ریاض ـ واشنگتن؛ فروپاشی همپیمانی هفتادساله؟
امکان هدفگذاری برای ایجاد یک حالت روانیِ دوگانه و افزایش احساسِ ناامنی برای سعودیها را در تصمیم تازه ترامپ، نمیتوان منتفی دانست؛ چیزی که جهتدهی آسانتر و کمهزینهتر به سیاستهای عربستان را برای امریکا فراهم میکند.
واشنگتن با ابرازنگرانی از سیاست سعودیها در بازار نفت، دو سامانه ضد موشکی پاتریوت را از عربستان خارج کرده است. امریکا همچنین در نظر دارد حضور دریایی خود را در خلیج فارس که سال گذشته با ۱۴ هزار سرباز برای مقابله با آنچه تهدید فزاینده ایران میخوند افزایش یافته بود، کاهش دهد.
آیا شراکت راهبردی هفتادساله عربستان و امریکا در حال تغییر و حتی فروپاشی است؟
آنچه موجب نارضایتی واشنگتن از عربستان شده است، تصمیم سعودی مبنی بر افزایش چشمگیر تولید نفت خود در اوایل ماه مارچ است؛ اقدامی که صنعت نفت امریکا را دچار بحران کرد و در پی آن، سناتورهای امریکایی وادار به وضع قانونی شدند که خروج سیستمهای ضد موشکی پاتریوت از عربستان را تأیید میکرد. اکنون شراکتی که پس از جنگ جهانی دوم و بر اساس توافق روزولت ـ عبدالعزیز مبتنی بر حمایت از عربستان در برابر نفت، شکل گرفته بود در آستانه فروپاشی قرار گرفته است یا دستکم ترامپ تلاش میکند با تنها گذاشتن مقطعی ریاض در میدان مواجهه با رقبای منطقهای خود از جمله ایران، دور تازه و پرسود باجگیری از «گاو شیری امریکا» را آغاز کند.
ماجرا از آنجا آغاز شد که عربستان با اعلام جنگ نفتی علیه روسیه و افزایش تولید نفت، مسبب زیان هنگفت سرمایهگذاران امریکایی در بازار نفت شد؛ اقدامی که گفته میشود در ابتدا با موافقت واشنگتن همراه بود؛ زیرا چنین رویکردی فرصت مغتنمی را برای ذخایر انرژی امریکا فراهم میکرد، اما با ادامه روند کاهش قیمتها، بیش از همه این اقتصاد ایالات متحده بود که متضرر شد.
حقیقت این است که دالرهای نفتی عربستان، مهمترین محور پیوند راهبردی هفتادساله ریاض ـ واشنگتن بوده است و انرژی، تنها دلیل جذابیت سرزمین حجاز برای مصرفکنندگان غربی نفت، به ویژه ایالات متحده شمرده میشود، اما تکروی سودجویانه عربستان با افزایش تولید نفت، آن هم در شرایط کاهش بیسابقه قیمت این انرژی در بازارهای جهانی پس از شیوع پاندمی کرونا، همین حلقه «وصل»، به اهرمی برای «فصل» تبدیل شده است؛ به گونهای که ترامپ تهدید کرده است با خروج سیستمهای ضد موشکی پاتریوت از عربستان و کاهش نیروهای خود در خلیج فارس، حمایتهای نظامی خود از ریاض را متوقف میکند.
اما آیا این هشدار و اخطار، به معنای بُنبست در روابط واشنگتن ـ ریاض و فروپاشی همپیمانی راهبردی هفتادساله آن دو است؟
به دلایل زیر، چنین چیزی قطعی نیست؛ زیرا:
اولاً عربستان سعودی بعد از اسراییل، مهمترین مجرای مدیریت عمیقترین و راهبردیترین سیاستهای امریکا در غرب آسیا است و ثانیاً امریکا با این اقدام خود، اهداف مهمی را در منطقه دنبال میکند که از جمله میتوان به باجگیری بیشتر از سران سعودی، کاهش تجهیزات نظامی خود در منطقه و دوری از احتمال تنش با ایران اشاره کرد.
ضمن اینکه دخالت انتقادات داخلی از عملکرد دولت ترامپ، برای تنبیه ولیعهد سعودی جلب حمایت افکار عمومی امریکا و رضایت نمایندگان سنا را نمیتوان در این تصمیم مقطعی نادیده گرفت.
افزون بر این، امکان هدفگذاری برای ایجاد یک حالت روانیِ دوگانه و افزایش احساسِ ناامنی برای سعودیها را در تصمیم تازه ترامپ، نمیتوان منتفی دانست؛ چیزی که جهتدهی آسانتر و کمهزینهتر به سیاستهای عربستان را برای امریکا فراهم میکند.
علاوه بر همه موارد فوق، عربستان دو کارویژه بسیار حیاتی برای امریکا دارد: یکی انسجامبخشی به کشورهای عربی که برایند دوگانه جلوگیری از نفوذ منطقهای ایران و حفظ امنیت و ثبات اسراییل را در پی دارد و دیگری تزریق میلیاردها دالر به بازار اسلحه امریکا از طریق خرید انبوه تولیدات تسلیحاتی ایالات متحده.
با همه اینها از این واقعیت نمیتوان چشم پوشید که حتی اگر تصمیم ترامپ برای خروج سامانههای ضد موشکی پاتریوت و کاهش نیروهای نظامی امریکا از خاک عربستان، مقطعی و با هدف جلب و جذب سود بیشتر اقتصادی از جیب متحد ثروتمند استراتژیک خود ریاض باشد، زنگ هشداری بسیار جدی برای امنیت و ثبات عربستان در آیندهای نه چندان دور است؛ امنیت و ثباتی که بند نافش با پول نفت و حمایت خارجی در ازای غارت انرژی این کشور بریده شده است.