پس از یک سال از امضای توافقنامه دوحه میان امریکا و طالبان، چشمانداز روشنی به نظر نمیرسد، خشونتها نه کاهش که افزایش یافته و مذاکرات صلح میانافغانی عملاً تعطیل است. گروه طالبان روابطش را با القاعده قطع نکرده و حاضر نیست که در میز مذاکرات داد و ستد داشته باشد
رسول شهزاد_ خبرگزاری دید
پس از یک سال از امضای توافقنامه دوحه میان امریکا و طالبان، چشمانداز روشنی به نظر نمیرسد، خشونتها نه کاهش که افزایش یافته و مذاکرات صلح میانافغانی عملاً تعطیل است. گروه طالبان روابطش را با القاعده قطع نکرده و حاضر نیست که در میز مذاکرات داد و ستد داشته باشد. امریکای بایدن نیز بر ارزیابی توافقنامه دوحه تاکید کرده و طالبان هشدار دادهاند که در صورت نقض توافقنامه، جنگ خونینی را آغاز خواهند کرد. اکنون پرسش این است که مسیر صلح افغانستان در کجا به انتها میرسد و آیا با توجه به مسایل ذکره شده، صلح آمدنی است؟ در این میان شهروندان و صاحب نظران در دیدگاه مثبتی نسبت به توافقنامه دوحه و نیت طالبان در روند صلح ندارند.
شماری از شهروندان پایتخت با ابراز نگرانی از وضعیت کنونی، میگویند که توافقنامه امریکا و طالبان یک معامله پنهانی بود که برای افغانستان جز افزایش خشونتها و خونریزی هیچ پیامد دیگری نداشته است.
علی یقعوبی مدیر مسئول انتشارات دانشگاه به خبرگزاری دید، میگوید: توافقنامه امریکا و طالبان که در نبود دولت و ملت افغانستان امضا شد در کنار مشکلات سیاسی که در پی داشته، بُنبستهای اقتصادی و امنیتی را برای کشور در پی داشته است.
آقای یعقوبی میگوید که امریکا با سرنوشت ملت افغانستان بازی کرده است و گروه طالبان را مشروعیت سیاسی داده و با آنها در نبود افغانستان توافقنامه امضا کرده است که برای نیروهای امریکایی در افغانستان آتشبس در پی داشت و برای مردم افغانستان افزایش حملات تروریستی و ترور و کشتار.
وی با اشاره به مذاکرات صلح میگوید که حکومت افغانستان باید از موضع قدرت بر طالبان فشار وارد کند و با حفظ دستاوردهای ۲۰ سال گذشته، طالبان را وادار به تمکین در برابر قانون اساسی کشور سازد.
شهروندی دیگر، توافقنامه دوحه را کاغذ پارهای میداند که نه برای طالبان ارزش دارد و نه برای امریکا. طارق قاسمی فعال فرهنگی در کابل به این باور است که توافقنامه دوحه با رفتن ترامپ در واقع از بین رفته بود.
او میگوید: « توافقنامه امریکا و طالبان که بدون در نظر گرفتن حکومت و مردم افغانستان در پشت پرده به امضا رسید، این سند فعلاً به یک پارچه کاغذی مبدل شده که نه در نزد امریکا اهمیت دارد و نه در نزد طالبان».
آقای قاسمی میافزاید که توافقنامه که میان امریکا و طالبان یک سال پیش در دوحه به امضا رسید گروه طالبان از آن به عنوان ابزار فشار و ابزار تبلیغاتی شان استفاده کردند، ولی امروز این توافقنامه هیچ ارزشی برای مردم افغانستان ندارد. خواست مردم افغانستان این است که گروه طالبان باید به عنوان یکی از طرفهای جنگ در کشور با حکومت افغانستان که ممثل آرا و دیدگاههای ملت افغانستان است وارد گفتوگو شوند.
وی همچنان میگوید که توافقنامه امریکا و طالبان تنها دستاورد که برای کشور در پی داشت افزایش خشونتها بود که همه روز از افراد ملکی و نظامی در سراسر کشور قربانی میگیرد و هیچ گروه این حملات را بر عهده نمیگیرد.
به گفته او، توافقنامهای که در خارج بین یک کشور خارجی و یک گروه تروریستی امضا شود هیچ سودی برای مردم افغانستان نخواهد داشت و این مذاکرات باید در داخل کشور با حکومت افغانستان انجام شود و مردم در آن سهم داشته باشد.
در همین حال، سید انور متین استاد دانشگاه به خبرگزاری دید میگوید: «دیدگاهی که اینک غالب است که با امضای توافقنامه میان امریکا و طالبان، گروه طالبان بیشترین سود را از این توافقنامه بردهاست، زیرا آنان از یک گروه کوچک مخالف دولت اکنون به یک طرف سیاسی مبدل شده و در مورد آینده سیاسی کشور صحبت میکنند. زندانیان طالبان رها شدند و در توافقات در میان جوامع بینالمللی از یک گروه مخالف به یک جناح سیاسی بزرگ، ارتقا نمودند».
آقای متین در ادامه میگوید که با آنکه یک سال از مذاکرات صلح و امضای توافقنامه میان امریکا و طالبان میگذرد در این مدت، اما مردم افغانستان بزرگترین آسیبروانی را متقبل شدند. انفجارها بیشتر شد، اهداف تروریستی و جنگ جاده به جاده طالبان در پایتخت و ولایتها افزایش پیدا کرد و ملت در این میان؛ متأسفانه، هدف قرار گرفتند. از سویی هم طالبان در جریان گفتوگوی صلح مهمترین خواسته دولت و ملت را که همانا آتشبس بود، نادیده گرفت و حتا جنگ را تشدید بخشید.
این استاد دانشگاه در مورد افزایش خشونتها در کشور میگوید که طالبان با افزایش جنگ و ترورهای هدفمند در کشور در پی قدرت نمایی برای جوامع بینالمللی است.
وی میافزاید که «حملات گروه طالبان برای باجگیری و گرفتن امتیاز بیشتر است. این گروه با افزایش جنگ به دنبال نمایش قدرت سیاسی خود هستند؛ زیرا آنان به لحاظ قدرت فکری که متناسب با مقتضیات زمان باشد، شکست خوردهاند. حالا به دنبال سهمگیری بیشتر در دولت هستند. این امتیازگیری به جز، از راه جنگ و تشدید خشونتها، دستیافتنی نیست. آنان بایستی قدرتنمایی بیشتر کنند تا امتیازات شان در پروسه صلح بیشتر شود. از طرفی هم، تشدید خشونت روحیه مردم را تضعیف کرده و اعتماد مردم را نسبت به دولت کاهش میدهد. از اینرو طالبان در تلاشاند خود را با دولت افغانستان هموزن ساخته تا سهم بیشتری را در این مذاکرات، متوجه خود شان نمایند».
از سویی هم، فضلالرحمان اوریا یکی از چهرههای سیاسی به این باور است که توافقنامه امریکا و گروه طالبان بدون دستاورد نبوده و یکی از دستاوردهای آن آغاز مذاکرات میانافغانی بود.
آقای اوریا در مورد مذاکرات صلح میان حکومت و طالبان میگوید که امضای توافقنامه دوحه میان امریکا و طالبان به شروع مذاکرات میانافغانی انجامید و این توافقنامه نقطه عطف در تاریخ کشور است و هیچ بدیل برای آن وجود ندارد.
اکنون یک سال از امضای توافقنامه امریکا و طالبان میگذرد، اما چشم انداز روشنی برای آینده وجود ندارد و بیم آن میرود که بار دیگر فرصت پیش آمده برای صلح از دست برود.