سونامی شیعهکشی؛ چه سناریویی روی صحنه میرود!
به نظر میرسد که حملات علیه شیعیان تعبیر همان هشدارهای امریکاییها است که از قوه به فعل در میآید و مقدمتاً با حملات علیه شیعیان آغاز شده است
هفته جاری برای شهروندان شیعه افغانستان ایام خونین، هولناک و جنایت باری بود. روز سه شنبه انفجارهای پیهم در مکتب عبدالرحیم شهید واقع دشت برچی در غرب کابل دست کم ۲۶ کشته و دهها زخمی برجای گذاشت و روز پنجشنبه انفجار در مسجد سه دکان واقع در مزار شریف شمار تلفات به ۳۷ کشته و بیش از ۶۰ زخمی رسیده است. البته آمارهای ارائه شده از سوی حکومت خیلی کمتر از ارقامی است که از منابع مردمی منتشر شده است.
اندکی کم یا بیشتر آمار زیاد در اصل موضوع که سونامی تازه کشتار شیعیان است تفاوت ایجاد نمیکند؛ زیرا نفس کشتار هدفمند و سازمانیافته، نگاهی آپارتاید محور به یک جمعیت مذهبی و تلاش برای اضمحلال آن چالش اصلی فرا راه عبور از بحران اجتماعی کنونی است که باید مورد مداقه قرار بگیرد و پس از تجزیه و تحلیل دقیق و درست، سره از ناسره جدا گشته و پاسخ اصلی پیدا شود.
حرف و حدیث در مورد علل این کشتار هدفمند و سیستماتیک زیاد است، مسئله نسل کشی هم به کرات مطرح شده و تلاش برای جنگ فرقهای هم یکی از مظنهها است، اما پرسش این است که آیا واقعاً یک جمعیت عظیم انسانی به خاطر همین مسایل تاوان گناهی را که نکرده میپردازد یا عوامل دیگری در عقب این کشتار نشسته و به ریش همه میخندد. اتهام زدن زیاد سخت نیست؛ زیرا در چنین احوالاتی احساس خشم و نفرت بر عقلانیت و خرد غلبه مییابد و ممکن مسایلی مطرح شود که به جای کمک در راستای حل موضوع، یک سره دست مان را بگیرد و به ترکستان ببرد.
جمعیت شیعه افغانستان با آن که اقلیت خوانده میشود، خیلی هم اقلیت نیست. این جمعیت دست کم چندین میلیون تن است و در نقاط مختلف کشور پراکنده شده است. با توجه به پوتانسیل شیعه در جامعهای مثل افغانستان که گسستهای عظیم اجتماعی و سیاسی را تجربه کرده و هنوز هم در شوک بحرانهای عدیده به سر میبرد، تلاش برای جنگ فرقهای میان شیعه و سنی در حلقات قدرت منطقهای و جهانی موضوعیت مییابد و جذبهای ویژه دارد. از این رهگذر تلاش برای ایجاد جنگ فرقهای در افغانستان با توجه به جریانی که اخیراً برای بر هم زدن مناسبات ایران و افغانستان به راه افتاد، دور از ذهن نیست.
موضوع برجسته دیگر که باید مد نظر باشد، اظهارات جنرالان امریکایی در زمستان سال گذشته است. اخصاً جنرال مککنزی بارها از تقویت داعش سخن گفته و هشدار داد. اکنون به نظر میرسد که حملات علیه شیعیان تعبیر همان هشدارهای امریکاییها است که از قوه به فعل در میآید و مقدمتاً با حملات علیه شیعیان آغاز شده است، کما این که در چند روز اخیر مناطق دیگری در کابل، کندز و ننگرهار نیز هدف حملات انفجاری بوده است.
آخرین نکته نسل کشی است، هرچند زیاد محتمل به نظر نمیرسد؛ زیرا جمعیت شیعه در افغانستان تماماً از یک قوم خاص نیست که مدلول نسل کشی قرار بگیرد. این کتله مذهبی متشکل از اقوام مختلف بوده و زمانی که کشته میشوند، الزاماً به معنی تعلق تمام قربانیان به یک قوم نیست.
البته ذکر این نکته ضروری است که نفس کشتن و کشتار و ترور در هرجا، هر زمان و علیه هر کسی مردود و منفور و جداً غیر انسانی است که در خصوص شیعیان نیز کاملاً مصداق مییابد.، اما به باور این قلم، در خصوص حملات علیه شیعیان دو مسئله اول استوارتر از مقوله نسل کشی قومی است.
اکنون در یک سناریو دو نمایشنامه برای اجرا آماده شده که از کشتار شیعیان آغاز و با کشتار سنیها ادامه مییابد تا سونامی فرایند کامل خود را بپیماید.