اشتباهات امریکا در مذاکرات صلح
آغاز دوباره مذاکرات بین امریکا همچنان مبهم و پیچیده است و مرده بهحساب میآید، زیرا امریکا مجدداً اشتباه ۹ دور مذاکرات گذشته خود را تکرار کرده و بدون حضور حکومت افغانستان به میز گفتوگو با طالبان مینشیند.
زلمی خلیلزاد نماینده خاص وزارت خارجه امریکا در امور صلح افغانستان پس از توقف مذاکرات بین ایالات متحده و طالبان، دور جدید سفرهایش را به بروکسل، پاریس و مسکو آغاز کرده است. آقای خلیلزاد در جریان سفرش به بروکسل و پاریس، با «شرکای همفکر» از جمله اتحادیۀ اروپا، ناتو و سازمان ملل متحد در مورد چگونگی سرعت بخشیدن به تلاشها برای دستیابی به صلح در افغانستان صحبت میکند.
گفته میشود که در مسکو قرار است خلیلزاد با همتایان روسی و چینیاش دیدار و در مورد منافع مشترک در پایان دادن به جنگ در افغانستان گفتوگو کند.
با این حال، دو روز قبل وزیر دفاع و هیئت کانگرس امریکا در سفری از قبل تعیین ناشده وارد کابل شدند و با رییس جمهور غنی دیدار کردند. این دیدارها بیشتر متمرکز بر گفتوگوهای صلح بود که بیانگر تمایل امریکا برای شروع مجدد آن است.
آغاز دوباره مذاکرات بین امریکا همچنان مبهم و پیچیده است و مرده بهحساب میآید، زیرا امریکا مجدداً اشتباه ۹ دور مذاکرات گذشته خود را تکرار کرده و بدون حضور حکومت افغانستان به میز گفتوگو با طالبان مینشیند، در حالی که باید محور اصلی و مدیریت این مذاکرات در دست حکومت افغانستان باشد.
قربانیان اصلی جنگ در افغانستان، مردم هستند که حدود ۲ دهه در آتش جنگ خانمانسوز همه زندگی خود را از دست دادهاند، ولی در مذاکرات صلح همچنان در حاشیه هستند و نمیدانند که امریکا و طالبان روی سرنوشت آنها چه تصامیمی اتحاذ میکنند. از سویی هم موضوع دیگری که مذاکرات را «گُنگ» نشان میدهد، نبود یک تعریف مشخص از تروریزم است که امریکا ندارد.
امریکا در حالی بهقطع رابطه بین طالبان و دیگر گروههای تروریستی تأکید دارد که مبنای تشکیل گروه طالبان، فعالیتهای دهشتافگنانه و تروریستی است و حتی متوقف شدن مذاکرات صلح از سوی ترامپ نیز بهخاطر حمله تروریستی این گروه در ساحه «ششدرک» کابل بود که طی آن ۱۲ تن بهشمول یک سرباز امریکایی کشته شدند. حال امریکا چه تضمینی از برقراری صلح با ثبات و آتشبس دارد، در حالی که تعریف مشخصی از تروریزم و گروههای تروریستی ندارد. در کنار آن طالبان رابطه تنگاتنگی با شبکه حقانی دارد که قطع شدن آن با توجه به شرایط موجود ناممکن بهنظر میرسد.
کشور امریکا همواره ثابت کرده است گروههایی که در تضاد با منافع این کشور عملکردی داشته و یا فعالیت کردهاند، جزو گروههای تروریستی قلمداد میشوند، ولی گروههای تروریستی که خواسته یا ناخواسته بر اساس منافع امریکا عمل کردهاند، تروریست نیستند.
بهطور نمونه، میتوان به بلوچهای پاکستان اشاره که که هیچگونه فعالیت دهشتافگنانه و تروریستی از آنها سر نزده و تنها خواستار تشکیل حکومت خودمختار هستند. ولی از آنجایی که حکومت پاکستان از متحدان امریکا بهحساب میآید، بلوچها یک گروه تروریستی گفته میشوند. در کنار آن چچنهای روسیه که در چندین حمله تروریستی در آن کشور نقش داشته و فعالیتهای هراسافگنانهای را علیه حکومت روسیه انجام میدهند، چون که منافع امریکا را در برابر رقیب سرسخت جهانیاش برآورده میکند، نزد امریکا یک گروه تروریستی نیست.
افغانها بیش از ۴ دهه در آتش جنگ سوختهاند و میخواهند که شاهد برقراری صلح پایدار با حفظ دستاوردهای ۱۸ سال گذشته باشند و این مورد محقق نخواهد شد، مگر اینکه مذاکرات میانافغانی برگزار و بایدها و نبایدها روی میز گفتوگو تعریف شود.
باید تأکید کرد که امریکا باید حتی برای یکبار در سیاست و دوستی خود نسبت به افغانستان، صادق باشد و جاده مذاکرات میانافغانی را که تخریب کرده، هموار کند و بگذارد افغانها خود روی سرنوشت خود تصمیم بگیرند.