شتاب تحولات در منطقه؛ چه در راه است؟
اکنون در این شتاب سیل آسای تحولات، فقط جانب طالبان و راولپندی مانده که کارت خود را به میدان بیندازند، چنین میپندارم که امریکا در پی فشار بیشتر بر پاکستان است تا این گروه را وادار به یک؛ حضور در نشست استانبول کند و دو؛ زیر فشار بگیرد تا گزینه حکومت مشارکتی، یا انتقالی یا موقت را بپذیرند
اخیراً بحث صلح افغانستان به موضوعی داغ در منطقه و جهان به ویژه کشورهای ذیدخل در قضایای داخلی افغانستان و تحولات منطقه مبدل شده است. در دوره ترامپ تقریباً همه چیز ختم شده پنداشته میشد و جهان در انتظار این بود که نیروهای امریکایی خارج شوند و طالبان به روایت «فتح» خود برسند. اما با کوچیدن ترامپ از کاخ سفید و روی کار آمدن بایدن، اوضاع طور دیگری توسعه یافت. روند صلح جهت تازهای پیدا کرد و یک باره راهبردهای منطقهای نسبت به این مسئله حساس شد.
از هشدار جنرالان امریکایی نسبت به خروج در ماه می تا طرح پیشنهادی صلح خلیلزاد و نامه آنتونی بلینکن به رییس جمهور غنی و داکتر عبدالله، تماماً پیامهایی است که از واشنگتن به منطقه و کابل مخابره شد و نشان از تغییری هرچند سطحی در روش و منش طرف امریکا میداد.
پیرو این تحولات، روز جمعه و چند روز پیش از آن، منطقه و کشورهای ذیدخل در قضیه افغانستان نیز به تکاپو افتاده و هر کدام نسخه ویژه خود را برای بحران مزمن افغانستان میپیچند.
تلاش مسکو برای برگزاری نشستی در آینده نزدیک حول محور روند صلح افغانستان، نشست آینده صلح با حضور همه طرفهای بحران کشور در استانبول ترکیه، دیدار وزرای خارجه روسیه، ترکیه و قطر، سفر جنرال باجوا به بحرین، سفر عبدالعزیز کاملوف به پاکستان و تشریف فرمایی در راولپندی مرکز ثقل قدرت در پاکستان، ماندگاری خلیلزاد در دوحه، سفر دیبورا لاینز به دوحه و دیدار با هیئت طالبان، سنگینی کفه حضور ملل متحد در نشست استانبول و قابل شدن نقش بیشتر برای همسایگان افغانستان و کشورهای تاثیرگذار منطقه مانند هند و روسیه از سوی امریکا جمع تحولات مهم سیاسی در داخل کشور، حاکی از شتابگیری بیشتر و تیزتر تحولات مرتبط با روند صلح افغانستان است.
از طرف دیگر، برخی کشورها که پیش از این منویات اصلی خویش را پنهان کرده و جانب تشریفاتی کابل را مراعت میکردند، اینک بی پرده سخن زده و به صورت هویدا میگویند که از حکومت موقت حمایت میکنند. روز جمعه ماریا زاخاروا سخنگوی وزارت خارجه روسیه گفت که مسکو از تشکیل حکومت موقت که طالبان نیز در آن حضور یابند، حمایت میکند.
هرچند ترکیه برای برگزاری نشست میانافغانی با حضور دولت افغانستان و گروه طالبان، گزینه مناسبی نیست، ولی این کشور به دلیل رقابت با عربستان سعودی و تلاش برای اثرگذاری بیشتر در منطقه، به گرمی از پیشنهاد امریکا استقبال کرد و اکنون آماده میشود که این نشست را میزبانی کند.
حکومت افغانستان نیز در پهلوی دیگر اقدامات و انعطافاتی که نشان داده، گامی دیگر عقب نشینی کرد و گفت که فقط اصل انتخابات حفظ شود، حاضر است که در مورد برگزاری زودهنگام آن چانهزنی کند.
اکنون در این شتاب سیل آسای تحولات، فقط جانب طالبان و راولپندی مانده که کارت خود را به میدان بیندازند، چنین میپندارم که امریکا در پی فشار بیشتر بر پاکستان است تا این گروه را وادار به یک؛ حضور در نشست استانبول کند و دو؛ زیر فشار بگیرد تا گزینه حکومت مشارکتی، یا انتقالی یا موقت را بپذیرند.
اما آنچه هنوز روی آن بحث کافی صورت نگرفته، مسئله ارزشهای کشور در دو دهه گذشته است. این ارزشها در واقع هویت نظام و ملت افغانستان شده و اگر به معامله گذاشته شود، برایند روند صلح از دل شتابی که منطقه اختیار کرده و محرک اصلی آن نیز ایالات متحده امریکا است، چیزی جز آغاز یک بحران چندین ساله دیگر و شعله ور شدن جنگهای مدنی نخواهد بود.
در تاریخ گاهی بزنگاههایی شکل میگیرد که اگر در آن زیرکانه عمل نکنیم و مهره منفعل چرخ تحولات باشیم، به زودی به عنوان هرز مهره از معادله چرخان حوادث به بیرون پرتاب میشویم، اینجاست که مسئولیت دولت افغانستان به عنوان یگانه مرجع مشروع حاکم بر کشور، ایجاب میکند که در این بزنگاه تاریخی مهره منفعل نباشد و کنشگرانه در صحنه حضور یابد.