صلح امریکایی در یکقدمی فروپاشی
تنها این زلمی خلیلزاد است که از حمله به گردهمایی طالبان در گذره هرات انتقاد کرده است، اما آیا همین آقای خلیلزاد نبود که حمله مرگبار طالبان بر ریاست امنیت ملی سمنگان را توجیه کرد؟ چه کسی گفته خون طالبان رنگینتر از خون نیروهای دولتی است؟.
طالبان در هرات و قندهار، به صورت کمسابقهای به خاک و خون کشیده شدند. به گفته مقامات محلی هرات در حمله هوایی به محل تجمع طالبان به مناسبت آزادی یک فرمانده این گروه از زندان دولت در ولسوالی گذره، بیش از ۴۵ نفر کشته و ۱۵ نفر زخمی شدهاند.
دفتر والی هرات گفته که افراد جمع شده در این گردهمایی برای انجام حملات در شهر هرات برنامهریزی میکردند.
پیشتر نیز در دست کم دو حمله هوایی جداگانه، دهها نیروی طالبان در قندهار کشته شدند.
این دو حمله، مخصوصاً پس از امضای توافقنامه صلح قطر، مسبوق به سابقه نیست و در شرایطی صورت گرفت که زمان با شتاب به سوی آغاز مذاکرات بیناافغانی در حرکت است.
از آن سوی اما تحرکات طالبان هم در فاز خشونت و خونریزی، به لحاظ حجم و فراگیری روندی نسبتاً بیسابقه را پشت سر میگذارد. حمله بزرگ هفته گذشته طالبان بر ریاست امنیت ملی ولایت سمنگان، بخشی از اقدامات مرگباری بود که این گروه به دنبال تشدید ناگهانی خشونتها انجام داد.
چنین پنداشته میشود که کشتار طالبان در هرات و قندهار، انتقام دولت از این گروه در برابر حمله بر ریاست امنیت ملی سمنگان باشد.
با وجود این، آنچه این حملات را متفاوت و قابل تأمل میسازد، مشارکت نیروهای خارجی در آن است؛ چیزی که میتواند روایتی دگرگونه از روند صلح به دست دهد و اساساً این روند را با خطرات و مخاطرات جدی مواجه کند.
به رغم گامهای بلند و ستودنی دولت به سمت صلح، طالبان اما همواره کابل را مخرب روند صلح میخواند. ایراد این اتهام از سوی طالبان بر دولت مرکزی، قابل درک است؛ طالبان هنوز به تعریفی عاقلانه و عادلانه از صلح دست نیافته است. این گروه تصور میکند وقتی ابرقدرتی مثل امریکا حاضر میشود نزدیک به دو سال وقت خود را صرف چانهزنی با این گروه در مذاکرات فشرده صلح کند و در نهایت به امضای توافقنامهای که سراسر به نفع طالبان است گردن بگذارد، دولت افغانستان باید دستبسته خود را به ملاهبتالله و ملابرادر تسلیم کند! غافل از اینکه اگرچه منافع امریکا در گرو صلح با طالبان است، اما هستی این ابرقدرت در گرو صلح با طالبان نیست. در حالی که همه دارایی سیاسی ـ معنوی افغانستان، همین حکومت برآمده از رأی و اراده مردم است و نمیتوان آن را دو دسته به طالبان تقدیم کرد. حتی اگر چنین ارادهای در برخی دولتمردان وجود داشته باشد، مردم افغانستان اجازه نمیدهند چنین اتفاق ذلتباری رخ دهد؛ زیرا در بیست سال گذشته، طالبان تنها با دولت افغانستان نجنگیده تا با دولتمردان آن به توافق صلح مورد نظر خود برسد، با مردم افغانستان هم جنگیده و اکنون بیش از دولت، این مردم افغانستان هستند که در مورد سرنوشت صلح، تصمیم میگیرند.
با همه اینها، آنچه از کشتار اخیر جنگویان طالبان در هرات و قندهار روی داد، برایند و برونداد افعال و اعمال مرگبار خود این گروه است. طالبان پس از امضای توافقنامه صلح با امریکا چندان در کار خونریزی و خشونتآفرینی، بیمحابا پیش رفتند که دولت را ناگزیر به اقدام خونین تلافیجویانه کرد. اکنون اگر به دنبال حملات هرات و قندهار، روند صلح متوقف شود یا از اساس فروبپاشد، برای دولت باکی ندارد؛ زیرا دولت در این معامله و معادله، نهتنها چیزی را از دست نمیدهد، بلکه امر مهمتری را به دست میآورد: حق دفاع مشروع!
دولت حق دارد در برابر جنایات طالبان از خود و مردم خود دفاع کند و اهداف جنگی طالبان را مورد حمله هوایی و زمینی قرار دهد. تجمع طالبان در هرات، آنهم برای استقبال از یک فرمانده تازه آزادشده از زندان دولت که همزمان متضمن برنامهریزی برای حمله به مواضع نیروهای دولتی بوده است، یک هدف جنگی محسوب میشود و مشروع و موجه است.
بنابراین اگر چنین حملهای، موجب فروپاشی مطلق روند صلح امریکایی باشد، مسئول و مقصر آن طالبان است نه دولتی که جز حسن نیت نسبت به صلح، کنش یا واکنش تخریبی دیگری از خود بروز نداده است.
در این میان، تنها این زلمی خلیلزاد است که از حمله به گردهمایی طالبان در گذره هرات انتقاد کرده است، اما آیا همین آقای خلیلزاد نبود که حمله مرگبار طالبان بر ریاست امنیت ملی سمنگان را توجیه کرد؟ چه کسی گفته خون طالبان رنگینتر از خون نیروهای دولتی است؟ و چرا آقای خلیلزاد این رویکرد را در قبال حملات طالبان حفظ نمیکند و این گروه را به خاطر جنایات بسیار و بیشمارش تحت فشار قرار نمیدهد؟
حقیقت این است که هیچکس این صلاحیت را ندارد که دولت را به طور یکجانبه به خویشتنداری و سازشکاری دعوت کند و چشم خود را بر جنگافروزیهای صلحستیز و خونبار طالبان ببندد.
نکته پایانی اینکه برای حملات مرگبار اخیر دولت و نیروهای خارجی علیه طالبان در هرات و قندهار، باید منتظر پیامدهای عمیق و گستردهای باشیم، از جمله اینکه مشارکت نیروهای خارجی در این حملات، ممکن است روند فروپاشی صلح با طالبان را سرعت ببخشد و این، احتمالا در اختلافات جدی نظامیان و استراتژیستهای امریکایی بر سر صلح با طالبان ریشه دارد.