبدالله خبر داده شد که باید تمام طرفها در گفتوگوهای صلح حضور داشته باشند و در دیدار با حامد کرزی از پیشرفتهای خوب در مذاکرات صلح یاد شده است. ولی فرستاده ایران در تمام نشستها و دیدارها از یک موضع حرف زد: جمهوری اسلامی از روند صلح به رهبری و مالکیت دولت افغانستان حمایت میکند.
این موضع ایران دقیقا در راستای تقویه موقف کابل در مذاکرات صلح و منطقه است. چیزی که مذاکرات امریکا و طالبان به شدت به آن صدمه زد. در واقع بیش از ۱۰ دور مذاکرات امریکا و طالبان جز به حاشیه بردن کابل و برجسته کردن طالبان سود دیگری در پی نداشته است.
راهبرد مثبت ایران در قبال افغانستان از تنش میان این کشور با امریکا در عراق به درستی معلوم میگردد. در آن کشور تهران و واشنگتن تا حد رویارویی نظامی به پیش رفتهاند، ولی در افغانستان هیچ نوع تقابل میان آنان دیده نمیشود، این به خاطر ترس تهران از واشنگتن نیست بلکه بیشتر به نگاه مثبت تهران در کنار کابل بر میگردد.
رویهمرفته، تهران همواره حامی کابل در مسایل ملی و منطقهای بوده و این بر میگردد به توان و مدیریت کابل که چطور از این نگاه مثبت برای تقویت موضع خود در گفتوگوهای صلح استفاده کند.