انفجار خونین هفته گذشته کابل آغازگر یک سلسله تحولاتی شد که برایند آن موضعگیریهای تند احزاب سیاسی، جریانهای اجتماعی و اعتراضهای تند خیابانی شهروندان کابل در برابر نظام شد و شهر کابل را تا مرز یک شهر پیش از کودتا برده و مردم را وحشتزده کرد .
از آن طرف به خشونت کشیدهشدن اعتراضها با تیراندازی سربازان پولیس به سوی معترضان به وخامت اوضاع بیش از پیش افزود و شماری از چهرههای سیاسی خواستند از وخامت اوضاع به نفع خودشان استفاده کنند .
حکومت هم کوتاه نیامده و با اوباش خواندن معترضان خواست وضعیت را مدیریت کرده و جو سیاسی پایتخت را به حالت عادی بر گرداند، اما این موضعگیری حکومت به رغم محاسبههای ارگ نتیجه عکس داد و وخامت اوضاع را تشدید کرد .
در این میان، احزابی که به نوعی از حکومت و سیاستهای تک روانه نهاد ریاستجمهوری ناراضی بودند، دست به کار شده و برای بهرهبرداری از حالت پیش آمده در برابر حکومت موضعگیریهای تندی را اتخاذ کردند .
حزب جمعیت اسلامی افغانستان به مثابه یک تشکل بزرگ سیاسی و شریک قدرت در یک و نیم دهه پسین نیز از سیاستهای رییسجمهور نسبت به مفاد توافقنامه حکومت وحدت ملی و خواستههای این حزب خسته شده و رخدادهای اخیر کابل باعث شد تا دیگر صبر و خویشتنداری آن لبریز گشته و موضع خویش را اعلام کند .
این حزب، امروز در یک نشست خبری مواضع خویش را در مورد حوادث اخیر در کابل اعلام کرده و از حکومت خواستار برکناری مقامهای امنیتی کشور، پیگیری شفاف حوادث خونین روزهای چهارشنبه، جمعه و شنبه و همچنان تطبیق کامل موافقتنامه حکومت وحدت ملی به عنوان سند مشروعیت و موجودیت نظام کنونی در کشور شد .
صلاح الدین ربانی، رییس حزب جمعیت اعلام کرد شورای رهبری این حزب به این تصمیم رسیده است که در برابر حکومت موضع گرفته و خواستار اصلاحات در نظام شود .
او همچنان از مواضع و عملکردهای بعدی حزب جمعیت سخن گفته و به حکومت هشدار داد که اگر به خواستهای این حزب رسیدگی نشود، در مشوره با احزاب و تشکلهای سیاسی همسو اقدام خواهند کرد .
صلاح الدین ربانی به سه موضوع مهم در این نشست خبری اشاره داشت: یکی حمایت تمام اعضای رهبری حزب جمعیت از این موضعگیری از جمله عطا محمد نور، دوم کاندید جمعیت خواندن داکتر عبدالله عبدالله و سوم هم آرزوی همسویی رییس اجرایی حکومت از این تصمیم حزب جمعیت .
آنچه از سخنان صلاح الدین ربانی بر میآید، اطمینان او در مورد عطا محمد نور و عدم اطمینان او در باب داکتر عبدالله عبدالله است .
عدم اطمینان او در مورد همسویی داکتر عبدالله میتواند ناشی از تصمیم شورای رهبری حزب جمعیت و طرد داکتر عبدالله از این شورا باشد .
از آنسو، داکتر عبدالله نیز از تریبون حکومت برای معترضان گفت که حکومت آمادهی گفتوگو با معترضان است و این نشان میدهد که داکتر عبدالله خود را جزو حکومت دانسته و صلاح خویش را در آن میداند که در حکومت باقی بماند .
گفتههایی هم وجود دارد که داکتر عبدالله شماری را در برابر شورای رهبری جمعیت بسیج کرده است، تا نیروی جدیدی را در برابر این حزب به وجود آورده و برای خویش پشتوانه سیاسی دست و پا کند .
کشیدگیها میان عبد الله و حزب جمعیت در همین جا پایان نمییابد؛ بازیهای ارگ را در برابر اعضای کلیدی جمعیت و ائتلاف شمال نیز به معادله بیفزایید .
سیاست ارگ از زمان پیدایش حکومت جدید همواره حذف و یا کنار زدن مجاهدین سابق و به ویژه حزب جمعیت از قدرت و کاخ ریاستجمهوری بوده و این سیاست ارگ تاهنوز هیچ تغییر نکرده است .
عبدالله خوب میداند که وجود او در ارگ و قدرت یک وصله ناجور بوده و هیچگاه از سوی ریاستجمهوری و حامیان غربیاش با او صادقانه رفتار نخواهند کرد .
بازیهای اشرف غنی در یک سال پسین نشان میدهد، ریاست جمهوری گاهی از عبدالله برای آرامکردن جناح شمال استفاده کرده و هرگاه فرصت مساعد شده دست دوستی به سوی مخالفانش دراز کرده و حتا خواسته میان او و همسنگران سنگران سابقش شکاف ایجاد کند؛ چنانچه نزدیکی غنی با عطا محمد نور در همین راستا صورت گرفت و توانست حامی قدرتمندی چون والی بلخ را از کنار عبدالله دور کند .
حزب جمعیت خانه عبدالله است و هرجا هم که سفر کند سرانجام باید به این خانه باز گردد و با اعضای خانواده آشتی کند .
اگر عبدالله در کنار دیگر اشتباهات سیاسیاش که در کارنامه دارد، اینبار نیز جانب ارگ را بگیرد، سرنوشت جنرال دوستم در انتظارش خواهد بود و باید خواب بازنشستگی سیاسی را در یکی از ویلاهای کشورهای دور یا نزدیک ببیند .
از سخنان صلاح الدین ربانی نیز بر میآید که جمعیت قصد آشتی با عبدالله را دارد و میخواهد اعضای خانوادهاش را دوباره زیر یک سقف جمع کند .
با اینهمه پرسش این است، عبدالله عبدالله به خانه باز خواهد گشت یا نه؟