سفر اردوغان به عراق؛ منطقه وارد فار جدید شده است؟
سفر اردوغان به عراق، نشان دهنده فاز جدیدی است که منطقه وارد آن شده است. در این فاز، همکاری کشورهای منطقه در بخش زیرساختها، تجارت، ترانزیت و انرژی گسترش مییابد و به تبع آن آرایههای سیاسی همگرایانه علیه رژیم اسراییل تقویت میشود
پس از تهاجم خونین رژیم اسراییل به غزه و تنش اخیر خیلی جدی میان ایران و این رژیم که برای نخستین بار پس از چند دهه تابوی عدم حمله به محدوده رژیم حاکم بر فلسطین اشغالی شکست، منطقه خاور میانه وارد فاز جدیدی شده است که هرگز به پیش از هفتم اکتوبر-پانزدهم میزان بر نخواهد گشت.
حمله خطیر موشکی ایران بر حریم رژیم اسراییل اما، فراتر از جنگ در غزه معادلات منطقه را دچار تحول و دیگرگونی راهبردی کرد. این حمله از یک طرف منطقه و جهان را در بهت و حیرت فرو برد و از سوی دیگر، نمایش قدرتی بود که جناحهای تاثیر گذار را به بازنویسی راهبردهای منطقهای وا میدارد.
افزون بر این، ایران نفوذ عمیقی هم از نگاه تاریخی و فرهنگی و هم از نگاه هژمونیک سیاسی بر کشورهایی مانند عراق، سوریه و لبنان در همسایگی ترکیه دارد. این سه کشور چنان به تهران نزدیک هستند که هر بازیگری را به تامل وا میدارد، ترکیه زیر فرمان اردوغان نیز از این قاعده خارج نیست.
به دنبال این تحولات، چیدمان و آرایههای شطرنج سیاسی کشورهای این منطقه بحرانی جهان حرکتهای جدیدی را ارائه داده که سفر رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه به عراق باید ذیل همین چیدمان بررسی شود. نقش ترکیه درمنطقه به عنوان کشوری که خود را میراث دار امپراتوری عثمانی میداند و از آن جهت عضو ناتو نیز است، دارای اهمیت مضاعف است؛ زیرا این کشور از حماس- جنبش مقاومت فلسطینی- حمایت میکند و همزمان با رزیم اسراییل نیز پیوند دیپلماتیک دارد.
همانطور که جغرافیای ترکیه دو قاره آسیا و اروپا را وصل کرده، نظام سیاسی این کشور نیز جمع اضداد تمام و کمال است. هم عضو ناتو است، هم دوست روسیه، هم با اسراییل رابطه دارد و هم از مقاومت فلسطینی دفاع میکند، همپیمان امریکا است، اما در سوریه با واشنگتن اختلاف دارد.
پیشینه رابطه سیاسی ترکیه با عراق دست کم از زمان سقوط حکومت رژیم بعث در عراق، دستخوش تحولات گوناگون بوده است. این کشور با عراق در مسئله کردها و آب دو رودخانه دجله و فرات با دستاندازهایی مواجه است، اما سفر اخیر اردوغان به بغداد، هرچند که متاثر از این مسایل است، اما در قابی بزرگتر، منبعث از سیاستهای حزب اسلامگرای عدالت و توسعه و مسئله ترافیک نفت میباشد؛ زیرا این خط و مشی بر رجوع ترکیه به کشورهای اسلامی-عربی- شرقی بیشتر تاکید میکند و تجارت نفت نیز برای خانواده اردوغان اهمیت بنیادین دارد.
اگر در این چارچوب سفر اردوغان را تجزیه و تحلیل کنیم، به نظر میرسد که ترکیه در پی یارگیری از کشورهای منطقه است؛ زیرا اردوغان به درستی درک کرده که تکیه بر ناتو برای این کشور بیش از آن که سود آور باشد، دست و پاگیر است. این موضوع از آنجا به درستی قابل فهم است که ایالات متحده امریکا تاکنون حاضر نشده جنگندههای اف-۳۵ را به ترکیه عضو ناتو بفروشد، اما روسیه که از قطبی دیگر است، سامانه پندافند هوایی اس-۴۰۰ را به راحتی در اختیار انقره گذاشت.
با این حساب، سفر اردوغان به عراق، نشان دهنده فاز جدیدی است که منطقه وارد آن شده است. در این فاز، همکاری کشورهای منطقه در بخش زیرساختها، تجارت، ترانزیت و انرژی گسترش مییابد و به تبع آن آرایههای سیاسی همگرایانه علیه رژیم اسراییل تقویت میشود.
اما سکه اردوغان در عراق روی دیگری نیز دارد که نباید مغفول بماند، اگر به خبرهای سفر او به کشور همسایه دقت شود، پس از دیدار کوتاه از بغداد، روانه شمال این کشور در اقلیم کردستان شد. ترکیه در شمال عراق احتمالاً دو هدف را دنبال میکند: موضوع کردها و تجارت نفت. «پی ک ک» و «ی پ گ» دو نامی است که همواره برای ترکیه مزاحمت خلق میکند. انقره سالها است که علیه آدرس این دو جنبش کردی حمله میکند. از دیدگاه انقره جنبشهای مذکور چون خواستار حقوق کردهای داخل ترکیه هستند، تروریستی به شمار میروند. به نظر میرسد اردوغان به اقلیم کردستان رفته تا این موضوع را پیگیری کند. موضوع تجارت نفت نیز برای ترکیه و شخض اردوغان جذاب است؛ زیرا در جریان چند سال گذشت و هنگامی که گروه داعش بخشهایی از عراق و سوریه را تصرف کرد، خانواده اردوغان و ترکیه از ترانزیت نفس اقلیم کردستان به اروپا سود سرشاری به جیب زد، بنا بر این، دور از ذهن نخوهد بود که اردوغان در اقلیم کردستان به دنبال به دست آوردن منافع از ترانزیت نفت باشد.
با این حال، به نظر میرسد دو هدف عمده سفر اردوغان به عراق، یارگیری منطقهای و مسئله کردها باشد؛ چیزی که ترکیه را در برابر ناتو وسوسه کرده است.