روز گذشته، عطا محمد نور، والی ولایت بلخ، در مراسمی که رییسجمهور غنی نیز در آن حضور داشت، بیان کرد که در صورت تحقق خواستهایش که با رییسجمهور مطرح کرده، بزودی استعفایش را به آقای غنی تقدیم میکند. رییسجمهور نیز در این مراسم، از کارکردهای وی در سِمت ولایت بلخ تقدیر و ستایش داشت و با اشارهای، آقای نور را در قسمت استعفایش به حوصلهمندی فراخواند. رییسجمهور همچنان، خواست آقای نور را« خواست شخصی نه، بلکه خواست مردمی» دانست. والی بلخ، پیش از این، از رییسجمهور، خواستهایی داشت مبنی بر برآوردهشدن حق و جایگاه سیاسی حزب جمعیت اسلامی و در کل تیم اصلاحات و همگرایی!
بحث استعفای والی بلخ، در وضعیتی پیش کشیده میشود که دگردیسیهای مهمی در سطوح بالای حکومتی افغانستان مطرح است؛ از یکطرف، تنش میان ریاست اجرائیه و شماری از اعضای کلیدی حزب جمعیت اسلامی بالا گرفته و از سوی دیگر، کرسی معاونت اول ریاست جمهوری که جنرال عبدالرشید دوستم، عهدهدار آنست نیز معلق مینمایاند. در کل، اینروزها روزهای آشفته و نگرانکنندهای برای سران سیاسی است. هرکسی در صدد کسب منافع بیشتر و روشنتر کردن افق سیاسیاش در فرداهای کشور است و به چانیزنی رو آورده است.
عطا محمد نور هم از این قاعده مستثنی نیست. او روزی و روزگاری از حامیان سرسخت و پرقدرت داکتر عبدالله عبدالله، رییس اجرائیه حکومت بود و با موضعگیریهای قاطعاش مانع از اجرای طرحی شد که عدهای آن را پس از انتخابات ریاست جمهوری گذشته، برای حکومتداری تدارک دیده بودند. اما حالا که میبیند وی( عبدالله) به اصطلاح«جُبن سیاسی» دارد و« نامرد» است، تصمیم گرفته این یار ضعیف و اما«معاملهگر»اش را کنار بگذارد و خود وارد تعامل با جانب ارگ شود.
از سوی دیگر، گفته میشود که آقای غنی از عطا محمد نور خواسته است، سِمت وزارت دفاع را قبول كند، اما آقاي نور به داكتر غني، جنرال عتيقالله بريالي را به وزارت دفاع پيشنهاد كردهاست.
گفتنی است که در مورد دیگر، رییسجمهور غني با داكتر عبدالله به توافقی دست یافته که«مصطفي مستور» به سمت وزارت ماليه و«اكليل حكيمي» به سمت وزارت خارجه گماشته شوند؛ اما آقای نور به این توافق، واکنش نشان داده و گفته است تا زمانی که صلاحالدین ربانی رضایت ندهد، هیچ نیرویی توانایی برکناری آقای ربانی را ندارد.
گذشته از اینها، اکنون زمان طرح این سوال است که به رغم کنار رفتن آقای عطا از سمت ولایت بلخ و نیز اینکه رییسجمهور با وی توافقاتی داشته است؛ آیا با توجه به پیشینهی سیاسی که آقای غنی با شرکای سیاسیاش داشته و اغلباً خلف وعده هم کرده، آیا اینبار رییسجمهور به تمامی وعدههایی که به والی بلخ دادهاست، عمل خواهد کرد؟
گمانهزنیهایی هم وجود دارد مبنی بر اینکه در صورت کنار رفتن آقای نور از بلخ، زمینهی انزوا و تضعیف وی نیز فراهم خواهد شد. این گمان بیشتر از این دید، ناشی میشود که گذشتههای کاری رییسجمهور غنی را طی بیشتر از دو سال حکومتداریاش ورق میزنند. گذشتههایی که بسیاریها از او رنجیدند و به خواستهای شان توجه چندانی نشد.
اما به نظر میرسد که توافق رییسجمهور غنی و عطا محمد نور، شکل متفاوتتر از توافقات قبلی رییسجمهور است. اکنون حزب جمعیت اسلامی، از مذاکرات عطا محمد نور با آقای غنی حمایت میکند و وی پشتوانهی مردمی نیز دارد.
فراموش نشود، مذاکرات والی بلخ با ریاست جمهوری، درست در زمانی صورت گرفته، که ریاست اجرائیه حکومت و شخص داکتر عبدالله، در برآوردهسازی خواستهای همپیماناش عاجر آمد و نتوانست نماینده خوبی از تیماش در«سپیدار» باشد؛ نمایندهای که بتواند حقاش را بگیرد و آنانیرا که بزرگترین ریسک سیاسی را در دوران انتخابات پرداخت کردند، قانع سازد.
با اینهمه، مسیر سیاسی که اکنون آقای نور در آن قرار گرفته، روشن و برای هوادارانش امیدوار کننده است. او هم از آدرس جمعیت اسلامی- حزب مقتدری که از قدرت قابل ملاحظهای در درون حکومت برخوردار است- اینک نمایندگی میکند و هم از لحاظ جایگاه و پایگاه اجتماعی، از دیگر رقبای حزبی-سیاسیاش یک سر و گردن بالاتر دارد. با این حساب، آیندهی سیاسی که والی بلخ، پس از کنار رفتناش از این ولایت برایش ترسیم کرده، جولانگاه سیاسی- اجتماعیاش را بیشتر بسط و گسترش خواهد داد و به نفع مردم، کار و پیکار خواهد کرد.
فرهاد احمدی- خبرگزاری دید