روند صلح و غیبت حکومت؛ آینده افغانستان در دست کی است؟
غیابت دولت منتخب و رسمی رییس جمهور غنی در روندی که در مورد آینده کشور تصمیم میگیرد، این سئوال را مطرح میسازد که کی در باره سرنوشت افغانستان تصمیم میگیرد.
دو دوره مذاکرات با طالبان در افغانستان جریان دارد و حکومت منتخب و رسمی در سطح بینالمللِ افغانستان شامل هیج یک از آنها نیست.
آیا روند صلح بدون حضور حکومت این کشور کارگر خواهد بود؟ ما ممکن آن را دریابیم.
در حال حاضر، دو تلاش متفاوت برای آوردن صلح در افغانستان جریان دارد. یکی این که، زلمی خلیلزاد نماینده خاص وزارت خارجه ایالات متحده امریکا چندین بار با رهبران طالبان بحث و تبادل نظر کرده است. دوم اینکه نشستی در مسکو، افغانهای متنفذ از جمله حامد کرزی و رهبران طالبان را گردهم آورد. ظاهراً، جای حکومت افغانستان در هر دوی آن خالی بود.
غیابت دولت منتخب و رسمی رییس جمهور غنی در روندی که در مورد آینده کشور تصمیم میگیرد، این سئوال را مطرح میسازد که کی در باره سرنوشت افغانستان تصمیم میگیرد؛ آیا سیاست امریکا مبنی بر حضور نیروها در افغانستان تا زمانی که شرایط برای خروج مهیا شود، میتواند عمر آروزی دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا را که خروج را میخواهد، طولانیتر سازد و این که آیا میشود به وعدههای طالبان اعتماد کرد. «پاتریک شاناهان» سرپرست وزارت دفاع ایالات متحده امریکا طی یک سفر سرزده به افغانستان، با غنی دیدار کرد. وی دستور کاهش نیروها را از افغانستان دریافت نکرده است.
حال، موفقیت دورنمای مذاکرات صلح خیلی واضح نیست. نیروهای امریکایی هنوز هم موقعیتهای گروه طالبان را هدف حمله و بمباردمانهای هوایی قرار میدهند. بازیگران مهم منطقهای (پاکستان) در حل و فصل نهایی نقش مهمی را بازی خواهند کرد و در حالی که طالبان در تلاش برای تضمین خروج نیروهای امریکایی هستند، گزارشها حاکی از آن است که این گروه تعهد سپرده افغانستان دیگر پایگاهی برای گروههای تروریستی بینالمللی نخواهد بود. سئوال اینجاست که چگونه ایالات متحده این موافقتنامه را اجرا خواهد کرد.
هنوز هم، تلاشها برای حل اختلافات معمول بین حکومت و گروه اصلی شورشیان در جای خود است – حتی اگر در ابتدا، دو طرف از طریق واسطه صحبت کنند. توافقی در این مورد اتفاق نخواهد افتاد. غیابت کابل در این روند قابل توجه است. این امر شبیه مذاکرات مستقیم «جورج میشل» با جمهوری خواهان ایرلند است. در حالی که حکومت ایرلند از آن روند خارج بود، مذاکرات با ایرلند شمالی به صلح انجامید.
نتیجه نهایی هرچه باشد، غنی از تلاشها به رهبری امریکا به ویژه درحالی که بسیار سریع پیش میرود، نگران است. نگران از اینکه واشنگتن او را دخیل نساخته و نتیجه نهایی، خروج زودهنگام نیروهای خارجی باشد. دلیل خوبی برای نگرانی وی وجود دارد. طالبان ممکن است به خلیلزاد و مخاطبانش در مسکو تضمین دهد، اما مشخص نیست که آیا این تضمینها برای دولت افغانستان قابل قبول است یا خیر.
برهان عثمان تحلیلگر ارشد افغانستان در گروه بینالمللی بحران گفته است:« ما اضطراب زیادی را در کاخ [ریاست جمهوری] احساس میکنیم.»
در همین ماه، رییس جمهور ترامپ به سی بی اس گفت که میخواهد پس از ۱۸ سال جنگ، نیروها را به خانه بازگرداند. اما هم در کابل و هم در واشنگتن، نگرانیهایی مبنی بر این که خروج زودهنگام منجر به فروپاشی افغانستان شود، وجود دارد.
هفته گذشته رییس جمهور ایالات متحده در سخنرانی سالانهاش گفت که احتمالاً بخش کوچکی از ۱۱ هزار نظامی امریکایی در افغانستان باقی خواهند ماند تا بر مبارزه علیه تروریزم متمرکز شوند. این امر تا حدودی نگرانیها را کاهش داد، اما کمک چندانی به احساس غنی نخواهد کرد. ترامپ در سخنرانیش به طور خاص طالبان را به عنوان گروهی که ایالات متحده با آن مذاکره میکند، یاد کرد؛ در حالی که با اشاره به دیگر مخاطبان واشنگتن، حکومت افغانستان را در حد یک گروه مخالف تنزل داد. (رویا رحمانی سفیر افغانستان در ایالات متحده طی مراسمی در مرکز مطالعات بینالمللی و استراتژیک گفت که کابل سخنان ترامپ را به عنوان پالیسی امریکا نه، بلکه به عنوان سکویی برای ترامپ تا برنامههایش را توضیح دهد، تفسیر میکند.)
