زلمی خلیلزاد؛ از معمار برتری قومی تا فرشته صلح
آقای خلیلزاد از همان ابتدا بنای ساختار سیاسی افغانستان را کج نهاد که به باور کارشناسان باعث ایجاد یک بحران ۱۷ ساله جنگی در افغانستان شد.
زلمی خلیلزاد سفیر سابق امریکا در افغانستان و عراق و نماینده واشنگتن در سازمان ملل به عنوان نماینده ویژه امریکا در روند صلح افغانستان منصوب شده است. چندی پیش مایک پمپئو وزیر خارجه ایالات متحده امریکا در پیامی به کارکنان این وزارتخانه، طی انتصاب وی در این مقام اعلام کرد که زلمی خلیلزاد متولد و بزرگشده افغانستان بوده و تجارب بسیاری را نیز در وزارت خارجه امریکا دارد و بهترین گزینه برای نمایندگی از این کشور در روند صلح افغانستان است.
اما واکنشها به انتصاب آقای خلیلزاد به عنوان نماینده امریکا در روند صلح در افغانستان، مختلف بوده و به خوشبینی وزیر خارجه امریکا نیست. بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی در افغانستان و کشورهای منطقه از جمله روسیه و ایران معتقد هستند که آقای خلیلزاد در بحران کنونی افغانستان نقش پر رنگی داشته است زیرا؛ این آقای خلیلزاد بود که در دوران حکومت بیل کلینتون در سالهای ۱۹۹۰ با تهیه سندی به نام «کتاب سفید در باره افغانستان» خواستار دخالت مجدد امریکا برای تغییر وضع در افغانستان شد.
آقای خلیزاد پیش از آن در سالهای ۱۹۸۰ و اوایل ۱۹۹۰ میلادی به عنوان مشاور عمده وزارت خارجه و پنتاگون در جنگ ضد شوروی در افغانستان و منطقه کار کرده و توانسته بود از این طریق تا بدان جا که نیاز است اعتماد امریکاییها را به خود جلب کند.
در نهایت در سال ۲۰۰۱ خلیلزاد به عنوان فرستاده ویژه امریکا به افغانستان آمد تا تمام موارد مربوط به افغانستان و روند بروکراسی امریکا را در این کشور شکل دهد.
آقای خلیلزاد در این سال مهمترین بازیگر «کنفرانس بُن» بود و بارزترین نقش را در ایجاد ساختار سیاسی و نظامی افغانستان بازی میکرد.
آًقای خلیلزاد در این نقش بیشترین تلاشش را برای به قدرت رساندن یک جناح خاص انجام داد و نگذاشت که یک کنفرانس جامعالاطراف با حضور تمام گروههای ذیدخل برگزارشده و تمام این گروهها به مقیاس ملی شرکت کنند.
اینگونه آقای خلیلزاد از همان ابتدا بنای ساختار سیاسی افغانستان را کج نهاد که به باور کارشناسان باعث ایجاد یک بحران ۱۷ ساله جنگی در افغانستان شد.
اکنون که آقای خلیلزاد به عنوان نماینده امریکا در روند صلح افغانستان معرفی شده است، گمانههای زیادی در داخل و خارج از افغانستان شکل گرفته است.
گذشته از بیاعتمادی کشورهای همسایه از جمله روسیه، ایران و پاکستان نسبت به آقای خلیلزاد، جناحهای داخلی از جمله ایتلاف ملی بزرگ که متشکل از احزاب و جریانهای تاثیرگذار افغانستان است؛ نیز به آقای خلیلزاد خوشبین نیست. این سیاستمداران آقای خلیلزاد را دارای افکار قومگرایانه دانسته و معتقد هستند که وی بیشتر از اینکه برای صلح با طالبان کارساز باشد برای تقویت تیم آقای غنی وارد میدان شده است.
با این حساب، اگر آقای زلمی خلیلزاد بخواهد همانند گذشته با یک نگاه قومی وارد مسئله صلح با طالبان شود، افغانستان دوباره دچار یک دور باطل خواهد شد زیرا؛ صلح با طالبان پیشتر از هر چیزی نیاز به یک اجماع ملی دارد.
اگر آقای خلیلزاد همانند «کنفرانس بن» از سهمگیری طرفهای درگیر در گفتوگوهای ملی در افغانستان جلوگیری کند، این بنای کج راست نخواهد شد بلکه تا بدانجا کج پیش خواهد رفت تا فروریزد و فروریختن دمکراسی نوپای افغانستان نه برای این کشور خوب است و نه برای امریکا که آقای خلیلزاد اکنون نمایندهاش است.
مهدی سرباز – خبرگزاری دید