همهگیری کرونا، تخته خیزی برای طالبان
در افغانستان، تعامل بشردوستانه میتواند با ثمرتر از استراتژی فشار سیاسی متمرکز بر آتشبس باشد. کمککنندگان و نهادها میتوانند به خوبی کار کنند و آشکارا تصدیق کنند که شورشیان نقش اساسی را ایفا میکنند و از آنها خواسته شود تا برای جلوگیری از شیوع ویروس و تسهیل کار صحی، اقدامات مشخصی انجام دهند.
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
در اواخر ماه مارچ، طالبان یک ویدئوی غیر معمول را منتشر کردند. به جای تصاویر غیر معمول جنگجویان در حال آموزش، ویدئو اعضای این گروه را با ماسکهای جراحی نشان میداد که دروازه به دروازه، آزمایش درجه حرارت را انجام میدادند و مایع ضد عفونی توزیع میکردند. یک صدای بلند به زبان انگلیسی وعده داد که کمیسیون صحی طالبان همهگیری را تحت کنترول دارد. راوی ادعا میکرد که طالبان تیمهای صحی معلوماتی، کارزار توزیع و حتی مراکز قرنطین ایجاد کردهاند.
شورشیان معمولاً با سوء استفاده از ضعف دولت و بحرانها، بهتر خود را نشان میدهند. «دیوید کیلکولن» نظریهپرداز ضدشورش استدلال میکند که چنین گروههایی که در رقابت با حکومت کنونی گیر ماندهاند، فقط باید کمتر ناتوان و کم حاشیه باشند تا مشروعیت ایجاد کنند. ظاهر مهمترین چیز است.
یکی از تحلیلگران به تازگی هشدار داد که پاسخ ضعیف دولت به ویروس، میتواند به «گروههای تروریستی کمک کند تا اعتبار خود را به عنوان خدمتکاران شایسته مردم تقویت کنند». ضعف در حکومت ظرفیت بسیاری از گروههای مسلح را دستکم میگیرد. در حالی که تروریستها و باندهای جنایتکار به خوبی از همهگیری ویروس برای تبلیغات یا اهداف اجباری استفاده میکنند، آنها آماده پاسخگویی به یک بحران واقعی صحی کوچک هم نیستند – چه رسد به این که اثرات گستردهتری بر اقتصاد و سایر بخشها خواهد گذاشت.
ملتهای ثرومتمند و آماده برای تطبیق واکنشهای مؤثر، علیه همهگیری دست و پنجه نرم میکنند. اگر حتی پیشرفتهترین سیستمهای مراقبت بهداشتی به سرعت توسط شیوع ویروس کرونا مغلوب شدهاند، چگونه کسانی که در شکنندهترین و خشنترین وضعیت قرار دارند، میتوانند کنار آیند؟ در نهایت، غیرنظامیانی که تحت کنترول گروههای مسلح زندگی میکنند به گونه ناعادلانه رنج خواهند برد. خشونت، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی را محدود میکند، زنجیرههای تأمین –مواد بهداشتی و غذایی- را تحت فشار قرار میدهد و متخصصان بهداشت را مجبور به فرار به مناطق امن میکند. کل جوامع ممکن از خدمات درمانی محروم شوند و این اختلال میتواند به حدی شدید باشد که سیستمهای درمانی محلی از هم فرو بپاشد. دادههای اخیر حاکی از آن است که یک سوم از جمعیت کابل در حال حاضر به بیماری ویروس کرونا آلوده شدهاند و دولت افغانستان تخمین میزند که ۱۱۰ هزار نفر ممکن در نهایت جان خود را از دست بدهند. یک دیپلمات که من با آن خصوصی صحبت کردم تخمین میزند که شمار تلفات ممکن است به شش برابر این مقدار فعلی نزدیک باشد اما شک دارد که ما با توجه به عدم دسترسی مردم به مراقبتهای بهداشتی و دادههای ضعیف در مورد مرگ و میر در کشور، تعداد واقعی را بدانیم.
هنگامی که سازمان ملل متحد خواستار آتشبس فوری جهانی در دوم اپریل شد، گروههای مسلح در کامرون جمهوری مرکزی افریقا، کولمبیا، لیبیا، میانمار، فیلیپین، سودان جنوبی، سوریه، اوکراین و یمن اعلام کردند که آنها به طور موقت جنگ را به خاطر تسریع رسیدگی به همهگیری ویروس کرونا متوقف میکنند.
در افغانستان، طالبان مدتهاست تقاضاها را برای آتشبس – حد اقل علیه نیروهای محلی – رد کردهاند و همهگیری نیز اوضاع را تغییر نداده است. بر عکس، طالبان حملات شان را در هفتههای اخیر افزایش دادهاند. وزارت صحت عامه افغانستان اعلام کرده که کارماندان صحی قادر به انجام وظایف خود نخواهند بود و در صورتی که خشونتها همین طور ادامه یابد، افراد ملکی قادر به دسترسی به خدمات نخواهند بود. ذبیحالله مجاهد سخنگوی گروه طالبان گفت که این گروه با آتشبس در مناطقی که بیماری سرایت کند موافقت میکند. اما این امر قبلاً اتفاق افتاده است: طالبان مناطق وسیع ولایت هرات، مرکز شیوع بیماری را تحت کنترول دارد. با این حال، حکومت امریکا و وزارت صحت عامه افغانستان از تلاشهای طالبان برای آگاهی عامه و تسهیل کار کارمندان صحی ستایش کردند.
در افغانستان، تعامل بشردوستانه میتواند با ثمرتر از استراتژی فشار سیاسی متمرکز بر آتشبس باشد. کمککنندگان و نهادها میتوانند به خوبی کار کنند و آشکارا تصدیق کنند که شورشیان نقش اساسی را ایفا میکنند و از آنها خواسته شود تا برای جلوگیری از شیوع ویروس و تسهیل کار صحی، اقدامات مشخصی انجام دهند. اگر آنها از همکاری امتناع کنند، طالبان باید به خاطر همدستی در مرگ و میرهایی که مطمئناً در پی آن هستند، مورد انتقاد عموم قرار گیرند.
در صورت عدم وجود چنین تلاشی، طالبان به احتمال زیاد به بهرهگیری از این بیماری برای اهداف خود ادامه خواهند داد – حداقل تا زمانی که این بحران تأثیر مستقیم بر آنها را نیز آغاز کند. وقتی مردم خود آنها شروع به مردن کنند، ممکن این مسئله را جدیتر بگیرند، اما در آن وقت خیلی دیر خواهد بود.