رییسجمهور غنی در تهران؛ تجارت یا سیاست؟
سفر رییسجمهور غنی به تهران در شرایطی صورت گرفته است که اوضاع امنیتی و سیاسی کشور بسیار وخیم و بحرانی توصیف شده است. شاهراه کابل – بغلان در اثر تهاجم مخالفان مسلح بسیار ناامن شده و چندین بار مسدود گشته است. بعضی ساحات ولایت غور مانند ولسوالی «تیوره» در معرض فاجعه انسانی قرار گرفت، در مسجد جوادیه هرات نزدیک به ۱۵۰ تن نمازگزار کشته و زخمی شدند و از همه مهمتر، فاجعه انسانی که در منطقه «میرزاولنگ» ولایت سرپل به وقوع پیوست، دهها کشته و زخمی برجای گذاشت.
از نظر سیاسی نیز، حکومت افغانستان، در میان دایرهای از ائتلافها و اتحادها قرار گرفته است که در شمال، شرق، غرب و جنوب شکل گرفته است و خواستههای مشخص و جدی خویش را علیه حکومت مطرح کردهاند .
در چنین شرایطی سفر رییسجمهور چه دستاوردهایی میتواند داشته باشد و چه اراده سیاسی در پشت صحنه این سفر میتواند وجود داشته باشد؟
از یک زاویه دید، این سفر در چارچوب مذاکرات و توافقات قبلی در راستای توسعه روابط سیاسی، اجتماعی و تجاری بین دو کشور بوده و در نشستهایی که بین مقامات عالیرتبه و کمیتههای تخصصی دو کشور صورت گرفته، نتایج بسیار خوبی در زمینههای توسعه و گسترش روابط تجاری، مبارزه با مواد مخدر و هراسافکنی، داشته است و پس از این راه ترانزیتی چابهار اهمیت فوقالعاده پیدا خواهد کرد.
نشست رییسجمهور با تجار افغانی مقیم ایران در تهران، یکی از دستاوردهای دیگر این سفر بود که درآن خواستهها، مشکلات تجاری و موانع سرمایهگذاری مورد بحث و بررسی قرار گرفته و به افقهای آینده توجه صورت گرفت .
اما از زاویه دیگر، رییسجمهور و تیم سیاسی او در برابر شکلگیری محور شمال، در این سفر، تلاشها و لابیگریهای خویش را انجام داده است و کمی پیش از آن در سفر امنیتی آقای حنیف اتمر پیشزمینههای این سفر ساخته و پرداخته شده بود. براساس این دیدگاه، موضوع اصلی لابیگریها و کوششهای رییسجمهور و آقای اتمر دستیابی به هماهنگی با مقامات ایران و آسیای میانه و روسیه و کاهش حمایت احتمالی آنها از ائتلافها و اتحادهایی است که اخیراً شکل گرفته و در حال گسترش است و ممکن پاکستان، ترکیه و قطر را نیز به کشورهای یاد شده ملحق کند. در مجموع، محور شمال– شمال را در توسعه افقیاش یاری رساند و محور امریکا – غرب و به اضافهی گروپ کشورهای اقمار سعودی را در تطبیق استراتیژی افغانی شان دچار چالش بزرگ نموده و ناکام سازد.
اظهارات شتابزده مقامات امریکایی از جمله مشاور امنیت ملی آن کشور آقای مک مستر در رابطه با افغانستان و پاکستان و فشارهای وارده بر پاکستان برای قطع حمایت از هراسافکنی در افغانستان، از جمله قراین و نشانههایی است که میتواند امکان الحاق پاکستان به محور شمال – شمال را افزایش دهد؛ اما آیا رییسجمهور ازین دیدگاه، موفق به لابیگریهای لازم شده است و آیا به اهداف مورد نظرش دست یافته است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، وجهالموافقه این دستاوردها چه میباشد و در برابر دستیابی به اهداف سیاسی از کدام خواستههای ملی عقبنشینی کرده است و چند پرسش دیگر که پاسخ به آنها تامل جدیتری را میطلبد .
داکترسیدعبدالوهاب رحمانی-خبرگزاری دید