عطامحمد نور؛ آغاز یک تحول برای دفاع
کارتی که آقای نور رو کرده، میدان بازی را با بسیج عمومی علیه طالبان به سود نظام تغییر میدهد؛ زیرا او به وضاحت توضیح داده که برای سرکوب طالبان نیاز به هماهنگی در سطح کلان ملی، حضور اقوام در صحنه تصمیم گیری و حرکت به سوی اتحاد است
روز گذشته عطامحمد نور رهبر جمعیت اسلامی در یک یادداشت مفصل، وضعیت امنیتی کشور را به بررسی گرفته و ضمن تاکید بر پرهیز از «ملوکالطوایفی» شدن، برای کار مشترک روی طرحی جامع برای دفاع از کشور در برابر طالبان و تروریزم با مارشال دوستم و محمد محقق از چهرههای برجسته ضد طالبان، ابراز آمادگی کرد.
این زیگنال مهم در حالی از سوی آقای نور به جانب محقق و دوستم ارسال شد که مارشال عملاً در جنگ با طالبان قرار دارد و محقق نیز بارها برای دفاع در برابر طالبان ابراز آمادگی کرده است.
تاکنون معلوم نیست که واکنش جنرال دوستم به این پیام چیست، ولی محمد محقق از آن استقبال کرده است.
اما آنچه در مقطع کنونی اهمیت مضاعف دارد، این است که پیام عطا محمد نور چه دارد و چرا مهم است.
آقای نور در گذشته نیز زمانی که به کابل میآمد، یخ سیاست و انجماد روابط سیاسی در کابل میشکست و ذوب میشد، زیرا او به خوبی میتواند یک فرایند سیاسی را مدیریت کند و از پس جمع اضداد جریانهای سیاسی پراکنده و نا متجانس بر میآید. آقای نور از جمعیت اسلامی افغانستان نمایندگی میکند، حزبی که هم تجربه دولت داری در کارنامه دارد، هم تجربه دفاع و هم تجربه اپوزیسیون بودن؛ بنا بر این، از یادداشت آقای نور بر میآید که در ضمن نگرانی از وضعیت امنیتی کشور، برای مصئونیت وحدت ملی و نظام سیاسی از صدمات اقدامات ناسنجیده و احساساتی، اهتمام دارد و هر طرح و برنامهای را برا کل کشور مطرح میسازد، نه یک بخش کوچک و یک گوشه محدود.
گذشته از این، آقای نور در این یادداشت به رغم تمام اختلافات سیاسی که میان احزاب و جریانها و بزرگان وجود دارد، بانی یک تحول عظیم در چارچوب ملی شده؛ زیرا به نظر میرسد که او از بحرانهای داخلی دهه هفتاد درک عمیقی دارد و میداند که اگر کشور به سوی پارچه پارچه شدن ناشی از حرکتهای برنامه ریزی نشده برود، آنگاه جمع کردن وضعیت سیاه مستقبل محتوم، از عهده کسی بر نمیآید و هیولای تروریزم از آن ماهی مقصود صید خواهد کرد. به خاطر همین مسئله هم است که او در یادداشتش قید جلوگیری از «ملوکالطوایفی» شدن کشور را مطرح کرده و بازی کوچک عملیات علیه طالبان در یک ولسوالی یا علاقهداری را به سطح ملی کشانده و تلاش دارد که تحرکی به مثابه «مقاومت» ایجاد کند، تا هم در برابر طالبان حرفی برای گفتن داشته باشد، هم اقوام مختلف و نحلههای متفاوت سیاسی- فرهنگی- اجتماعی در آن حضور فعال داشته باشند و هم ارزشهای عظیم دو دهه اخیر حفظ گردد.
این پیام و اقدام آقای نور میتواند آغازگر یک بسیج ملی علیه گروه طالبان شود که سرخوش از باده توافق دوحه و مغرور از «به زانو در آمدن امریکا» پشت پا به همه تعهدات زده و با تمام توان و پوتانسیل تلاش دارد که قدرت را با غضب و قهر تصاحب کند.
انتقادات زیادی بر دولت افغانستان به ویژه حکومت کنونی وارد است، از جمله دست کم ضعف در مدیریت نهادهای امنیتی، مبارزه علیه فساد و تلاش حلقاتی در درون آن برای انحصارگری که عاملی شده در جهت قدرت گیری روز افزون طالبان و سقوط سیستماتیک ولسوالیها در نقاط مختلف، بنا بر این، کارتی که آقای نور رو کرده، میدان بازی را با بسیج عمومی علیه طالبان به سود نظام تغییر میدهد؛ زیرا او به وضاحت توضیح داده که برای سرکوب طالبان نیاز به هماهنگی در سطح کلان ملی، حضور اقوام در صحنه تصمیم گیری و حرکت به سوی اتحاد است.
صحنه سیاست، میدان عمل و جرئت سیاسی است نه میز تئوری پردازی و تز نویسی، اما جرئت سیاسی زمانی مبدل به یک تحول عظیم و تحرک بزرگ میشود که متر و معیارها در سطح ملی گسترده شود.