دیدار متقی با شورای علمای شیعه؛ دیپلماسی در خدمت لویه جرگه!
اگر در مقطع کنونی که برگزاری لویه جرگه ( با نام مجمع افغانها) فرصتی هرچند کوچک در اختیار طیفهای متفاوت و مختلف میگذارد، شورای علمای شیعه بتواند حقوق اساسی شیعیان را در آینده کشور تسجیل کند، گامی است بزرگ در جهت رسیدن به عدالت اجتماعی
اخیراً ملا امیر خان متقی سرپرست وزارت خارجه طا-لبان با اعضای شورای علمای شیعه افغانستان در کابل دیدار کرد. در این دیدار امیرخان متقی در سخنانی گفت که توطئههای بزرگ برای تفرقه افکنی میان شیعه و سنی وجود داشت که ناکام مانده و خنثی شده و برادری اهل تشیع و اهل سنت پایدار است. ظاهراً دیدار سرپرست وزارت خارجه طا-لبان با شورای علمای اهل تشیع مبنی بر دلجویی از شیعیان و ایجاد روابط عمیقتر میان حاکمیت این کتله عظیم انسانی در کشور بوده، اما اگر به روال سیاسی چند هفته اخیر توجه داشته باشیم، در پس دیدار دوستانه ملا امیر خان متقی با اعضای شورای علمای شیعه افغانستان تلاشهایی دیده میشود که بی ربط به برگزاری «مجمع افغانها» نیست. اهل تشیع درصد بزرگی از جمعیت کشور را تشکیل میدهد و محرز است که بدون حضور شیعیان ثبات سیاسی حاصل نمیشود و مشروعیت داخلی به بار نمیآید.
در گذشته همواره آدرس مراجعه به اهل تشیع و جامعه هزاره، رهبران سنتی سیاسی بوده که در احزاب شیعی از این مردم نمایندگی میکردند و در تعاملات سیاسی کشور سهم میگرفتند، اما اینک طا-لبان با رویکردی متفاوت برای جلب رای و نظر جامعه تشیع نشانی شورای علما را دق الباب کرده و ظاهراً میخواهند پایگاههای هژمونیک رهبران سنتی جامعه تشیع را از این آدرس تضعیف کنند. از جهت دیگر، حکومت طا-لبان یک نظام ایدئولوژیک است که به انتخابات و دموکراسی باور نداشته و از این منظر با علمای دینی تشیع یک وجه کاملاً مشترک دارد که با انگشت نهادن روی آن، همسویی و همدلی سیاسی میان دو طیف روحانی سنی و شیعه به میان خواهد آمد.
آنچه اما در این خصوص بسیار اهمیت دارد، رابطه اهل تشیع و حاکمیت طا-لبان در کشور است که بسیار ویژه و با شکل خاص دیده میشود. اهل تشیع هرچند تاکنون بسیار نرم و آرام بوده و ظاهراً چالش جدی علیه امارت طا-لبان ایجاد نکرده، ولی از جانب دیگر تاکنون امارت اسلامی طا-لبان به خواستههای اساسی شیعیان توجه نداشته و از حضور اهل تشیع در ساختار راس هرم قدرت جلوگیری کرده است. بنا بر این، تعامل شیعیان با امارت طا-لبان که در نزدیک به نه مال گذشته همواره یک جانبه و بدون بده بستان معمول بوده، در این مقطع وارد فاز جدیدی میشود که با دیپلماسی وزارت خارجه طا-لبان آغاز شده و شکل و شمایل انتخاباتی به خود گرفته است.
بازی طا-لبان با کارت دیپلماسی در خدمت سنت، در واقع حرف تازهای نیست؛ زیرا در گذشته همواره از سوی حاکمیتهای مختلف بازی شده و اینک رنگ و بوی تکرار و کهنگی میدهد، اما آنچه در این میان حرکت طا-لبان را وجه تازه میبخشد، توسل آنها به همان روش سنتی بدون ذکر نام و از سر ناگزیری است؛ چون حکومت طا-لبان تاکنون نتوانسته رسمیت بینالمللی را کسب کند و این تحول خود تابع معادلات درونی کشور است که مشروعیت را به نحوی از ساختار سنتی یا مدرن کسب می کند و بدون کسب مشروعیت داخلی نمیتوان به رسمیت بینالمللی دست یافت.
از همین جهت است که هرچند هم انتخابات و هم لویه جرگه در قاموس ایدئولوژیک طا-لبان جایگاهی ندارد، اما ناگزیری زیر فشار افکار عامه و جهان آنها را ناگزیر ساخته که از میان دو گزینه مدرن و سنتی، ترجیحاً میکانیزم سنتی را انتخاب کنند.
اکنون توپ در میدان شورای علمای شیعه است که در تعاملات کنونی چطور میتواند شوت کند، آیا این شورا میتواند خواستههای اصلی کتلههای اهل تشیع را به محراق و محور تعامل با نهاد حاکمیت مبدل کند یا در موضع منفعل کنونی باقی میماند و نمیتواند در بازار مکاره سیاست برای سود و زیان سیاسی چانه بزند. اگر در مقطع کنونی که برگزاری لویه جرگه ( با نام مجمع افغانها) فرصتی هرچند کوچک در اختیار طیفهای متفاوت و مختلف میگذارد، شورای علمای شیعه بتواند حقوق اساسی شیعیان را در آینده کشور تسجیل کند، گامی است بزرگ در جهت رسیدن به عدالت اجتماعی، اما اگر ناکام بماند، یک دوره دیگر از امتداد وضعیت جاری را شاهد خواهیم بود.