روند صلح؛ از ابهامات دوحه تا سنگاندازی ارگ
با این حساب و کتاب خیلی دور از انتظار نیست که امریکا از انتخابات ریاست جمهوری به عنوان اهرمی علیه طالبان استفاده کرده و این گروه را در یک مانور زیرکانه وارد میدان کند.
مذاکرات میان طالبان و امریکا، به صورت چراغ خاموش و بیسرو صدا اما با جدیت، در دوحه قطر جریان دارد. مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا اعلام کرده که در صورت نزدیک شدن مذاکرات به یک نتیجه قابل اجرا، شخصاً به دوحه خواهد رفت تا مستقیم در روند مذاکرات حضور یابد. این سخن، خود بدین معناست که سیگنالهای روشن و واضحی از احتمال توافق، میان دو طرف رد و بدل شده است. در این بین، ظاهراً اصلیترین مشکل، موضوع برنامه زمان بندی خروج نیروهای امریکایی است. هر چند که تا این لحظه، هیچ یک از طرفها به طور رسمی، چیزی از محتوای مذاکرات به رسانهها اعلام نکردهاند، اما اطلاعات درز کرده به بیرون گویای این است که امریکا حاضر شده تا در یک برنامه پنج ساله، نیروهای خود را در افغانستان، از این کشور خارج کند. اما طالبان بر خروج فوری نظامیان خارجی تاکید دارد.
بر اساس برخی شنیدهها، این اختلاف نزدیک بوده که مذاکرات را به بُنبست برساند. این در حالی است که برخی اطلاعات از پشت پرده مذاکرات، گویای این مطلب است که امریکا به طالبان گفته در صورت موافقت نکردن طالبان با طرح مد نظر امریکا برای خروج نظامیان، مذاکرات را تعطیل کرده و هرچه زودتر انتخابات ریاست جمهوری افغانستان را برگزار میکند. اینک عدهای معتقدند که امریکا، از موضوع انتخابات ریاست جمهوری که قرار است بهار آینده برگزار شود، به عنوان اهرم فشاری بر طالبان برای تحمیل خواستهای خود استفاده میکند.
به این ترتیب، در صورت حصول توافق میان دو طرف شاید امریکا تلاش کند انتخابات ریاست جمهوری افغانستان یا اصلاً برگزار نشود یا این که با تاخیر و با مشارکت گسترده طالبان برگزار شود.
در این میان، آنچه که به صورت برجسته خودنمایی میکند عدم حضور حکومت در مذاکرات و ناکامی ارگ در ایجاد اجماع ملی میان نخبگان سیاسی و اقشار متفاوت جامعه است. اگر حکومت نتواند به زودی اجماع ایجاد کند، دور از ذهن نیست که کشورهای دیگر به ویژه ایالات متحده امریکا دست به هرنوع توافق با طالبان بزند. در آن صورت تمام مسئولیت بحرانهای احتمالی به دوش ارگ و حلقهای خواهد بود که حصاری از بیاعتمادی، حس اعتماد به نفس کاذب و انحصار منابع اقتصادی به گرد رییس جمهور احداث کرده است.
قسمی که دیده میشود، ارگ به دنبال مصادره قدرت به سود خویش است و در این راستا از هیچ نوع عمل دریغ نمیکند. ارگ بیشتر از آن که در پی ایجاد اجماع ملی باشد با عزل و نصبهای سیاسی، توطئه علیه چهرههای سیاسی-قومی و ایجاد محرومیت اقتصادی عملاً تیشه به ریشه وحدت ملی میزند. با این حساب و کتاب خیلی دور از انتظار نیست که امریکا از انتخابات ریاست جمهوری به عنوان اهرمی علیه طالبان استفاده کرده و این گروه را در یک مانور زیرکانه وارد میدان کند.