شبکه حقانی و ناکامی توافق امریکا و طالبان
شبکه حقانی در حال حاضر از قدرت و نفوذ بیسابقهای در افغانستان برخوردار است و با ادامه برقراری ارتباطات فرامرزی و ایدئولوژیکی، هر گونه توافق بین طالبان و امریکا فقط یک تکه کاغذ خواهد بود که صلح نخواهد آورد
چهار ماه از امضای توافقنامه بین ایالات متحده و طالبان برای آوردن صلح به افغانستان میگذرد. از آن زمان به بعد، هیچ اجماع برای چگونگی آوردن صلح به وجود نیامده است. در حالی که تیم مذاکره کننده حکومت برای نخستین نشست خود با طالبان طی هفتههای آینده آمادگی میگیرد، خشونتها در این کشور با حملات روزانه، بمبگذاری و هدف قرار دادن غیر نظامیان و نیروهای امنیتی افغانستان ادامه دارد. به رغم ادامه قتل عام و خونریزی، چیزی به مراتب خطرناکتر به گونه پنهانی در شرف تکوین است؛ از آنجا که طالبان، شبکه حقانی، القاعده و داعش مرزهای لوجستیکی بین-سازمانی خود را پاک میکنند. با وجود اختلافات خاص ایدئولوژیکی این گروههای تروریستی، آنها از وفاداریهای به هم تنیده، فرماندهان نظامی مشترک، حمایت دولت پاکستان و معامله با ایالات متحده برخوردار هستند که اجازه میدهد به راحتی از زیر بار جنایت شانه خالی کنند.
بر اساس توافقنامه، طالبان توافق کردند تا دیگر به نیروهای امریکایی حمله نکنند و با القاعده و دیگر گروههای تروریستی که امنیت ملی امریکا را تهدید میکند، قطع رابطه کنند. این اقدام در عوض خروج امریکا از این کشور و آزادی هزاران زندانی طالبان از زندانهای حکومت افغانستان صورت میگیرد. در حالی که دولت افغانستان آزادی زندانیان طالبان را آغاز نموده و ایالات متحده برای کاهش نیروهایش آمادگی میگیرد، روابط طالبان با شبکه حقانی و القاعده همچنان پا برجاست.
شبکه حقانی، طالبان و القاعده دارای اتحاد طولانی مشترک تاریخی هستند که ریشه در روابط نزدیک با آی اس آی پاکستان و فعالیتهای جرمی شبهنظامیان دارد.
طی دههها، شبکه حقانی با گروههای وسیع جهادی رابطه برقرار کرده، حتی با آنهایی که اختلاف ایدئولوژیکی و سیاسی با یکدیگر دارد. این شبکه از گروههای مانند تحریک طالبان پاکستان، جنبش اسلامی ازبیکستان و لشکر طیبه با کمکهای تاکتیکی، جنگجو و کمکهای لوجستیکی حمایت کرده است. فوج پاکستان این گروه را متحد مسلح خود میداند که با آن میتواند اهداف استراتژیک خود را در مقابل کابل و دهلینو دنبال کند. آنها همواره به این گروه یاری رسانده، پناه داده و از آنها در مقابل حملات تهاجمی دیگر گروهها محافظت کرده است.
ناکامی واشنگتن در قطع رابطه طالبان با شبکه حقانی، خروج نیروهای خارجی و صلح در افغانستان را پیچیده کرده است. امریکا به طالبان اجازه داده تا خود را به عنوان یک نهاد سیاسی مشروع تبدیل نموده در حالی که همزمان اهمیت و اعتبار خود را برای واشنگتن توجیه کنند.
مهم نیست که طالبان مسئولیت این حملات را به عهده میگیرد یا خیر. در اخیر، همه این حملات به گروه وشبهنظامیان درهم تنیده بر میگردد که با هم سلسله روابط دارند و متحد هستند.
حدود بیست درصد نیروهای طالبان را شبکه حقانی تشکیل میدهد که در پاکستان سربازگیری و آموزش میبینند.
شبکه حقانی روند همکاری با داعش-شاخه خراسان را آغاز کرده و کمکهای تخنیکی برای انجام حملات را تأمین میکند. با وجود این که داعش با طالبان ناسازگاری دارد، اما همکاری رو به رشد آن با شبکه حقانی برای این گروه سودمند بوده و آنها را قادر میسازد حملات دشوار را راهاندازی کنند که به تنهایی از پس آن بر نمیآیند. در نتیجه، اگر عملیاتی توسط شبکه حقانی انجام شود که منجر به تلفات غیر نظامیان گردد، طالبان میتوانند مسئولیت آن را به عهده نگیرند، اما داعش میتواند آن را به دوش گیرد.
تا زمانی که ایالات متحده شبکه حقانی را به چشم بازیگر نظامی و یک سازمان جنایتکار ببیند و تاکتیک تطابق سیاسی آن را جدی نگیرد، بیشتر در افغانستان شکست خواهد خورد. شبکه حقانی در حال حاضر از قدرت و نفوذ بیسابقهای در افغانستان برخوردار است و با ادامه برقراری ارتباطات فرامرزی و ایدئولوژیکی، هر گونه توافق بین طالبان و امریکا فقط یک تکه کاغذ خواهد بود که صلح نخواهد آورد.