رسانههای کشور؛ بحران آمار و ارقام
آمار و ارقام، از فاکتها و مولفههای اساسی پیامهایی است که در مطبوعات و رسانههای الکترونیکی استفاده میشود. بدون استفاده از این مسئله مهم، اغلباً گزارشها، تحلیلها و خبرها بیروح و کم جاذبه میشوند. در عین اینکه نمیتواند نیازمندیهای اطلاعاتی مخاطب را مرفوع کند.
همزمان با گسترش ارتباطات و تبدیل جهان به دهکده کوچک، نقش رسانهها به عنوان عامل مهم جهت تنویر افکارعمومی و سازماندهی خرد جمعی، هر روز بیشتر و جدیتر میشود. امروزه پیامهای رسانهای به جزء لاینفک زندگی طبقات و اقشار گوناگون جوامع رشدیافته و حتی توسعهنیافته تبدیل شده است.
همانطور که «مرداک» معتقد است:« هرچه به مقطع اکنون تاریخ نزدیکتر میشویم، نقش ارتباطات در تعیین ساختارهای نهادین و نیز فرهنگی از یک سو و بافت زندگی روزمره از سوی دیگر بیشتر و محوریتر میشود.»۱
اما فعالیت رسانهای زمانی اثربخش و جامعهمحور میشود که پیامهایش مبتنی بر واقعیت، دقیق و بیطرفانه باشد؛ چرا که محتوای رسانهها، همان اندازه که جهت ترویج و سازماندهی عمومیت در عرصههای مثبت میشود، استفاده نابجا از آن به بحرانهای اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز منجر خواهد شد.
برای همین است که گزارشگران و خبرنگاران رسانهای جهت تهیه اطلاعات موثق و همهجانبه خبری، ضمن دید و بازدید حوادث سراغ مسئولان، شاهدان عینی و آرشیفها میروند و تلاش میکنند گزارشهای عینی، تحلیلی و دقیق از رخدادها تهیه کنند.
احمد توکلی یکی از نویسندگان عرصه ارتباطات و روزنامهنگاری، در این باره مینویسد:« گزارشگر برای آنکه بتواند یک معضل یا تحول اجتماعی را برای خوانندگان خود کالبدشکافی کند یا زوایای خبر را روشن سازد، به سراغ مردم، مسئولان و کارشناسان میرود… افکار عمومی را به قضاوت میطلبد، مسئولان را هوشیار میسازد، حساسیت جامعه را نسبت به یک معضل بالا میبرد و با انگشت گذاشتن بر روی هنجارها به تقویت آنها در جامعه میپردازد و به زدودن ناهنجاریهای اجتماعی کمک میکند.»۲
با اینهمه، یکی از موضوعاتی که باید روزنامهنگاران جهت انتقال دقیق و بیطرف پیام در نظر بگیرد، توجه به کمیت «آمار و ارقام» در نوشتن خبرها، گزارشها و در کل محتوای رسانهای است.
آمار و ارقام، از فاکتها و مولفههای اساسی پیامهایی است که در مطبوعات و رسانههای الکترونیکی استفاده میشود. بدون استفاده از این مسئله مهم، اغلباً گزارشها، تحلیلها و خبرها بیروح و کم جاذبه میشوند. در عین اینکه نمیتواند نیازمندیهای اطلاعاتی مخاطب را مرفوع کند.
آمار و ارقام، شامل تعدادی عوامل ذیدخل در رویداد و یا متاثر از آن است که باید روزنامهنگار به کمیت آن به صورت دقیق توجه کند. البته عمق مسئله زمانی جدیتر میشود که گزارشگر و یا نویسنده، به اطلاعرسانی و یا تحلیلهای خبرهای مربوط به جنگ، ناامنی، زلزله و… میپردازد.
بدون شک، در این شرایط خبرنگار باید به اهمیت آمار پی ببرد و از آمار دقیق استفاده کند در غیر آن، این کار به ایجاد بیاعتمادی بین مخاطب و رسانه مورد علاقهاش دامن میزند.
متاسفانه گاهی اوقات، من شاهد استفاده نادرست آمار و ارقام در رسانههای افغانستان از خبرها، گزارشها و مطالب مربوط به حوزههای امنیتی و سیاسی بودهام. برای نمونه، جمع بستن تعداد کشتهها و زخمیهای حادثه و اعلام آن به عنوان تیتر خبر یا گزارش، فاجعهآور، خطرناک و به سود کسانی است که دنبال نفاق و هراسافگنی هستند.
به بیان دیگر، گاهی اوقات برخی از رسانههای کشور در شرایط خاص، بدون توجه به کمیت عوامل انسانی رویداد جهت جلب توجه مخاطبان از شگرد خطرناک جمع بستن کشتهها و زخمیها استفاده کرده و بُعد جدیت رویداد را برجسته و تراژیک نشان داده است. در حالیکه قوانین و منطق کار رسانهای ایجاب میکند، آمار کشتهها و زخمیها باید جداگانه به مخاطب اعلام شود.
از سویی، نداشتن اطلاع دقیق کارکنان رسانهای کشور از آمار بیجاشدگان داخلی، معتادان به موادمخدر، تعداد احتمالی مخالفان مسلح، آمار گدایان، میزان دقیق مهاجران این سرزمین در کشورهای منطقه و دور، از عوامل دیگر دستوپاگیر عدم رشد کار رسانهای در کشور، به حساب میرود.
در اینجا لازم است یادآور شوم که نبود اطلاعات موثق از چنین موضوعات، بیشتر به عدم توجه، ضعف و یا ناکارایی حکومت و مسئولان ذیصلاح برمیگردد تا اینکه روزنامهنگاران مسئولیت این امر را داشته باشند.
اما از آنجاییکه نشر محتوای خبری مطبوعات و تلویزیون، بدون اطلاعات کافی از سوژه بهخصوص آمار و ارقام آن کار سخت، کمتاثیر و غیر حرفهای است، دستیابی به کمیت موارد که ذکر شد از نیازهای اساسی یک روزنامهنگار به حساب میآید.
اسماعیل افقهی در باره اطلاعات درست خبرنگار و نقش آن، به این باور است:« مطبوعات با ارایه اطلاعات درست میتواند آگاهیهای لازم را برای شناخت مخاطبان از محیط اطراف فراهم کند، تا آنان بتوانند تصمیمهای درستی در موارد مختلفی که به زندگی شان مربوط است، بگیرند.»۳همانطور که «ریکاردو پوگلیسی» در کتاب اطلاعات و انتخاب عمومی، رسانهها را به عنوان « تامینکنندگان اطلاعات»۴ یاد میکند این عنصر مهم، زمانی میتواند اطلاعات مفید جهت رشد افکار عمومی منتشر کند که نشرات آن از دقت و بیطرفی برخوردار باشد و بدون شک یکی از راههای رسیدن به این امر، توجه جدی به مسئله آمار و ارقام است.
سید عبدالبصیر مصباح- خبرگزاری دید- تهران
منابع:
۱- تلویزیون و گستره عمومی، پیتر دالگرن؛ ترجمه مهدی شفقتی. صفحه ۱۴۱
۲- گزارش نویسی در مطبوعات، احمدتوکلی: ص ۲۵ انتشارات ایران، چاپ سوم ۱۳۳
۳- فصلنامه رسانه، اسماعیل افقهی، سال بیست و سوم، شماره ۲، تابستان ۱۳۹۱، صفحه ۱۶۱
اطلاعات و انتخاب عمومی، رومین اسلام: ترجمه علی بختیاری زاده، دفتر مطالعات و توسعه رسانهها ۱۳۸۹ ص ۱۲۸