آخرین اخبارادبیاتفرهنگ و دانشمقالات علمی-تحقیقی

عبیدالله زاکانی؛ بزرگترین طنز پرداز ادبیات فارسی

زاکانی از شاعران معاصر سلاطین اینجو و آل جلایر به شمار می‌رفت. همچنین وی با حافظ شیرازی، سراج‌الدین قمری و سلمان ساوجی معاصر بود. در خصوص شرایط سیاسی دوران زندگی زاکانی باید گفت، وی در روزگار آشفته و نابسامانی می‌زیست

خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی یکی از چهره‌های برجسته ادبیات فارسی در سده هشتم هجری بود که نگاه دقیقی به وضعیت زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم داشت و با قلم انتقادی، تیز و طنزآمیز خود مسایل و مشکلات مردم را به گوش سیاستمداران می‌رساند.
طنز یکی از شیوه‌های مهم در عرصه ادبی است که در حیطه سیاسی، اجتماعی، روان شناختی و روابط اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گیرد و تاثیر آن بیشتر از زور و قدرت سیاسی است.
واژه طنز، به معنی لغوی آن یعنی مسخره کردن و خنده، که از واژه sative اروپایی اخذ شده که در حقیقت اعتراضی است بر مشکلات و نابسامانی‌ها و بی رسمی‌ها که در یک جامعه وجود دارد و گویی جامعه و مسئولان امر نمی‌خواهند این اعتراض‌ها را مستقیم و بی پرده بشنوند به همین دلیل شاعران و نویسندگان با بزرگ نمایی و جلوه دادن جهت زشت و عیب‌های جامعه و روابط حاکم در حیات اجتماعی درصدد رفع آن‌ها برمی‌آیند.
یکی از این طنزپردازان عبیدالله زاکانی بود که پرویز اتابکی مصحح و مترجم کلیات عبید در خصوص وی می‌گوید: عبید زاکانی بی گمان بزرگترین لطیفه پرداز چیره دست میدان ادبیات فارسی است و شاید در جهان نیز تالی و نظیر او نباشد.

ضمیر روشن، هوش تیز، حضور ذهن، طبع وقاد، سرعت انتقال، قوت ضبط بر اخبار و روایات و قصص، اطلاع وافی بر زبان عرب، ذوق وافر، شیرینی بیان، ملاحت گفتار، قدرت درک و شدت تأثر و احساس، یکجا در وجود این سخن پرداز ملیح و گشاده زبان خاور زمین جمع آمده است، خنداندن و آوردن تبسم هنر بسیار بزرگی است، پس عبید را محترم شماریم و نامش را بزرگ و ارجمند داریم، زیرا او اعجاز شگرفی آورده است.
برای این کار ذوق و لطف بی پایانی لازم است و دست چابک و پنجۀ سحرانگیز و گرم و مضراب افسونکاری می‌خواهد تا تار‌های وجود این خاکستر نشینان را بلرزاند. حملات اسکندر، عرب، مغول، ازبیک، غره و ترکتازی‌های دیگر مهاجمین و مصایب و آلام داخلی با ارواح و عقول و ذوق‌های مردم این سامان سخت معارضه کرده است، چندانکه روح شادمانی و طرب و انبساط را بکلی از میان برده و بساط نشاط را برچیده است.
از این رو فرزانه‌ای پاکدل و آشنا به رموز و ریزه کاری‌ها باید تا غبار کدورت و اندوه قرن‌ها را از دل‌ها بزداید و خلق را بخنداند. این استاد فرزانه و روانشناس عبید زاکانی است.
زندگینامه
عبیدالله زاکانی از خاندان زاکانیان قزوین بوده و در قزوین دیده به جهان گشود. از زندگی نامه او اطلاع بسیار اندکی در دست است از مهم‌ترین مورخانی که تا حدودی برخی از زوایای تاریک زندگی وی را روشن می‌کند، حمدالله مستوفی مورخ معاصر او و دولتشاه سمرقندی است که تاریخ تولد زاکانی را ۶۹۰ قمری ذکر کرده اند.

