علامه سید اسماعیل بلخی؛ نماد آزادگی و مبارزه سیاسی
از منظر وضعیت کنونی کشور، انحصارگریهای سیستماتیک و زیر پا شدن عدالت اجتماعی، نیاز مبرم است که زندگی فردی و انقلابی علامه شهید به صورت اساسی و گسترده مورد توجه و غور دوباره قرار بگیرد، تا این سرمشق و این انگیزه مبارزه علیه انحصارگری بیشتر شناخته شده و جامعه را بیدار کند.
شهید علامه سید اسماعیل بلخی متولد ۱۲۹۹ هجری خورشیدی در شهرستان/ ولسوالی بلخاب ولایت سرپل در شمال افغانستان، روحانی، مبارز انقلابی و مصلح بزرگ معاصر کشور است.
شهید علامه سید اسماعیل بلخی در طول دوران زندگی سیاسی و علمیاش همواره نمادی از مبارزه خستگی ناپذیر، عدالت خواهی و شکستن طلسم انحصار سیاسی و اقتصادی در جامعه سنتی افغانستان بوده است.
امروز مصادف است با سالروز شهادت این بزرگ مرد عرصه سیاست و مبارزه علیه انحصارگری قومی و عدم عدالت اجتماعی در افغانستان.
عرض شود که از منظر وضعیت کنونی کشور، انحصارگریهای سیستماتیک و زیر پا شدن عدالت اجتماعی، نیاز مبرم است که زندگی فردی و انقلابی علامه شهید به صورت اساسی و گسترده مورد توجه و غور دوباره قرار بگیرد، تا این سرمشق و این انگیزه مبارزه علیه انحصارگری بیشتر شناخته شده و جامعه را بیدار کند.
زندگی علامه شهید را از سه منظر میتواند بررسی کرد.
۱- زندگی سیاسی- مبارزاتی
۲- زندگی علمی و طلبگی
۳- زندگی ادبی به عنوان یک شاعر- مبارز
علامه بلخی چند بار زندانی شد، ولی طولانیترین آن نزدیک به ۱۵ سال طول کشید و در این مدت او به شعر ادب روی آورد که در اشعارش در جزوات و دیوانی به نام دیوان علامه سید اسماعیل بلخی به چاپ رسیده است.
شهید بلخی در عرصه پیشرفت و ترقی معتقد بود که بدون وحدت ملی و عدالت اجتماعی ترقی و رسیدن به کاروان کشورهای پیشرفته ممکن نیست. به همین جهت در خاطراتی که از او نقل شده است، به نقاط مختلف کشور سفر میکرد تا میان کتلههای شیعه و سنی به حل اختلافات بپردازد.
از این جهت که افغانستان پس از ۵۱ سال از درگذشت علامه بلخی، هنوز درگیر اختلافات بنیادین است و نتوانسته به وحدت واقعی ملی برسد، باید مد نظر داشت که تلاش و پشتکار او برای ایجاد وحدت ملی میان اقوام و مذاهب مختلف کشور چقدر عمیق و روشنگرانه و عظیم بوده است.
زندگی طلبگی و علمی علامه بلخی نیز همانند زندگی سیاسی- مبارزاتی او پربار و پر از تلاش و مبارزه است.
بلخی در مدرسه و حوزه علمیه نیز آرام ننشسته و به روشنگری و مبارزه علیه ستم جاری در کشور خود و جامعه اسلامی پرداخت.
کار و مبارزه علامه بلخی امروز در جامعه ما که غرق در جنگ و انحصارگری و اختلافات است بس عظیم و روشنگرانه بوده است.
بلخی شاعر بعد دیگری دارد. سرشار از عاطفه و استوار چون کوه. او در اشعارش غم وطن دارد و همانند انسانی رسالت مند قوم را به مبارزه و تلاش فرا میخواند. بلخی شاعر و مبارز و مصلح و پیام آور انسانیت بود. نبود او ضایعه جاودانگی سرشت سوکناک زندگی است.
به این ابیات انقلابی این مبارز بزرگ توجه کنید:
بیا بیا که وطن خون نگار، آمده باز
هزار صاعقه مشرب سوار آمده باز
زخیل لاله و گل دشت و دامن میهن
زمردین شده و گلعذار آمده باز
نسیم عطر بهاری و جذبهٔ پردهٔ گل
به نغمه، بلبل زار و فکار آمده باز
بیا که مرگ و تباهی نثار خصم کنیم
نگو که خیل تتار و تزار آمده باز
بیا بیا که فلک باز رام قدرت ماست
بیا که فصل بهار و شکار آمده باز
عجب لطافتی ریزد زبرگ و بار گل
به رقص و عشوه و بازی هزار آمده باز
زهر سو، لاله و لادن زهر سو نرگس مست
چه لشکران به شبیخون خار آمده باز
نگر[که] قامت شب بر شکسته رایت صبح
ظفر نمود شده و بر قرار آمده باز
عجب حیات نوینی پس از هزارهٔ دور
کنون به مقدم لیل و نهار آمده باز
بیا که سلطنت آفتاب رخشان را
فرا کنیم که مرگ غبار آمده باز
بیا که مردی و نامردی را به صحنهٔ جنگ
زهر زمان محک نو عیار آمده باز