طا-لبان و چالشهای کریدور ریلی جدید
مانع بزرگ دوم برای اتصال افغانستان در طرح بزرگ ترانزیت منطقهای، عدم ثبات پایدار در افغانستان است. کشورهای منطقه احتمالاً در شرایط غیرقابل اطمینان سرمایهگذاری هنگفتی انجام نخواهند داد
توافقنامه انتقال کالا از طریق خط آهن بین افغانستان، ازبکستان، قرقیزستان و چین روز شنبه نزدهم سنبله، میان نمایندگان کشورهای یاد شده به امضا رسید. امضای توافقنامه ترانزیت ریلی چهار جانبه یک بار دیگر اهمیت افغانستان و امکان تطبیق طرحهای کلان ترانزیت منطقهای را از مسیر افغانستان مورد بحث قرار داد.
از آغاز سال ۱۹۹۰ تاکنون، ضرورت اتصال منطقهای شمال با جنوب از مسیر کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان یکی از محورهای مهم مذاکرات کشورهای منطقه بوده است و از آن زمان تاکنون دو مانع بزرگ در مسیر تحقق این رؤیای بزرگ وجود داشته است.
نخستین مانع بزرگ، رقابت منطقهای و نگاه انحصاری پاکستان است. پاکستان پیوسته تلاش کرده است که اتصال ترانزیت منطقهای را در انحصار داشته باشد. این در حالی است که دولتهای هند، ایران، افغانستان و برخی کشورهای آسیای مرکزی بر اتصال جنوب آسیا و آسیای مرکزی از طریق بندر چابهار و اتصال خط جادهای و راه آهن از سرحدات افغانستان علاقمند هستند. با همین رویکرد، دولت هند در بندر چابهار سرمایهگذاری را آغاز کرد و جاده ترانزیتی زرنج- دلارام را از مرز سیستان و بلوچستان تا شاهراه ترانزیتی هرات- کابل در سال ۱۳۸۴ احداث کرد. در همین راستا تکمیل جاده ترانزیتی از مسیر هرات تا شمال افغانستان (جاده قیصار-لامان) و اتصال آن به کشورهای آسیای مرکزی و نیز مطالعات فنی طرح اتصال راه آهن از مبدأ بندر چابهار تا مرز چین نیز مورد توافق کشورهای ذیدخل منطقه قرار گرفت. با این وجود، ناامنیهای هدفمند در مسیر این جاده استراتژیک آن قدر ادامه یافت که امکان اجرای این پروژه بزرگ عملاً در دولت پیشین افغانستان متوقف ماند.
پاکستان بر آن است که اتصال آسیای مرکزی به آسیای جنوبی را طبق نقشه راه خود و توسط بندر گوادر عملی سازد و با این طرح، نقش و جایگاه رقبایی مانند هند و ایران را کمرنگ کند. اسلامآباد، برای ایجاد دهلیز مورد نظر، تاکنون دو طرح را در پیش گرفته است؛
نخست این که پاکستان قصد دارد از مسیر شمال افغانستان (منطقه واخان) و سپس تاجیکستان، مسیر ترانزیتی کشورهای آسیای مرکزی را به جنوب آسیا ایجاد کند. در این صورت تاجیکستان موقعیت استراتژیکی کسب خواهد کرد اما جایگاه جئوپلتیکی و جئواکونومیکی افغانستان از دست خواهد رفت. جنجالهای رسانهای اخیر درباره منطقه واخان افغانستان نیز ریشه در همین بحث کلان و استراتژیک دارد.
طرح دوم پاکستان این است که چین و کشورهای آسیای مرکزی، از طریق اتصال راه آهن ازبکستان به کابل و پیشاور، به جنوب آسیا وصل شود. این پروژه بزرگ به نام «ترانس افغان» در نظام پیشین افغانستان امکان سنجی شد. سال گذشته دولت چین برای تامین مالی این پروژه اعلام آمادگی کرد و دولتهای پاکستان، ازبیکستان، قرقیزستان و حکومت طا-لبان قرارداد پروژه ترانس افغان را امضا کردند. امضای قرارداد ترانزیت ریلی که میان طا-لبان، ازبیکستان، قرقیزستان و چین صورت گرفت به نحوی مکمل طرح بزرگ «ترانس افغان» است.
مانع بزرگ دوم برای اتصال افغانستان در طرح بزرگ ترانزیت منطقهای، عدم ثبات پایدار در افغانستان است. کشورهای منطقه احتمالاً در شرایط غیرقابل اطمینان سرمایهگذاری هنگفتی انجام نخواهند داد. به همین سبب بود که با احتمال فروپاشی دولت افغانستان پس از خروج ناتو و امریکا، تمام طرحهای بزرگ منطقهای از جانب کشورهای منطقه تعلیق شد. اکنون هم تطبیق پروژههای بزرگی مانند کاسا هزار، تاپی و اتصال راه آهن چین-قرقیزستان-ازبیکستان-افغانستان بستگی به ثبات سیاسی و وضعیت حکومت طا-لبان دارد.