ضرورت شکلگیری جنبش دانشجویی
جنبش دانشجویی زیرمجموعه جنبشهای اجتماعی محسوب میشود که عبارت است از عمل جمعی دانشجویان و جهتگیری آنها در موارد گوناگون که از قرون وسطی تا امروز ادامه دارد و به عنوان موثرترین فعالیتها در جهت اعتراضات و ایجاد تحولات در زمینههای مختلف محسوب میشود.
جنبش عبارت از حرکتی است جمعی که به صورت داوطلبانه یا برنامه ریزی شده روی میدهد و هدف آن ایجاد تغییر و تحول در سطح فکر و اندیشه است تا دگرگونی در نظام اجتماعی، سیاسی و اقتصادی. به عبارت دیگر، جنبش را میتوان عبارت دانست از هرگونه کوشش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک، یا تامین هدف اصلی از طریق عمل جمعی خارج از حوزهی نهادهای رسمی. افراد اشتراککننده در جنبش دارای اهداف و جهتگیریهای معینی بوده که به طور آهسته به یک حرکت منظم و منسجم تبدیل شده و تحت گفتمانی غالب به سوی اهداف و آرمانهای معینی حرکت میکند. هر حرکت جمعی نمیتواند جنبش باشد و هر حرکت دانشجویی را نیز نمیتوان جنبش دانشجویی نامید.
خصوصیات جنبش دانشجویی را میتوان عبارت دانست از؛ وجود شبکهای برای ایجاد بسیج مردم، وجود شبکه و تشکیلی برای تعریف اهداف و خواستههای جنبش، متمرکز بودن بر منازعات سیاسی یا فرهنگی و رهبریت به صورت چندسری و نه تکنفری و همچنین استقلال سیاسی و اقتصادی.
با این وجود، میتوان گفت بهترین جنبش برای نجات یک کشور نیمهدموکراتیک و نیمهتحصیلکرده عبارت است از جنبش دانشجویی به خصوص که آن کشور دارای نفوسی باشد که در آن جوانان در حداکثر هستند، زیرا در چنین جنبشی اشتراک کنندهها آگاهانه به خیابان میآیند و از سیاستهای روز آگاه بوده و اهداف را به خوبی میدانند، همچنین براساس آگاهی که دارند تمرکز بیشتری بر منازعات خویش دارند و یکی از بارزترین خصوصیت این نوع جنبش آن است که دارای رهبری چندسری میباشد و همانند بیشتری از جنبشهای دیگر به رهبری تک فردی ختم نمیشود و رفتهرفته تمام آرمانهای جنبش را در خطر منافع فردی نمیاندازد، خصوصیت بعدی این نوع جنبش چنانکه ذکر شد عبارت است از؛ استقلال سیاسی و اقتصادی این نوع جنبش، که جنبش دانشجویی را از تحت تاثیر قرار گرفتن توسط احزاب سیاسی دور نگهداشته و مانع نفوذ آنها در جنبش دانشجویی میشود. چنانکه در روزهای آخر جنبش روشنایی چنین اتفاقی افتاد و رهبران قبلی حزب وحدت، جنبش را در اختیار گرفتند و هچنین اتفاقی که این روزها برای جنبش رستاخیز تغییر در حال افتادن است؛ اتهام به نفوذ حزب جمعیت در جنبش رستاخیز تغییر.
جنبش دانشجویی مصر مثال خوبی است برای تمام دانشجویان جهان و به خصوص برای دانشجویان ما؛ جنبش دانشجویی در مصر نقش بزرگی در جنبش ملی این کشور در راستای تحقق استقلال کامل و مقاومت آن در برابر پادشاهان فاسد ایفا کرده است. ولتر لاگیر مورخ فرانسوی وقتی در مورد تاثیر جنبش دانشجویی مینویسد و دیگر جنبشهای دانشجویی را با جنبش دانشجویی مصر مقایسه میکند، میگوید:« به هیچ وجه نقش دانشجویان در جنبش ملی کشورها قابل مقایسه با نقش این دانشجویان در مصر نیست، اما بازهم به هیچ وجه نباید نقش جنبش دانشجویی را در کشورها نادیده گرفت.»
دانشجو همزمان با فراگيري دانش و معلومات نسبت به محيط پيراموني نيز واكنش نشان میدهد، حساسيت، انديشه و رفتارهاي سياسي-اجتماعي خاصي بروز ميدهد. هرچند كنشهاي جمعي دانشگاه امري طبيعي و جزئي از رفتارشناسي حوزه دانشجويي محسوب ميگردد. با اين وجود، دامنهی حضور و فعاليت اجتماعي دانشگاه هرگز مبهم و نامحدود نبوده و جنبش دانشجويي نيز در كل از مفهوم و تعريف مشخصي برخوردار است.
دانشگاه و جنبش دانشجويي به عنوان يكي از مهمترين گروههاي فعال جامعه از قاعده تحلیل اجتماعی مستثنا نيستند. هرچند دانشگاهها از نهادهاي بنيادين و ضروري در آموزش و پژوهش ميباشند، اما اگر دامنه تعبير و تغييرپذيري نقشها را نخستين اختيار عمل هر بازيگر اجتماعي بدانيم، دانشجو، دانشگاه و اجتماعات دانشجويي به دليل ساخت انتقادي و تبعيت از متدولوژي پرسشگري در قالب نقشهاي ديگر نيز نمايان خواهند شد. مناسبترین جهت برای ترسيم آيندهاي روشن از جنبش دانشجويي تنها از طريق مطالعه «آسيبشناسانه» ممكن خواهد بود. من فکر میکنم بهترین راه برای ساخت یک جامعه و به خصوص جامعه افغانستان، جنبش دانشجویی است، زیرا مردم به آنها اعتقاد دارند و در عین حال دانشجویان خود قشر بزرگی از جامعه را تشکیل میدهند و همینطور جنبش دانشجویی بهترین گزینه میتواند باشد؛ برای انتقال قدرت از رهبران کاریزماتیک به رهبران جدید.
مهدی سرباز- خبرگزاری دید