پیام آشکار و غیر قابل انکار هر دو جنایت تروریستها در لوگر و کابل این است که آنان به این دلیل به جنگ دانشآموزان میروند که حضور و هویت تروریستی خود را از ناحیه پیشرفت علمی و معنوی جامعه افغانستان در معرض خطر میبینند
انفجار در برابر مکتب سیدالشهدا در غرب کابل، جان دست کم ۵۰ غیرنظامی را گرفت و بیش از ۱۰۰ غیر نظامی دیگر را زخمی کرد.
طارق آرین سخنگوی وزارت امور داخله گفت که این رویداد ناشی از انفجار یک موتر بمبگذاریشده و همزمان انفجار دو حلقه ماین تعبیهشده در منطقه بوده است.
انفجار تروریستی کابل، ادامه همان سریالی است که ده روز پیش در لوگر کلید خورد. در انفجار مرگبار لوگر نیز بیش از ۲۵ نفر قربانی شدند و اکثر آنان دانشآموزانی بودند که برای آزمون کانکور آماده میشدند.
این دو رویداد، روایتی خونین و دردناک از سرنوشت کشور مظلوم ما در بیست سال گذشته و نتیجه حضور طولانی بزرگترین قدرتهای جهانی، امریکا و ناتو به بهانه مبارزه با تروریزم در افغانستان است؛ حضوری که نه تنها به نابودی تروریزم منجر نشد، بلکه آن را در ابعادی گسترده توسعه بخشید و اکنون جایی نیست که رد پای تروریزم خونآشام در آن نباشد.
اکنون که مبارزه با تروریزم، جای خود را به صلح با تروریستها داده است و امریکا در پایان مأموریت شکستخورده خود، با امضای توافق ننگین صلح دوحه، مجوز رسمی جنایات ضد بشری تروریستها را صادر کرده است، سراسر افغانستان جولانگاه جنونآمیز آدمکشان هراسافکنی قرار گرفته است که به هیچ کس و حتی به دختران و پسران دانشآموز هم رحم نمیکنند؛ همانها که در همه فرهنگها و ادیان مصئونیت جنگی دارند و هرگز در هیچ شرایطی به مثابه هدف نظامی به شمار نمیآیند.
آنچه دردناک است این است که فاجعهای اینچنین هولناک و ضد بشری در برابر چشمان باز بزرگترین سازمانهای بینالمللی و نهادهای مدافع حقوق بشر صورت میگیرد و هیچ کس فراتر از صدور بیانیه محکومیت، کاری برای دفاع از مردم مظلوم و بیگناه و دانشآموزان بیدفاع انجام نمیدهد.
پیام آشکار و غیر قابل انکار هر دو جنایت تروریستها در لوگر و کابل این است که آنان به این دلیل به جنگ دانشآموزان میروند که حضور و هویت تروریستی خود را از ناحیه پیشرفت علمی و معنوی جامعه افغانستان در معرض خطر میبینند؛ زیرا تروریزم، محصول جهل و جمود و جنون بیخبری از ارزش انسان و خون و حیات او است و تنها چیزی که ریشه نحس و شیطانی جریانهای تروریستی را میخشکاند، مسلح شدن نسل نوین جامعه به سلاح دانایی و علمآموزی است.
دولت طالبان را عامل انفجار مهیب و مرگبار غرب کابل اعلام کرده است، اما احتمالاً زلمی خلیلزاد برای تبرئه خودش از مشروعیت بخشیدن به تروریستها، مسئولیت این جنایت را به دوش گروه موهوم و بیهویت داعش بیندازد. در هر صورت، نتیجه یکی است و آن قربانی شدن مردم افغانستان فارغ از شیعه یا سنی بودن و هزاره یا پشتون بودن است. آنچه مهم است این است که تروریزم، دست به تفکیک قومیت و جنسیت قربانیان خود نمیزند و راهبردهای خود را فراتر از اقوام و مذاهب، هدفگذاری کرده است. هدف تروریزم کور تکفیری، کلیت افغانستان و مردمان ساکن در آن جدای از وابستگی به مذهب یا تباری خاص است. بنابراین، تنها راه برای برونرفت از این وضعیت خونبار، اتحاد و همدلی آحاد شهروندان در سراسر افغانستان و بسیج نیروها و امکانات خود برای براندازی دشمن مشترک خویش است.
کشتار دانشآموزان پشتون سنیمذهب در لوگر و دانشآموزان هزاره شیعهمذهب در کابل، در عریانترین شکل ممکن از این حقیقت پرده برمیدارد که دل بستن به صلح استعماری امریکا با طالبان، حماقت است و مردم افغانستان باید با آگاهی جمعی و شعور سیاسی همگانی، خود با برادری و همدلی و همدگرپذیری، به صلحآفرینی دست بزنند. در غیر آن، برای چهار دهه دیگر قربانی ناامنیهای سازمانیافته تروریستی در سراسر کشور خواهند شد.