دلایل دیگری هم برای نگرانی در بخش افغانستان وجود دارد: زبان رسمی وزارت خارجه امریکا در مورد مذاکرات با طالبان از زمانی که خلیلزاد به کارش آغاز کرد، با کمی تغییر مواجه شده است. در دوران اوباما و تا نوامبر سال ۲۰۱۸ میلادی، به روند صلح «به رهبری و مالکیت افغانستان» اشاره میشد، اما آن کلمات دیگر در بیانیهها ظاهر نمیشود. خلیلزاد در پاسخ به سئوالی در انستیتوت صلح امریکا مبنی بر این که چرا حکومت افغانستان بخشی از روند صلح نیست، گفت:« گفت وگوها در مرحلهای نیست که حکومت افغانستان بتواند به طور مستقیم با طالبان صحبت کند و این که هنوز برای روند به رهبری و مالکیت افغانستان، نیاز به یک فرمول است.» (روز یک شنبه، خلیلزاد سفری دو هفتهای را به اروپا، ترکیه، قطر، افغانستان و پاکستان آغاز کرد تا همتاهای خود را در روند صلح ملاقات کند. وزارت خارجه امریکا در بیانیهای گفته است که وی با حکومت افغانستان در جریان سفرهایش مشاوره خواهد کرد.)
بخشی از چالش، این است که واشنگتن و کابل جنبههای مختلف مکالمات خود را با یکدیگر افشا میکنند. ایالات متحده در بیانیهای تماس تیلفونی بین مایک پمپئو وزیر خارجه آن کشور و غنی را این طور توصیف کرد که دیپلمات ارشد امریکایی با رییس جمهور افغانستان در باره تعهد امریکا برای تسهیل روند فراگیر صحبت کرد. این بیانیه افزوده است که پمپئو بر اهمیت گفتوگوهای بینالافغانی که منجر به مصالحه سیاسی شود و علاقمندی ایالات متحده برای همکاری طولانی مدت با افغانستان تاکید کرد.
بر عکس، غنی در توییتی گفته است که پمپئو بر همکاری نظامی بین دو کشور تا زمان به دست آمدن یک صلح پایدار و جامع تاکید کرد. رییس جمهور افغانستان افزوده است که پمپئو بر روند صلح با محوریت حکومت افغانستان و تعهد و حمایت امریکا از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ماه جولای تاکید کرد.
انتخاباتی که قرار بود در ماه اپریل برگزار گردد، قبلاً یک بار به تعویق افتاده است؛ غنی نمیخواهد یک بار دیگر آن را به تعویق اندازد. او میخواهد به عنوان مردی دیده شود که میتواند صلح و ثبات را به کشورش بیاورد. اما دستاوردهای افغانستان، هرچند قابل اثبات است، انعطاف پذیر و برگشت پذیر نیز است. حکومت به خاطر کمکها و حمایت نظامی غرب توانست دوام آورد و تقریباً بیش از نصف ولسوالیهای کشور را تحت کنترول دارد. فساد و قوم پرستی گسترده است. غیابت حکومت افغانستان در روند صلح میتواند این پیام را به مردم آن کشور بفرستد که کی مسئول است و کی نیست.
وقتی مذاکرات بین ایالات متحده و طالبان در قطر آغاز شد، انتظار میرفت زمینه را برای گفتوگوهای مستقیم بین حکومت افغانستان و طالبان مساعد سازد. امری که تاهنوز اتفاق نیافتاده است. طالبان پافشاری میکنند که تا زمانی که پیششرطهای آنها از جمله جدول زمانی برای خروج نیروهای خارجی، اعلان نشود با حکومت افغانستان مذاکره نمیکند. آن گفتوگوها، همراه با روند مسکو، به عنوان مهر تایید برای مردم افغانستان عمل میکند؛ این که حکومت افغانستان یا ضعیف است یا دست نشانده یک قدرت خارجی. (تلاشهای دولت اوباما برای گفتوگو با طالبان در دوران حکومت کرزی، خشم وی را برانگیخت.)
همچنان، سئوال مهم دیگری که در مورد مذاکرات با طالبان مطرح است، این است که آیا گفتههای طالبان با عمل آنها، پس از خروج نیروهای امریکایی یکی خواهد بود.
طالبان میدانند که هدف ترامپ خروج نیروهای امریکایی است. از طرفی، واشنگتن بر این نظر است که شبه نظامیان در آخر چی میخواهند: بودن در ساختار سیاسی افغانستان؟ ادامه هراس افکنی؟ آیا آنها به زنان اجازه خواهند داد تا در برنامههای عامه شرکت کنند؟ شبه نظامیان میگویند آنها خواهان روابط دوستانه با غرب هستند تا روند همکاریهای خارجی ادامه یابد و سخنگویان میگویند اگر آنها مسئولیت داشته باشند به زنان اجازه خواهد داد تا کار کنند و به مکتب بروند.
عثمان، تحلیلگر در گروه بینالمللی بحران میگوید:« جدیت طالبان در باره ادعاهای شان باید امتحان شود.»