عمران خان را كنار زدند؛ آسان میآیند و آسان میروند
در كشور های عقب نگهداشته شده، رهبر مطابق شرایط همان زمان از بیرون ساخته و ریخته میشود. این رهبر وظایف داده شده را موظف است انجام دهد. با ختم وظیفه رهبریت، رهبر ختم میشود، او یا خانهنشین میشود و یا اعدام و كشته
۱-چرا چنین شد؟
ایجاد یک تغیر و تحول در افغانستان اصل سیاست بیست ساله منطقهای را در جنوب آسیا ساخته بود. تحولی که صورت گرفت آغازش افغانستان بود. در این تحول كشور های منطقه چون روسیه، چین، ایران و حتا پاكستان در صدد خروج امریكا بودند. ظاهراً امریكا خارج شد، ولی حلقه سرخ هنوز برایش افغانستان است و بدون تصمیم امریكا كسی به رسمیت شناختن افغانستان نمیپردازد.
]همزمان با این[ جنگ در كنج دیگر اوراسیا (اوكراین) آغاز شد و روسها تحت فشار قرار گرفتند. قدرت در حال ایجاد شرق، جمع و جور میشود، زمان حساس است، ایران و چین زمان را درک میكنند. ایرانیها به توافق با غربیها روی برجام نزدیک میشوند و خود را از خط سرخ دور نگه میدارند. هندیها مانند همیشه خاموشاند، در حالی كه جزء قدرتهای در حال شكلگیری شرقاند. چین در صدد آرام كردن روابط میان هند و چین است، سفر وزیر خارجه چین نشانه چنین آرزومندی است. منطقه در استراتژی چین جلایش بیشتر كسب میكند. آنچه را كه روس ها در منطقه نمیتوانند چین انجام میدهد. چینیها جنگ تریاک، جدایی هانگ کانگ و تایوان را فراموش نكردهاند.
٢-در پاكستان:
تحول در افغانستان انجام شد که نقش پاكستان در آن برازنده است. عمران خان صدراعظم این كشور گلایههایی از ناتو و غرب دارد. او در بیانیه آتشین و انقلابیاش غرب را ملامت كرد كه یكبار از پاكستان تشكر نكرد. عمران خان به روشنی گفت كه امریكا فكر میكند كه این پاكستان بود كه غرب در افغانستان شكست خورده است. عمران خان با تشویق چین راهی مسكو – روسیه میشود، پوتین از او استقبال گرم میكند.
عمران خان خود را از گرداب نجات داده نمیتواند، بال(توپ، اشاره به کریکت باز بودن عمران خان) او با سرعت قبلی هدف را نمیزند، بال(توپ) او را حریف میگیرد، او دیگر بالر خوب در تیم پاكستان به حساب نمیآید، ترینر به تبدیلی او رای میدهد تا كسی دیگر در مسابقه ٢٠ آوره بال پرتاب كند. آتش خلاف عمران خان در غرب در میگیرد. و سفر عمران خان منحیث چراغ سبز برای پیوستن پاكستان با قدرت شرق تلقی میشود. ستونهای پنجمی در حركت میآیند و این مهره از كار افتاده به نظر غرب را از سر راه دور میكنند.
در كشورهای عقب نگهداشته شده یا همان كشور های روبه انكشاف، رهبران برای رسیدن به یک هدف ساخته میشوند و با برآورده شدن هدف، رهبر از میان برده میشود و رهبر دیگر برای هدف دیگر جایش را میگیرد. در پاكستان، افغانستان و بسیار كشور های عقب نگهداشته شده چنین است. چین آرام است و منتظر فرصت و فرصت سازی نو در پاكستان.
٣- رهبران ایجاد شده و برداشته شده
در پاكستان جنرال ضیا الحق، ذوالفقار علی بوتو، جنرال پرویز مشرف، بینظیر بوتو، نواز شریف و عمران خان. در به قدرت رسیدن این رهبران و در كشته شدن و اعدام آنها دستهای اصلی سیاست پاكستان بكار رفته است.
در افغانستان سردار محمد داود خان، نورمحمد ترهكی، حفیظالله امین، ببرک كارمل، داكتر نجیب، ……
داكتر محمد اشرف غنی احمدزی. در به قدرت رسیدن و سرنگونی آنها دستگاه های بیرونی نقش بزرگ داشتهاند، با قبول این كه تعدادی از اینها دارای شخصیتهای بزرگ بودهاند.
٤- اصل گپ:
در كشور های عقب نگهداشته شده، رهبر مطابق شرایط همان زمان از بیرون ساخته و ریخته میشود. این رهبر وظایف داده شده را موظف است انجام دهد. با ختم وظیفه رهبریت، رهبر ختم میشود، او یا خانهنشین میشود و یا اعدام و كشته.
٥ – نتیجه:
عمران خان وظیفه داده شده را انجام داد حالا مرحله دوم است. او خانهنشین میشود و برای تطبیق اهداف ناشناخته دیگر آمادگی میگیرد.