آخرین اخبارافغانستانتحلیلمنطقه

علل افزایش حمله داعش بر شیعیان افغانستان


در دو سال اخیر گروه داعش جمعیت شیعیان افغانستان را هدف خود قرار داده است. در واقع داعش از زمستان سال ۱۳۹۳ به این‌سو، در ۲۴ ولایت افغانستان فعالیت داشته است. این گروه با اعلام «ولایة خراسان خلافت اسلامی» رسماً فعالیت خود را در قلمرو پاکستان وافغانستان( خراسان تحت قیادت خلیفه خودخوانده داعش ابوبکر البغدادی) آغاز کرد و در نقشه‌های خیالی خود همواره از پاکستان و افغانستان به عنوان دو سرزمین اصلی خلافت خود نام برده‌اند و با گذاشتن نام خراسان بر این منطقه آرزوی درازی را برای سیطره بر این منطقه در دل خود ایجاد نمود. در این بین، در واقع داعش خود را دولت معرفی می‌کند و با استفاده از عناصر چهار گانه یک کشور، مردم، سرزمین، حکومت، حاکمیت، خواهان تصرف سرزمین برای تشکیل حکومت خود خوانده خود را دارد. در این میان، داعش خراسان نیز، با تقلید از همتای خاورمیانه‌ای خود متوسل به تاکتیک‌های چریکی مانند حملات انتحاری، قتل‌های هدفمند و استفاده از تاکتیک‌های جدید و بی‌رحمانه‌ تلاش کرده است حضور خود را در افغانستان افزون کند. در این میان، تخمین‌ها درباره توان عددی داعش داخل افغانستان از ۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر متغیر است. چنانچه ناتو شمار جنگجویان داعش در افغانستان بین ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ نفر و بیشتر شامل اعضای پیشین گروه طالبان پاکستان، افغانستان و جنبش اسلامی ازبکستان می داند. در داخل افغانستان نیز بسیاری معتقدند که ۸۰ درصد این ستیزه‌جویان پاکستانی و بقیه‌ی اعضا داعش، بخشی از جنبش اسلامی ازبکستان و اعضای سابق طالبان افغان و عضوهای تازه هستند.
علل افزایش حمله بر شیعیان افغانستان
در سال‌های گذشته عملیات انتحاری خصوصاً در کابل و هرات برضد شیعیان و مراکز مذهبی آنان، قتل عام تظاهرات جنبش روشنایی، کشتار مردم در مسجد باقر العلوم، مسجد الزهرای کابل تا ترور عالمان دینی شیعه در هرات، عملیات انتحاری در مسجد و حسینیه جوادیه بکرآباد هرات و کشتار روستای میرزااولنگ؛ سلسله رخدادهای خصمانه برضد شیعیان افغانستان است. در این میان علل افزایش حمله بر شیعیان افغانستان را می‌توان در چندین محور مورد بررسی قرار داد.
نخست. در واقع همچنان که شخصیت‌هایی چون حکمتیار به حضور حدود سی هزار نفر افغانستانی در سوریه و عراق توجه کرده است، داعش نیز حضور جنگجویان شیعه در سوریه را توجیه مناسبی برای کشتار شیعیان در کابل می‌خواند. در واقع داعش تلاش می‌کند تا با فشار بر شیعیان در افغانستان شیعیان افغانستان را بر سر دوراهی سخت و دشوار همسویی با سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران در منطقه و یا واگرایی با این کشور قرار دهد. در این زمینه، سال گذشته فرمانده داعش در افغانستان اعلام کرد:« در صورت پشتیبانی از حکومت بشار اسد، حملات تروریستی بر علیه آن‌ها انجام می‌شود.» در همین راستا نیز در توجیه حمله به تظاهرات شیعیان در جولای ۲۰۱۶ در کابل آن را اقدامی تلافی‌جویانه در برابر فعالیت‌های شیعیان هزاره افغان علیه داعش در سوریه می‌داند. از این منظر حملات بر ضد شیعیان در افغانستان انتقام پشتیبانی جوانان هزاره از دولت «بشار اسد» در سوریه بود و تا زمانی که آنها از رفتن به سوریه و پشتیبانی از رییس‌جمهور سوریه دست برندارند، چنین حملاتی ادامه خواهد یافت.

دوم. در بعد دیگری هر چند در گذشته مناطقی که شیعیان افغانستان در آن ساکن هستند، بیش از اندازه مورد بغض و خشم طالبان بوده و کشتارهایی از سوی طالبان صورت گرفت، ولی اکنون بخش مهمی از جریان اصلی و رهبران طالبان نگاه خنثی به شیعیان دارند. چنانچه در حالی که طالبان خود را حنفی می‌داند( اکثریت اهل سنت افغانستان پیرو مذهب امام ابوحنیفه هستند) و مذهب عقل‌گرا و معتدل نگاه مهمی به تسامح و پذیرش دیگران دارد، بخشی از بدنه اجتماعي و سیاسي افغانستان است، براي رسیدن به آرمان خود، به نوعي همزیستي با شیعیان نیازمند است. به همین جهت، شیعیان مورد حملات جریان اصلی طالبان قرار نمی‌گیرند و حتی گاه در جنایت‌هایی چون «میرزاولنگ» مدعی‌اند که نقشی ندارند. در مقابل داعش رویکردی تند و ایدئولوژیک بدین مسئله دارد و ملاحظات بومی طالبان در مورد هزاره‌ها و شیعیان را ندارد. به عبارتی همچنان که قبلاً ابومحمد العدنانی، سخنگوي داعش اظهار داشت، ایران بدترین دشمن داعش محسوب می‌شود. در نگاه داعش به شیعه، ایران را به عنوان هسته اصلی و محوري شیعه مورد هدف قرار داده و ایران شیعی به عنوان هسته اصلی مخالفان حکومت اسلامی مورد ادعاي داعش به هر نحو ممکن باید مورد هدف قرار گیرد. لذا داعش تشیع را یکی از اهداف مشروع براي حمله خود می‌داند. چنانچه شاخه خراسان داعش نیز شیعیان افغانستان را مرتد می‌داند و از این دید شیعیان مانع بزرگ حضور و افزایش نفوذ داعش بر افغانستان هستند و بیش‌ترین مقاومت همه جانبه را سازمان داده‌اند و داعش هم در مناطق شیعه‌نشین هیچ زمینه‌ای برای نفوذ نداشته است. بنابراین، داعش در کنار افزایش حملات سازماندهي‌شده به شیعیان می‌تواند عامل ایجاد اختلاف بین شیعه و اهل سنت در افغانستان، درگیري مذهبي در افغانستان، کشتن مردم مسلمان و ایجاد اختلاف بین مسلمانان در جهت تقابل بیش‌تر با شیعه در افغانستان حرکت کند.
سوم. یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های داعش را می‌توان ایجاد پایگاهی برای پرش به برخی کشورهای آسیای میانه و ایجاد پل‌های ارتباطی همزمان با مناطق قبیله‌نشین مرزی پاکستان در راستای اهداف و راهبردهای حیاتی داعش یا بقا و گسترش دانست. از این منظر، بسیاری افغانستان را با توجه به ویژه‌گی‌های خاص و منحصربه‌‌فرد آن مقصد بعدی داعش و برخی دیگر این کشور را به‌عنوان معبری برای عبور تروریست‌ها به سمت آسیای مرکزی و چین می‌دانند. در این سناریو افغانستان مکانی مناسب برای گسترش سرزمینی داعش محسوب می‌شود و در این میان این گروه تلاش کرده است با قتل عام شیعیان و یا کوچ دادن آنان به مناطق دیگر مناطقی در شمال و مرکز را در کنترل خود بگیرد. چنانچه اکنون نیز ارتباط داعش با حزب اسلامي تركستان و هدایت ایغورها به سمت بنیادگرایی در وضعیتی است که اکنون به نظر می‌رسد اویغورهای تکفیری در افغانستان در حال جنگ هستند و داعش به دنبال پیوستن عناصر بیشتری از «حزب اسلامی ترکستان» می‌باشد و برخی گزارش‌ها نشان می‌دهد صدها جنگجوی اویغور در عراق و سوریه وارد افغانستان شده‌اند. همچنین نیز حضور شبه نظامیان حرکت اسلامی ازبکستان نیز مد نظر است و این نیروها با توجه به نوع تفاوت با طالبان می‌توانند .
چهارم. در شرایطی که از یک‌سو رقابت میان عربستان و جمهوری اسلامی ایران به اوج خود رسیده، ایران، محور جبهه مقاومت را در منطقه تشکیل داده و عربستان و متحدانش فکر می‌کنند شیعیان افغانستان در جبهه مقاومت و متحد ایران است. از سوی دیگر نیز جلب حمایت داعش توسط بازیگران خارجی و ضربه زدن به منافع ایران در افغانستان توسط داعش به عنوان رویکردی مهم تلقی می‌گردد و در همین راستا گام برمی‌دارد.
پنجم. هر چند بسیاری در افغانستان معتقدند آن‌چه به نام داعش در افغانستان دست به جنایت می‌زند، شعبه یا گروه دیگری از طالبان است که توسط پاکستان تجهیز شده است و بیشتر ناراضیان طالبان و بیرون از کنترل این گروه را در بر می‌گیرد. اما نقش مستقیم و غیرمستقیم پاکستان در رشد داعش در افغانستان هم مهم است. در این نگاه، از یک‌سو پاکستان از گذشته مکانی جذاب برای داعش است و در بعد دیگری عملیات خیبر چهار پاکستان که با هدف جلوگیری از گسترش نفوذ داعش خراسان به خاک پاکستان علیه دولت اسلامی ولایت خراسان در واقع از بین بردن ستیزه‌جویان داعش نیست، بلکه راندن آنها به سوی افغانستان است.
ششم. آنچه که مشخص است با توجه به نوعی درگیری و اختلاف بر سر رهبر گروه داعش در خراسان بین نیروهای آسیای مرکزی، که احتمالاً کم‌تر از یک سوم از نیروی مبارزه دولت اسلامی ولایت‌های خراسان را تشکیل می‌دهند، و نیروهای بومی افغانستانی و پاکستانی حمله به شیعیان می‌تواند بر میزان کارآمدی داعش تاثیر گذارد. همچنین به دنبال شکست داعش در موصل، اکنون داعش تلاش می‌کند از دشمنی علیه منافع شیعیان به عنوان ابزاری برای اتحاد جریان‌های مختلف خود در افغانستان بهره گیرد.
فرزاد رمضانی بونش

منبع: خبرگزاری فارس

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا