سرور دانش: طالبان آمدنی باشند ما هم استقبال میکنیم اما مثل آدم بیایند!
طالبان آمدنی باشند ما هم از آمدن آنان استقبال میکنیم اما مثل آدم بیایند نه با جنگ و نه با زور و خشونت و نه به فرمان بیگانگان و نه با روایت جهاد و فتح سرزمین!
تاریخ مبارزات مردم افغانستان به اثبات رسانده که این مردم هرگز تسلیم زور نمیشوند. امروز گروه طالبان در سخن شعار صلح میدهد اما در عمل از فتوحات و اعمال زور سخن میگوید. کسانی هم در این میان از روی نادانی و یا از عقده و کین، طالبان را تبرئه و تطهیر میکنند و به تضعیف روحیه مردم میپردازند و یا میگویند که طالبان به هر صورت آمدنی است نباید مردم ایستادگی کنند! این چه سخن سخیفی است که عدهای همه آرمانهای شهدای بزرگ این سرزمین و آرزوهای عدالت طلبانه مردم را به کناری گذاشته، سخن از تسلیم و سازش میگویند!
شهید وحدت ملی استاد مزاری بزرگ چرا در مقابل بیعدالتی و انحصار مقاومت کرد؟ چرا از عدالت و مشارکت سخن گفت؟ چرا توسط همین گروه خونخوار به شهادت رسید؟ قهرمان ملی شهید احمدشاه مسعود چرا میگفت اگر حتی به اندازه کلاهم از خاک افغانستان در اختیار داشته باشم در مقابل مزدوران بیگانه مبارزه میکنم؟ چرا برخی تا دیروز از مقاومت دهه هفتاد با افتخار یاد میکردند و طالبان را تروریست و مزدور بیگانه میخواندند اما امروز بر آن مقاومتها خط بطلان میکشند و مردم را به تسلیم دعوت میکنند؟ آیا مقاومت دیروز ما به خاطر حضور امریکا یا روسیه یا کدام قدرت دیگر در افغانستان بود یا به خاطر دفاع از استقلال و حاکمیت ملی و ارزشهای ملی و اسلامی و حقوق و آزادیهای مردم؟ آیا ما عدالت و آزادی و کرامت انسانی را به خاطر حضور نیروهای خارجی میخواستیم یا خود به آن باور داشتیم و داریم؟
امروز مردم افغانستان که از آگاهی و خودآگاهی کافی برخوردار هستند و سالها است که برای آزادی و برابری و عدالت و جمهوریت و حقوق برابر شهروندی خود مبارزه کردهاند و خون دادهاند چگونه میتوانند این اندیشه سخیف ضعف و ذلت را بپذیرند؟ امروز نیروهای دفاعی و امنیتی در سرتاسر کشور میرزمند و مردم هم با روحیه عالی از آنان حمایت میکنند و آماده مقاومت و هر نوع فداکاری هستند.
امروز مردم از ۹ ولایت شمال و شمال شرق گرفته تا غرب و جنوب و تا مناطقی در عمق هزاره جات همچون بامیان و دره صوف و بلخاب و لعل و سرجنگل و دایکندی و جاغوری و ناهور و سایر ولسوالیها در مقابل طالبان بپا خاستهاند. این که مردم از هر منطقهای که در تصرف طالبان قرار میگیرد، فوج فوج و گروه گروه، مجبور به کوچ میشوند و هزاران خانواده با زنان و اطفال خود به مناطق دیگر میگریزند آیا به جهت استقبال و رضایت از طالبان است یا فرار از ظلم و استبداد و آدم کشی و ترس از غارتگری و ویرانگری آنان؟
طالبان آمدنی باشند ما هم از آمدن آنان استقبال میکنیم اما مثل آدم بیایند نه با جنگ و نه با زور و خشونت و نه به فرمان بیگانگان و نه با روایت جهاد و فتح سرزمین! گروه طالبان از استراتژی نظامی دست برداشته و راه حل مسالمت آمیز سیاسی و چارچوب صلح را به عنوان یک استراتژی قبول کنند و اصول عدالت و انصاف را بپذیرند، حقوق اساسی شهروندان و اراده مردم را احترام بگذارند و بیایند در انتخابات آزاد اشتراک کنند و رهبر طالبان ملا هبتالله آرای اکثریت مردم را از خود کند، ما همگی با کمال میل و رغبت با او بیعت و از او اطاعت میکنیم. چون بیعت واقعی همان انتخابات عمومی است که با رضایت مردم انجام می شود و از آن عامه مسلمین است، نه این که کسی در یک کشور خارجی و در میان یک گروه کوچک و محدود، خود را امیرالمؤمنین بنامد و بعد توقع داشته باشد که همگی از راه زور تسلیم او شوند و با او بیعت کنند! ملاک و معیار شرعی و حقوقی چنین بیعتی چیست؟ مگر ملا هبتالله چه امتیاز دارد نسبت به هر یک از رهبران سیاسی احزاب دیگر که دیگران ملزم به بیعت با او باشند؟
ما باید بدانیم که صلح غیر از تسلیم شدن است. برداشت برخیها از صلح همان تسلیم شدن و بیعت کردن است. ما و همه مردم آزاده افغانستان در مقابل هر نوع زورگویی و انحصارطلبی و بیعدالتی مبارزه میکنیم مگر این که همگی معیارهای صلح عادلانه و پایدار و راه حل سیاسی و مشارکت عادلانه و فراگیر و حقوق اساسی شهروندان را بپذیرند که در آن صورت وظیفه همه ما است که با همه وجود باید از آن استقبال کنیم.