آخرین اخبارافغانستانتحلیلروند صلحسیاستصلح

طالبان از «پدران معنوی» خود تمکین می‌کنند؟

باید توجه داشت که ماهیت استخباراتی گروه طالبان ایجاب می‌کند که یا فتوای «پدران معنوی» خود را نادیده بگیرد یا ناگزیر به آن تمکین کند، که گزینه اول با درصد بالایی محتمل تر است

از چند سال به این سو که علمای دینی افغانستان، اندونیزیا، سازمان همکاری‌های اسلامی، امام مسجد الحرام، اتحاد بین‌المللی علمای مسلمین در قطر، عالمان دینی کویت، بنگلادیش، ‌الازهر مصر و سایر سازمان های اسلامی با صدور فتوا‌ها و اعلامیه‌ها جنگ افغانستان را حرام دانسته‌اند، گروه طالبان اما هیچگاه به آن توجه نکرد. این گروه حتا به این فتواها پاسخ نیز نداد.
علمای پاکستان اما تاکنون در مورد جنگ افغانستان و شورش طالبان نظری متفاوت داشتند. برخی مفتی‌های مشهور پاکستانی ضمن جایز و «جهاد» خواندن جنگ طالبان در افغانستان، به عنوان پدر معنوی این گروه نیز مشهور بوده‌اند، از جمه مولانا سمیع‌الحق که حدود سه سال پیش ترور شد.
قرار بود نشست علمای دینی افغانستان و پاکستان در مکه در سال ۲۰۱۸ میلادی برگزار شود، اما تاکنون به تعویق افتاد، زیرا علمای پاکستانی حاضر نبودند در مورد جنگ افغانستان نظر بدهند.
مقامات در وزارت حج و اوقاف کشور امیدوار هستند که همراهی علمای پاکستانی با عالمان دینی افغانستان و حرام دانستن جنگ در افغانستان، بتواند روایت «جهاد» طالبان را بشکند؛ زیرا اکثر رهبران و جنگجویان گروه طالبان آموزش دیده مدارس پاکستانی هستند و علمای پاکستانی نیز بر آنان تاثیر قابل توجه دارند.
در گذشته همواره علمای مشهور پاکستانی جنگ افغانستان را «جهاد» خوانده‌اند، اما همین علما تحریک طالبان پاکستانی را به جنگ در داخل پاکستان تشویق نمی‌کردند و آن را حرام می‌دانستند.
نکته‌ای که مطرح است این که علمای پاکستانی بیشتر زیر تاثیر آی اس آی به فتواهای عجیب و غریب در مورد افغانستان پرداخته و اکنون نیز گمان‌ها بر این است که علمای پاکستانی به اشاره سازمان استخبارات نظامی پاکستان وارد میدان شده‌اند.
اما پرسش اساسی این است که آیا گروه طالبان به فتواهای این چنینی وقعی می‌گذارند یا خیر و اساساً آیا حرکت طالبان یک حرکت مذهبی است یا سیاسی- استخباراتی.
هرچند گروه طالبان زیر پوشش و عنوان مذهب و دین جنگ و شورش ۲۰ ساله شان را توجیه کرده و احتمال نیز دارد که ماشین جنگی این گروه به «جهاد» بودن شورش طالبانی نیز باور داشته باشد، ولی اصل موضوع این است که نه جنگ طالبان برای به اصطلاح «اعلای کلمة الله» بوده و نه مسئله جهاد در میان رهبران این گروه جایگاهی داشته است؛ زیرا مقامات سیاسی طالبان در قطر در چند سال اخیر بارها اعلام کرده‌اند که «امارت اسلامی» یک حکومت بود و امریکایی‌ها آن را نابود کردند، اکنون نیز تا احیای حکومت امارت اسلامی به جنگ ادامه می‌دهند. هرچند رهبران این گروه خیلی از اصطلاح «امارت» صراحتاً صحبت نمی‌کنند.
بنا بر این، هر قدر هم که امیدواری برای اثر گذاری فتوای علمای پاکستانی بر گروه طالبان وجود داشته باشد، به نظر نمی‌رسد که این گروه از داعیه احیای دوباره امارت اسلامی دست بکشد؛ زیرا تحریک طالبان اساساً ماهیت استخباراتی و قدرت طلبانه دارد و چانه‌زنی در مورد تقسیم قدرت بیشتر برای آن جذابیت دارد تا دستورالعمل‌های مذهبی.
گروه طالبان در گذشته زمانی که فتواهای علمای بزرگ جهان اسلامی را مبنی بر حرمت جنگ در افغانستان دریافت کرده‌، ضمن رد آن جنگ خود را به عنوان جهاد در افغانستان توجیه نموده و بیان داشته که شرایط هر کشور تفاوت دارد و مثلاً حرمت و وجوب جهاد در هر کشور و منطقه متفاوت است.
پس باید توجه داشت که ماهیت استخباراتی گروه طالبان ایجاب می‌کند که یا فتوای «پدران معنوی» خود را نادیده بگیرد یا ناگزیر به آن تمکین کند، که گزینه اول با درصد بالایی محتمل تر است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا