راهبرد روسیه در افغانستان؛ همکاری و تقابل با امریکا
روسیه اعتماد خود را نسبت به تعهد ایالات متحده و توانایی در انجام ماموریتاش در افغانستان از دست داد. مسکو برای دفاع از منافعش، استراتژی خود را تا حد بحران بالقوه در دولت افغانستان در پیش گرفت.
چگونه مسکو برای رفتن به افغانستان به تنهایی آمادگی میگیرد.
طی یکونیم دهه گذشته، روسیه و ایالات متحده اهداف عمدتاً مشابه در افغانستان داشتهاند: جلوگیری از هرج ومرج و بازگرداندن دوباره تروریستان به پناهگاههای امن. این همگرایی به دو کشور امکان داد تا با هم کار کنند، اما در اصل اختلافات مهمی وجود دارد. اگرچه هردو طرف خواهان ثباتند، اما تعریف متفاوت از آن دارند. رویکرد امریکا بر اساس ایجاد یک دولت مرکزی قوی در کابل و نیروی امنیت ملی مجهز و آموزشدیده است؛ در حالیکه، روسیه با طیف وسیعی از بازیگرانی کار میکند که برخی از آنها به طور مستقیم با دولت رقابت میکنند. مسکو حتی با طالبان ارتباط برقرار کرده است و به گروهی مشروعیت بخشیده که امنیت دولت افغانستان و همچنان ایالات متحده و نیروهای ناتو را تهدید میکند.
در طول دو سال گذشته، فاصله بین استراتژی روسیه و ایالات متحده افزایش یافته است. روسیه شدیدا معتقد است که رویکرد ایالات متحده کارگر نیست و اراده سیاسی در واشنگتن برای ادامه حضور در افغانستان به زودی از بین خواهد رفت. متقاعد شده است که باید آمادگی خود را برای مقابله با یک افغانستان ناامن داشته باشد و این امر برای روسیه یک چالش جدی خواهد بود. اما در عین حال، فرصتی را برای کرملین جهت تضعیف امریکا فراهم میسازد تا شاهوار بازی کند، در حالیکه واشنگتن در گِل گیر کرده و دستوپا میزند.
زمانیکه امریکا در سال ۲۰۰۱ میلادی افغانستان را اشغال کرد، منافع روسیه و امریکا خیلی با هم نزدیک بود. هردو کشور خواهان ریشهکن شدن القاعده و گروههای تروریستی بود. همکاریها بین روسیه و امریکا در زمان دولت اوباما به اوج خود رسید و روسیه امیدوار بود تا امریکا ثبات را در جنوب آسیا و آسیای مرکزی تامین کند، با ایالات متحده کار کرد تا تولید تریاک و تجارت مواد مخدر را متوقف کند.
اما با گذشت زمان، روسیه اعتماد خود را نسبت به تعهد ایالات متحده و توانایی در انجام ماموریتاش در افغانستان از دست داد. مسکو برای دفاع از منافعش، استراتژی خود را تا حد بحران بالقوه در دولت افغانستان در پیش گرفت. روابط روسیه و امریکا پس از تحریم غیرقانونی روسیه در اوکراین، در سال ۲۰۱۴ میلادی، تمایل روسیه برای حمایت از ایالات متحده بیش از پیش کاهش یافت. با این حال، مسکو به واشنگتن واضح گفته است که خروج ناگهانی ایالات متحده را نمیخواهد. ضمیر کابلوف، نماینده ویژه رییس جمهور روسیه در ماه جنوری سال ۲۰۱۷ میلادی، گفت که اگر ترامپ «تصمیم به عقبنشینی نیروها بگیرد، همه چیز به حالت سقوط خواهد رفت.»
مسکو با وجود پشتیبانی خود از ادامه حضور ایالات متحده، تحت تاثیر استراتژی جدید ایالات متحده برای افغانستان قرار گرفت. از دید مسکو، استراتژی که شامل افزایش در تعداد نیروهای نظامی، تمرکز تازه بر ضد تروریزم با یک جدول زمانی باز، همان استراتژی گذشته بود. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه گفت که تمرکز بر استفاده از نیروهای بیشتر، به «پایان عمر» خود رسیده است و سخنگوی وی نیز گفت:« این استراتژی مطابق با رویکرد دولت اوباما بود که نتوانست وضعیت امنیتی را بهبود بخشد.»
مقامات روسی همچنین از تصمیم پنتاگون برای پایان دادن به خرید هلیکوپترهای Mi-17 برای ارتش افغانستان، انتقاد کرده و جایگزینی آنها را با هلیکوپترهای «بلک هاوک، ساخت امریکا»، برخاسته از نتیجه تحریمهای ایالات متحده بر روسیه خوانده و سیاسی دانست دا عملی.
افزایش مشارکت روسیه در افغانستان شامل پیشنهادات سرمایهگذاری در زمینههای تجاری، برنامهریزی دیپلماتیک، برنامههای فرهنگی و حمایت مالی و نظامی از دولت مرکزی، کارگزاران قدرت در شمال و طالبان میشود. در سال ۲۰۱۴ میلادی، یک مرکز فرهنگی را در کابل افتتاح کرد. از سال ۲۰۱۶ میلادی تاکنون، دهها هزار کلاشنیکف و میلیونها موشک به دولت افغانستان داده است. روسیه با پیگیری این سیاستها منافع زیادی دارد. بسیاری از افسران نظامی روسیه، نیروهای امنیتی و دیپلماتها، تجربه کار در افغانستان را دارند که بر میگردد به زمان شوروی. همچنین، بخش قابل توجهی از مقامات افغان و افسران ارتش، در روسیه آموزش دیدهاند و دولت روسیه نیز با ارزشها یا ایدئولوژیهای خاصی ارتباط ندارد، آزاد است تا با گروهی که تعیین میکند کار کند.
این انعطافپذیری به روسیه اجازه داده است تا با طالبان نیز کار کند. کرملین معتقد است که این گروه بر بدست آوردن قدرت در قلمرو افغانستان متمرکز است و به همین دلیل تهدیدی برای دولت افغانستان است اما خطری فراتر از مرزهای این کشور نیست. اما نسبت به گروه تروریستی داعش دید متفاوتی دارد. زیرا مسکو عناصر گروه داعش را در افغانستان به عنوان یک گروه فراملیتی میبیند که تهدیدی برای آسیای مرکزی و روسیه است. در سال ۲۰۱۵ میلادی، آقای کابلوف گفت که منافع طالبان و روسیه در شکست دادن گروه داعش «یکسان» است. میزان حمایت روسیه از طالبان هنوز معلوم نیست، از جمله اینکه آیا مسکو این گروه را مسلح میکند یا خیر. اما نکته اصلی این است که مسکو با رهبری طالبان ارتباط قایم کرده و از آن، برای تقویت نفوذ خود و ایجاد مذاکرات صلح استفاده خواهد کرد.
روسیه از ماه دسامبر سال ۲۰۱۶ تا ماه اپریل سال ۲۰۱۷ در سطح دیپلوماسی خود کارهای زیادی انجام داده است. مسکو میزبان چندین نشست بین کشورهای منطقه بوده که افغانستان نیز در آن نقش داشته است. اگرچه، این نشستها چندان نتایج ملموس در پی نداشته است اما روسیه به هدف اولیه خود که همانا قراردادن این کشور به عنوان یک بازی کننده مهم در گفتوگوهای آینده میباشد، رسیده است.
مسکو نیز برای تقویت روابط دوجانبه خود با سایر کشورهای منطقه تلاش کرده است. در سال ۲۰۱۶ میلادی، روسیه و پاکستان اولین رزمایش نظامی مشترک انجام دادهاند و همچنان مسکو قراردادی را با اسلامآباد برای خرید هلیکوپترهای جنگنده روسی Mi-35 امضا کرد. مسکو با ایران، متحدش در جنگ سوریه نیز همکار است تا ارتباطاتاش را در افغانستان و روابط خود با طالبان را تقویت بخشد. دیدهشدن روسیه به عنوان یک بازیکن کلیدی در افغانستان، اعتماد میان متحدان آسیای مرکزی را در توانایی روسیه برای حفاظت از امنیت خود در زمانی که نفوذ چین از طریق تجارت، سرمایهگذاری و ابتکار زیربنایی نیز پیشرفت کرده، افزایش داده است.