بنا به گفته خود از ابتدای جوانی به طور جدی مطالعه کتاب‌ها و سخنان علما و حکما را دنبال کرد و از آن پس نیز از مطالعه آثار حکمای قدیم و متأخرین دست برنداشت. به تدریج دانش‌های رایج روزگار خود و زبان و ادب عرب را آموخت و با علم نجوم هم آشنا شد.
ورود به دربار آل اینجو
زاکانی از شاعران معاصر سلاطین اینجو و آل جلایر به شمار می‌رفت. همچنین وی با حافظ شیرازی، سراج‌الدین قمری و سلمان ساوجی معاصر بود. در خصوص شرایط سیاسی دوران زندگی زاکانی باید گفت، وی در روزگار آشفته و نابسامانی می‌زیست، زیرا حکومت ایلخانان با مرگ ابوسعید بهادرخان به پایان رسید و دوران فترت و حکومت مدعیان در گوشه کنار ایران(فارس) آغاز شد به گونه‌ای که حدود۵۰ سال نزاع برای تثبیت قدرت وجود داشت.
یکی از این حکومت‌ها فرزندان آل اینجو بودند که در شیراز حکومت می‌کردند و زاکانی یکی از شاعران آن‌ها بود در حقیقت زاکانی پس از ۳۵ سالگی در بدو پادشاهی شاه شیخ ابواسحاق اینجو به شیراز رفت و در آنجا چند سالی در خدمت پادشاه و وزیرش رکن‌الدین عمیدالملک به سر برد و آنان را مدح گفت.
پس از سقوط دولت ابواسحاق اینجو، به بغداد رفت. وجود حکومت‌های کوچک و مستقل در ایران(فارس) سبب شد که زاکانی در تألیفات خود از چندین تَن از پادشاهان و معاصران خود مانند خواجه علاءالدین محمد، شاه شیخ ابوالحسن اینجو، رکن‌الدین عبدالملک وزیر سلطان اویس و شاه شجاع مظفری یاد کند.
آثار و تالیفات
از جمله مشهورترین آثار زاکانی می‌توان به آثار ادبی وی شامل قصاید، غزلیات، رباعیات اشاره کرد. همچنین مثنوی عشاق‌نامه، اخلاق‌الاشراف، ریش‌نامه، صد پند، لطایف و ظرایف، رساله دلگشا و منظومه موش و گربه از جمله این آثار هستند که مورد توجه و اقبال عمومی قرار گرفتند.


بیشتر این آثار را با زبان طنز به نگارش درآورده است شاید تا سده هشتم و ظهور عبید زاکانی طنزپرداز حرفه‌ای به معنای امروزی و متعارف آن نداشته‌ایم به همین دلیل با قدری تسامح عبید زاکانی را می‌توان پدر طنز فارسی دانست.
محتوی و مضمون آثار

زاکانی با زبان گزنده و تند خود به شهرت رسید، او قلم انتقادی خود را در اعتراض به فضای اجتماعی و سیاسی زمانه خود به کار می‌برد و به عرف ها، عادات نادرست، مفاسد و معایب حکومت‌ها حمله و ایرادات را گوشزد می‌کرد.
انتقاد‌های کوبنده و صریح این شاعر تنها متعلق به دوره خودش نیست و در آثار خود خارج از آن دوره هم آثار انتقادی نوشته است، اما حکومت‌ها سعی داشتند، کار او را سخیف و کم‌ارزش جلوه دهند و می‌خواستند او را به نحوی سرکوب کنند. بخش زیادی از این مسئله به خاطر زبان تند و گزنده عبید بود.

