روز گذشته تصویر جدیدی از جنرال عبدالرشید دوستم، معاون اول ریاستجمهوری در صفحات مجازی دیدم. جنرال خیلی آشفته و پژمرده به نظر میرسید. انگار که دل از تاج و تخت معاونیت کنده بود. دیگر نه از آنهمه واکنش تند و تیزش خبری بود و نه هم از لباس پر زرق و برق نظامیاش که چندین ستاره بر شانه داشت. احساس میشد که مرد بیرقیب ازبیکها، روزگاران دشواری را سپری میکند.
این اما در حالی است که آقای دوستم، پس از رییسجمهور غنی، دومین فرد مملکت از لحاظ سیاسی- حکومتی است و انزوای وی از سِمتاش حرف و حدیثهای زیادی را به بار آورده است. عدهای بر این باورند که آقای دوستم، پس از رسواییهای اخیرش، نه تنها که موقف حکومتیاش را از دست داد، بلکه جایگاه و منزلت اجتماعیاش نیز به فنا رفت.
واقعیت اینست که جنرال دوستم، بدون شک در پیروزی آقای غنی نقش کلیدی داشت، تا جاییکه وی در انتخابات پیشین ریاستجمهوری، بحیث یکی از بانکهای رای شناخته میشد. او حتی وقتی در کارزارهای انتخاباتی به شمال کشور، سفر کرد، باری به هواخواهاناش گفته بود که« اگر شما به ما( تیم تحول و تداوم) رای ندهید خاین هستید.» رای یکدست و یکپارچه اوزبیکها در آن زمان، پلهی ترازو را تا حد زیادی برای محمد اشرف غنی سنگین کرد.
با اینهمه، اما گذر زمان، معادله را به ضرر دوستم رقم زد و معلوم شد که وادی سیاست در افغانستان، چندان هم ثبات و قوام ندارد و مردانی از جنس تفنگ و سنگر، کمتر میتوانند با تکنوکراتهایی تحصیلیافتهی غرب کنار بیایند. پرخاش و عصیانگری دوستم در برابر رفتار حکومت که وی آن را «تبعیضآمیز» و «ناعادلانه» میخواند، گران آمد؛ تا اینکه به جرم تجاوز و بدرفتاری جنسی بر احمد ایشجی( معاون سابق آقای دوستم) در تله افتاد، که تاهنوز در آن دست و پا میزند.
اکنون اما این سوال مطرح است که با وجود جنجال دوستم و ارگ، کرسی معاونیت اول ریاستجمهوری چه خواهد شد و جنرال نیز چه روشی را در پیش خواهد گرفت؟ گمانهزنیهایی وجود دارد که آقای دوستم، از چندی بدینسو در صدد صفآرایی در برابر حکومت است و با بسیجسازی مردم و برخی از ملیشههایش در سمت شمال، در پی وارد کردن فشار بر ارگ است؛ چنانچه شماری از ولایتهای شمال کشور نیز طی چند ماه اخیر، شاهد تجمعات اعتراضی-مردمی و تحرکات گروههای مخالف مسلح وابسته به معاون اول، برضد دولتاند.
از سوی هم، گزارشهایی وجود دارند که آقای دوستم در پی ایجاد صف تازه در برابر«تمرکزگراییِ» حکومت است و نمایندگانی از جانب وی دیدارهایی با عطامحمد نور، والی بلخ داشتهاند تا با ایجاد یک کلکسیون بزرگ سیاسی متشکل از چند قوم، نبض زیادهخواهی ارگ را به کلی بخوابانند.
گذشته از این، به تازهگی آقای دوستم، نیروهای تازه سیاسی، همانند احمدضیامسعود، نماینده پیشین رییسجمهور در امور اصلاحات و حکومتداری خوب، جنبش روشنایی و عدهای دیگر از نخبگان سیاسی و فرهنگی کشور را به خود نزدیک کرده است.
اینهمه در حالیست که حزب جنبش ملی به رهبری آقای دوستم نیز بارها حکومت را به براندازی تهدید کرده است. اما هنوز معلوم نیست که صفگیری عدهای در برابر وضع موجود، میتواند یکهتازیهای ارگنشینان را مهار کند و یا موجی بیتاثیری است که فقط برای چند روزی میتواند برای حکومت مزاحمت ایجاد کند و بس!
فرهاد احمدی- خبرگزاری دید