رویکرد روسیه در افغانستان تکرار برخی از عناصر استراتژی موفقاش در سوریه است. در هر دو کشور، روسیه از درک ضعیف و ناپایدار ایالات متحده استفاده کرده است. روسیه با برگزاری مذاکرات در افغانستان، همانطور که با طرفهای درگیر در سوریه انجام داد، اطمینان داده است که بخشی از حل و فصلهای آینده خواهد بود و به طور مستقیم با تغییر دادن وضعیت، مسکو هم از نفوذش در بلندمدت اطمینان میدهد و هم ایالات متحده را مجبور به شناخت نقش آن کشور در افغانستان میکند. چنانچه، روسیه این کار را با نیروی نظامیاش در سوریه انجام داد، اما در افغانستان، از روابط خود با بازیکنان مهم سیاسی، و نیز نفوذ تجاری و فرهنگی خود این کار را عملی میسازد.
افغانستان در وضعیتی به سر میبرد که روسیه و ایالات متحده، فرصتهای زیادی برای همکاری دارند. شکست گروههای تروریستی، آموزش و تجهیز ارتش ملی، بازسازی اقتصاد و زیرساختهای این کشور و کمکهای بشردوستانه همه از جمله این فرصتها است. روسیه و ایالات متحده هردو در تلاش برای مقابله با تهدید ناشی از گروه داعش هستند که در شمال و شرق افغانستان رو به رشد است.
روسیه میخواهد تولید تریاک افغانستان را متوقف کند؛ بر اساس یک مطالعه تحقیقاتی در سال ۲۰۱۴ میلادی، حدود ۲۵ درصد هرویین افغانستان از طریق آسیای میانه راهی روسیه و اروپا میشود و فروش مواد مخدر منبع مهمی برای گروههای تروریستی در افغانستان است. اما شکاف بین رویکردهای روسیه و ایالات متحده در حال افزایش است؛ در حال حاضر، تنها مسایل مهم و قانع کننده، مبارزه با تروریزم و مواد مخدر، چشم اندازهای واقع بینانه را برای همکاری با یکدیگر فراهم میکند. حتی در اینجا، نتایج به احتمال زیاد محدود خواهد شد. برخی از همکاریهای تاکتیکی، از جمله به اشتراکگذاری مکانهای تروریستها و سایر اطلاعات هدفمند، امکان پذیر خواهد بود. اما تجربه درگیریهای سوریه که در آن مسکو طی هفتههای گذشته، تفاهمنامههای رفعاختلافات هوایی را نقض کرده، هشداری است برای انتظارات بیش از حد.
بدتر از همه، دخالت روسیه در افغانستان اغلب به طور مستقیم بر علیه منافع ایالات متحده خاتمه یافته است. نقش فعال مسکو، فرصتهایی را برای گروههای افغان فراهم ساخته تا خارج از قدرتهای خارجی علیه یکدیگر بازی کنند. این رقابتهای داخلی زمانی صورت میگیرد که ثبات کشور وابسته به تقویت اقتدار مرکزی است. ارتباطات روسیه با طالبان، این گروه را که بیشترین کار را برای جلوگیری از تحکیم قدرت مرکزی انجام داده، جسور ساخته است.
به این ترتیب، مسکو امیدوار است تا با این کار به دو هدف خود برسد؛ از بین بردن تروریستها در افغانستان که میتواند روسیه یا همسایگان آن را تهدید کند و استفاده از عقبنشینی ایالات متحده تا خود را ابر قدرت جهان بنماید.
ترجمه و تلخیص: سید طاهر مجاب
منبع: فارن افیرز