ایرج شهبازی در خصوص محدود کردن زاکانی از طرف قدرتمندان در گفت‌وگویی اظهار کرد: عبید زاکانی در طول تاریخ همواره به دلایل مختلف بایکوت شده است و از این چشم‌انداز، بسیار شگفت‌آور است.
غیر از این بایکوت شدیدی که وجود داشته، به خاطر حملات ویرانگری که به اصناف مختلف جامعه انجام داده، طبقات مختلف جامعه را زیر سوال برده و به بدترین شکل ممکن به آن‌ها توهین کرده، تقریباً عموم اصناف جامعه با عبید مخالف بودند.
همچنین به خاطر اینکه از تابو‌ها و خط قرمز جامعه فراوان عبور کرده، وجدان عمومی جامعه هم در سطح ظاهر در مقابل او گارد داشته است، اما تعداد نسخه‌های دیوان عبید زاکانی و تعداد مراجعاتی که به این کتاب و توجهاتی که به سایر آثار او شده، نشان می‌دهد در آثار عبید زاکانی چیزی است که قابل حذف نیست.
عبید زاکانی نیازی را برآورده می‌کند که این نیاز را فقط خودش می‌تواند برآورده کند به نظر من دیوان عبید زاکانی حقیقتاً از این منظر درس عبرتی است، برای افرادی که می‌خواهند کار جدی و ماندگار برای جامعه خود انجام دهند.
یکی از تفاوت‌های عبید زاکانی با دیگر شاعرانی که به انتقاد از وضعیت زمان خود می‌پرداختند، رندی و صراحت کلام عبید بود، وی به عنوان شاعر و نویسنده‌ای جسور و باشهامت، هرچه را به ذهنش می‌آمد، بی‌پرده بیان می‌کرد به گونه‌ای که تمام مرز‌های زبانی و چارچوب‌های اجتماعی را شکسته و افشاگری کرده است.
همین زبان تند و انتقادی وی باعث شد تا عبید چه در دوران زندگی و چه پس از آن، محکوم به انزوا شود و مدام از طرف محافل ادبی و سیاسی طرد شود البته هر چند که آثار او باب میل قدرت‌مندان نبود، اما به خوبی توانست خود را در ذهن مردم که مخاطب اصلی او هستند، ماندگار سازد و همین راز موفقیت و جاودانگی عبید است. ادوارد براون او را یکی از برگزیده‌ترین هجوسرایان و تقلیدنویسان ایران(حوزه زبان فارسی) می‌داند.
گذشت زمان نیز به نظم و نثر زاکانی خللی وارد نکرده و مناسبت و تازگی آن تا به امروز محفوظ مانده است. نکته یابی، انتقاد‌های ظریف اجتماعی در قالب طنز و لطیفه، ابتکار، نواندیشی، لطف بیان، قدرت تعبیر، اوج بلاغت و سرانجام ایجاز هنرمندانه از ویژگی‌های مهم آثار عبید زاکانی است.

در کنار آثار طنز و هزل، غزلیات بسیار ناب و دلکشی از عبید باقی مانده که از جمله ارزشمندترین غزلیات زبان فارسی هستند. زبان وی در سرودن غزل شیرین و روان و ۹۰ درصد آن مضمونی عاشقانه دارد. در اشعارش صور خیال و پیچیدگی‌های کلامی کمی دیده می‌شود.
در کنار عشق، غزلیاتی در مدح پادشاهان و بزرگان هم در اشعارش وجود دارد. همچنین در آثار عبید ۴۱ قصیده آمده که تعداد بیت‌های آن به هزار و ۹ عدد می‌رسد. از این آثار ۲۸ قصیده در ستایش شیخ ابو اسحاق، ۶ قصیده در مدح خواجه رکن الدین عمیدالملک وزیر او، چهار قصیده در ستایش شاه شجاع مظفری و چهار قصیدۀ دیگر در مدح سلطان اویس جلایری است.
در قصیده بیشتر به شیوه سنایی و انوری و در مثنوی به نظامی و در غزل به سعدی توجه داشته است. به طور کلی نیروی ابتکار در عبید زیاد است، چنان که برخی از اثر‌های او هنوز هم در ادب فاسی تازگی دارد.
خاموشی:
سرانجام این نویسنده و طنزپرداز نامدار بنا به نوشته تقی‌الدین کاشی در کتاب تذکره در ۷۷۲ قمری دیده از جهان فروبست، محل دفن وی را گروهی اصفهان و برخی بغداد نوشته‌اند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا