غزه را دریابید!
در کشورهای اسلامی نیز سکوتی مرگبارتر از حملات اسراییل بر نوار غزه جریان دارد و تاکنون اقدام عملی بازدارنده از ادامه جنایات رژیم اسراییل صورت نگرفته است
آنچه این روزها در نوار غزه می‌گذرد، آشکارا نقض حقوق بشر غربی، توسط یک رژیم جعلی سرکوب‌گر و ساخته انگلیس و مورد حمایت تمام غرب است.
در چند روز گذشته، نوار غزه صحنه تهاجم گسترده رژیم غاصب اسراییل از هوا و زمین بوده و تاکنون بیش از ۱۷۰ فلسطینی به شمول زنان و کودکان، قربانی این حملات متجاوزانه شده‌اند.
حملات رژیم اسراییل بر مردم بی‌دفاع و بی‌گناه باریکه غزه در حالی انجام می‌شود که نهادهای حقوق بشری و قدرت‌های برتر مدعی دفاع از حقوق انسان در شرق و غرب، تنها با انتشار بیانیه‌های محکومیت و افاده‌های اخلاقی برای خودداری رژیم اسراییل از ادامه بمباران‌های ارتش اسراییل بسنده کرده و برای توقف عملی این جنایات، پای پیش نگذاشته‌اند.
در کشورهای اسلامی نیز سکوتی مرگبارتر از حملات اسراییل بر نوار غزه جریان دارد و تاکنون اقدام عملی بازدارنده از ادامه جنایات رژیم اسراییل صورت نگرفته است.
این نشان می‌دهد که مردم فلسطین، با مظلومیت مضاعف مواجه‌اند و مظلومانه در مقابل چشمان باز جهان اسلام و کفر، قربانی می‌شوند.
با این حال، آنچه بمباران‌های ویرانگر رژیم اسراییل را بر نوار غزه، دردناک‌تر از همیشه می‌سازد آن است که این باریکه کوچک سال‌ها در محاصره ضد بشری قرار داشته و مردم آن در سخت‌ترین شرایط انسانی به سر می‌برند.
در حقیقت این نیروی ایمان است که مقاومت فلسطین در برابر ستم‌های سازمان‌یافته و مورد حمایت قدرت‌های مدعی دفاع از حقوق بشر را نیرومندتر از گذشته ساخته و به آن توان برهم زدن معادله مورد نظر رژیم صهیونیستی بخشیده است.
به گونه‌‌ای که رونمایی موشک دوربرد عیاش ۲۵۰ و شلیک نزدیک به سه هزار موشک به سمت اسراییل، شکستن دیواره امنیتی گنبد آهنین و ایجاد رعب و وحشت بی‌سابقه در تل‌ابیب، معادله جنگ جاری در نوار غزه را به نفع مقاومت فلسطین تغییر داده است.
افزون بر این، دامنه درگیری‌ها به بیرون از غزه نیز کشیده شده و بیت‌المقدس و کرانه باختری هم شاهد درگیری‌های شدید میان فلسطینیان و نیروهای اشغالگر است.
در داخل سرزمین‌های اشغالی نیز درگیری اعراب اسراییلی با یهودیان افراطی در شهرهای گوناگون و از جمله در شهر مرکزی لود، این شهر را در وضعیت فوق‌العاده قرار داد.
بدین‌گونه شرایط در همین ابتدای کار از کنترول رژیم اشغالگر قدس در داخل و خارج از مرزهای برساخته آن خارج شده و امیدها برای شکست ننگین و سنگین این رژیم را بار دیگر زنده کرده است.
در چند روزه پسین و پس از شلیک هزاران موشک از نوار غزه به سمت اسراییل، سقف شيشه‌اى امنيت این رژيم شكسته است و بناى اعتبار دفاعى و تهاجمى آن فرو ريخته است. سپر دفاع موشكى پاتريوت و رافايل ناكام مانده و پايتخت و همه میدان‌هاى هوایی مهم اسراییل هدف موشک قرار گرفته است. خطر جنگ داخلى، رژيم اسراييل را تهديد مى‌كند و اعراب ساكن در مناطق اشغال‌شده، به طرف مقاومت سازمان‌يافته خواهند رفت.
