عطامحمد نور: پنجشیر تنها در جغرافیایش خلاصه نمیشود
با به سرانجام رسيدن مذاكرات صلح با گلبدين حكمتيار، ما از شمار كسانى بوديم كه از اين پروسه حمايت كرديم و آن را به فال نیک گرفتيم. ديدگاه ما اين بود كه پس از سالهاى دراز جنگ و خصومت حالا فرصتى دست داده است تا يك مخالف دولت بتواند با پذيرش قانون اساسى در كنار ديگر شهروندان كشور زندگى مسالمتآميز داشته باشد و از تخريب، ويرانگرى و انتحار بپرهيزد.
متأسفانه بر خلاف انتظار، آقاى حكمتيار از بدو تسليم شدن به حكومت افغانستان، يكسره در پى دامنزدن به مسايل منطقوى، قومى، زبانى و اختلافات سليقوى برآمد و ديده مى شود كه در پى انجام يك ماموريت توسط بيگانه هاست. تخریب فراوان او را در نخست جدی نگرفتیم چون نمیخواستیم در برابر کسی سخن بگوییم که به نظامی که ما در آن سهیم استیم تسلیم شده بود، اما وی هر روز بیشتر از پیش به ارزشهای مردم ما تاخت. سخنان اخير وى در مورد پنجشير و بهتان و تهمت به قهرمان ملی افغانستان شهید احمدشاه مسعود که خط سرخ پیروان و همرزمانش است، نهايت درماندگى و ذلت است و به یکبار دیگر نقاب از این واقعیت برداشت که وی منافع و مخالفتهايش را بر اساس جغرافيا و رنگ تعيين ميكند. من چنانچه بارها گفتهام «پنجشیر نگين جهاد و مقاومت است»، همانطوريكه قندهار از عزت آفرينان دوره جهاد مردم افغانستان است و همانسان که ما در جمعیت اسلامی به باهمی و همبستگی تمام مردم کشور باور داریم، این کشور و حزب خود را جایگاه و خانهٔ تمام اقوام دانسته و از بدخشان تا قندهار، ننگرهار تا هرات و پكتيا تمام مردم را نور چشم و قوت قلب خود میپنداریم.
يکبار ديگر تأكيد ميكنم كه تاختن بي محابا به ارزشها و افتخارات مردم مبارز و باافتخار پنجشير و بهخصوص به قهرمان زندهیاد مسعود بزرگ نشانگر عقده و خبث درونى اين چنين افراد است و برای ما خاموشی در این مورد گناه عظیم خواهد بود. آقاى حكمتيار وقتی برای گسترش نفوذ و حفظ پایههای حزبش دامادهای پنجشیری انتخاب کرده، حالا با دو رویی نباید در مورد این ولایت به بدی سخن بگوید زیرا ملیونها انسان آزاده از سرتاسر اين كشور، از اقوام مختلف و با زبانهای مختلف، متعهد به پاسدارى از پنجشير و ارزشهايش استند. پنجشير تنها در جغرافيایش خلاصه نميشود، بلکه هزاران هزار پاسدار در هر سمت و سوی این سرزمین دارد که از جان و مال میگذرند تا این “درهٔ مرد آشيان” همچنان سد تسخير ناپذير، سرزمين دشمنشكن و خار چشم بدبينان باقى مانده و زندگى، غرور و بالندگى در آن، همواره مانند درياى خروشانش جارى باشد.