سفر عبدالعزیز کاملوف وزیر امور خارجه ازبیکستان نیز به پاکستان در جهت مشارکت کشورش در روند صلحی صورت گرفته است که به درستی مشخص نیست رهاورد و راهکارش برای افغانستان چیست؟
عبدالعزیز کاملوف وزیر امور خارجه ازبیکستان دیروز در راولپندی با لوی درستیز اردوی پاکستان درباره تلاشهای صلح در افغانستان گفتوگو کرد.
این دیدار بعد از سفر زلمی خلیلزاد به اسلامآباد صورت گرفت و نشان داد که تبوتابهای منطقهای برای حضور کشورهای منطقه در معادلات صلح افغانستان، پررنگ شده است.
آنچه موجب ترافیک دیپلماتیک در سطح منطقه شده، نامه آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه امریکا به اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان است که در آن با لحنی آمرانه و هشدارآمیز از وی خواسته شده است با روند صلح امریکایی همکاری کند.
این در حالی است که در نزدیک به یک هفته دیگر، نشست بزرگی در ترکیه با نقشآفرینی سازمان ملل و حضور کشورهای قدرتمند منطقه از جمله روسیه، چین، هند و ایران برگزار خواهد شد که از نظر کارشناسان، مبنای عمل آن نامه بلینکن به اشرف غنی و طرح خلیلزاد برای ایجاد دولت انتقالی صلح است.
حقیقت این است که در دو ساله پسین، بنای دولتهای دونالد ترامپ و جو بایدن در امریکا بر دور زدن دولت، قانون اساسی، مطالبات مردم و منافع ملی افغانستان بوده است.
زلمی خلیلزاد با مأموریت یافتن از وزارت خارجه دولت ترامپ، گفتوگوی یکجانبه صلح با طالبان را آغاز کرد که خروجی آن، توافقنامه صلح دوحه بود؛ توافقنامهای که از نظر سیاسی، حقوقی و امنیتی به ضرر افغانستان و دموکراسی و نهادهای دموکراتیک بیست ساله کشور بود و راه را برای جولان جنونآمیز طالبان در دو عرصه دیپلماسی و میلیتاریزم باز کرد.
پس از آن مذاکرات صلح بیناافغانی برگزار شد که اگرچه با چالشهای بسیار جدی ساختاری و محتوایی روبرو بود و هست، اما از این جهت که فتح بابی بود برای گشایش فضای تازه مبتنی بر گفتوگوی رو در روی طرفهای اصلی جنگ، بسیار مغتنم و مبارک بود. این روند باید ادامه مییافت تا مشق «گفتوگو» برای نخستینبار در کشور ما به سرانجام میرسید و جریانهایی که از اساس بنا و باور شان بر جنگ و حل اختلاف از مجرای لوله تفنگ است، با شیوه جدید تعامل انسانی، یعنی گفتوگو هم آشنا میشدند و یاد میگرفتند که سیاست یا همه یا هیچ، چیزی نیست که بتواند همواره ما را به اهداف مان برساند. اما با تحمیل و تحکم امریکا این روند نیز ناقص و ناتمام ماند و به ظاهر قرار شده است نشست انقره در ۲۷ مارچ، نقطه پایان مذاکرات صلح دوحه باشد؛ نشستی که در آن نه افغانها به عنوان طرفها و قربانیان اصلی جنگ مزمن و پردامنه و خونین کشور خود، بلکه بیگانگان و قدرتهای مسلط منطقه و جهان، متناوباً و متناسب با برنامههای راهبردی و اهداف استراتژیک خود، برای آینده سیاسی افغانستان نسخه میپیچند و برای این بحران بیامان راه حل جستجو میکنند.
در این میان، سفر عبدالعزیز کاملوف وزیر امور خارجه ازبیکستان نیز به پاکستان در جهت مشارکت کشورش در روند صلحی صورت گرفته است که به درستی مشخص نیست رهاورد و راهکارش برای افغانستان چیست؟
ازبیکستان میانه خوبی با طالبان دارد. ارتباط این کشور با طالبان از بیست سال (۱۹۹۹) پیش و دقیقاً از زمانی آغاز شد که آقای کاملوف همچنان در قامت وزیر خارجه ازبیکستان به ولایت قندهار، مرکز امارت طالبان رفت و در آنجا با ملا عمر رهبر و بنیانگذار این گروه دیدار و گفتوگو کرد.
ارتباط ازبیکستان با طالبان اگرچه در اواخر دهه نود به دلیل ترس تاشکند از قدرت گرفتن «طاهر یولداش، رهبر حرکت اسلامی ازبیکستان» بود که همسویی عمیقی با طالبان داشت و متأثر از اندیشههای افراطی این گروه، در پی ترویج نسخهای از اسلام طالبانی در ازبیکستان تلاش میکرد، وارد مرحله جدیدی شد، اما این ارتباط حتی پس از فروپاشی امارت طالبان نیز با این جریان حفظ شد؛ به گونهای که پنجشنبه ۱۷ اسد سال روان، ملا عبدالغنی برادر، رییس دفتر سیاسی طالبان در قطر در سفری به ازبیکستان، با عبدالعزیز کاملوف وزیر خارجه و عصمت ایرگشوف، نماینده ویژه رییس جمهوری این کشور دیدار کرد و به گرمی مورد استقبال تاشکند قرار گرفت.
این نشان میدهد که در میان کشورهای منطقه، ازبیکستان، یکی از کشورهایی است که از بر سر کار آمدن نسخه جدید امارت طالبانی در افغانستان، نگرانی چندانی ندارد و سفر آقای کاملوف، وزیر خارجه این کشور به پاکستان نیز در همین راستا و برای اعلام همسویی تاشکند با اسلامآباد در حمایت از طالبان صورت گرفته است.
با این حال، باید در نظر داشت که برقراری ارتباط مجدد ازبیکستان با طالبان و همسویی و همصدایی با پاکستان، بیش از آن که معطوف به مسائل امنیتی باشد، رویکرد و مبنای تجاری و اقتصادی دارد؛ زیرا ازبیکستان پسا کریموف با شاخصه جدید گشودگی به پیرامون و جهان بیرون شناخته میشود و قصد پوستاندازی از حالت فروبستگی دوره رییس جمهور پیشین این کشور را دارد.
موقعیت جغرافیایی ازبیکستان به گونهای است که این کشور را از دسترسی به آبهای آزاد محروم کرده و مسیر افغانستان برای توسعه تجارت به جنوب آسیا و دیگر نقاط جهان، تنها و بهترین مسیر برای این کشور است. به همین جهت، تاشکند در تلاش است قبل از برگزاری نشست انقره و پیامدهای آن برای آینده سیاسی افغانستان، از هماکنون در کنار طالبان و حامیان خارجی آن گروه قرار گیرد تا برای آینده تجاری خود تضمینی فراهم آورد که امکان توسعه تجاری برای این کشور را در پی داشته باشد.