به این ترتیب، اگر جنگ غزه، به اشغال سرزمينى منتهى نشود، تاكنون جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حماس، پيروز میدان نبرد است و انتظار می‌رود رژيم اسرایيل مانند سال ٢٠٠٥ مجبور به عقب‌نشينى شود.
در این میان، آنچه کار مقاومت فلسطینی را با دشواری مواجه می‌کند آن است که معمولاً جنگ در زمين حماس آغاز مى‌شود و این موجب افزایش آمار تلفات مقاومت‌گران فلسطينى می‌شود.
با وجود این، نباید از سه سناریوی زیر غفلت ورزید و همه‌چیز را آنقدر ساده و بسیط برگزار کرد که موجب بازدارندگی از حمایت دولت‌ها و ملت‌های مسلمان از مقاومت فلسطین در برابر تجاوزات رژیم منحوس اسراییل شود.
این سه سناریو که به ترتیب و فهرست‌وار مورد اشاره قرار می‌گیرد، مسئولیت همه مسلمانان را در برابر جنگ جاری در نوار غزه، چندبرابر می‌کند.
سناریوی نخست این است که ارتش اسراییل برای اشغال کامل و دائمی نوار غزه، وارد این باریکه شود و با گروه‌های فلسطینی یک جنگ تمام‌عیار کلاسیک را رقم بزند.
در صورت کاهش فشارهای بین‌المللی و سکوت و انفعال مجامع و نهادهای مهم جهانی، از جمله سازمان ملل متحد، این امکان وجود دارد که رژیم اسراییل با استفاده از شرایط سیاسی آشفته و التهابی خاورمیانه، در پی عملیاتی‌سازی این سناریو برآید.
سناریوی دوم، مبتنی بر حضور محدود و تعیین‌شده ارتش اسراییل در نواره غزه با هدف تغییر موازنه امنیتی برای افزایش فشار به حماس و جنبش جهاد اسلامی است.
این سناریو در پی تضعیف جریان مقاومت فلسطین و کاهش توان بازدارندگی آن در مقابل جنایات و حملات رژیم صهیونیستی است تا در درازمدت امکان ایستادگی فلسطینیان را در برابر رژیم تل‌ابیب، به حداقل برساند.
سناریوی سوم هم ناظر به حملات ضربه‌‌ای به نوار غزه از طریق ورود نظامی ارتش اسراییل برای نابودی کامل اهداف مشخص و راهبردی از پیش تعیین‌شده و سپس خروج فوری از این باریکه است.
آنچه هم‌اکنون از تخریب زیرساخت‌های نوار غزه در بمباران‌های وحشیانه ارتش اسراییل جریان دارد، معطوف به همین سناریو است.
در هر سه صورت، آنچه اتفاق خواهد افتاد تحمیل شرایط مورد نظر تل‌ابیب بر جریان مقاومت فلسطین و سلب قدرت دفاعی این نیرو از مردم و اراضی این سرزمین مقدس است. بنابراین، دولت‌ها و ملت‌های مسلمان در خاورمیانه بیش از هر زمانی در معرض آزمونی مهم و تاریخی قرار گرفته‌اند و با تجاوزات جاری رژیم اشغالگر قدس بر مردم مظلوم و محاصره‌شده غزه، مسئولیت سنگینی بر دوش یکایک آنان بار کرده است؛ مسئولیتی که هرگز با سکوت ننگین آنان به انجام نخواهد رسید، بلکه برآمدن از عهده انجام آن مستلزم بیرون آمدن از لاک تسلیم و انقیاد در برابر قدرت‌های پوشالی استعماری است.
در میان کشورهای اسلامی، اعلام حمایت دولت جمهوری اسلامی افغانستان از مقاومت فلسطین و محکومیت اقدامات ضد انسانی رژیم اسراییل در نوار غزه، نمونه‌ای ارج‌مند از همدلی و همبستگی دولت‌های اسلامی با مردم مظلوم فلسطین است، اما این مطمئناً کافی نیست و کشورهای اسلامی دیگری که در مقایسه با افغانستان از وضعیت بهتر و باثبات‌تری برخورداند، مسئولیت سنگینی در قبال برادران و خواهران تحت ستم خود در نوار غزه دارند و باید برای احقاق حقوق تضییع‌شده آنان در جریان تحرکات ویرانگر رژیم اسراییل، با تمام قدرت وارد عرصه حمایت عملی از مردم مظلوم فلسطین اشغالی شوند.
