غنی از مناظره فرار کرد، عبدالله از مسئولیت
عبدالله آمد، اما یک و نیم ساعت سربالا تف کرد، به ریش خودش خندید و جالب اینکه طرفدارانش به این درام افتضاح آمیز کف زدند.
عبدالله آمد، اما یک و نیم ساعت سربالا تف کرد، به ریش خودش خندید و جالب اینکه طرفدارانش به این درام افتضاح آمیز کف زدند.
یکم؛ اشرفغنی به مناظره نیامد، تمام. این نیامدن همه حرفها را در مورد غنی تمام میکند. فقط کافی است بدانیم که این مناظره اجباری نبود، قبلاً درخواست رسمی شده بود، ایشان هم میدانست طرفش عبدالله است، (همو که برنامه ندارد) و غنی قبول کرده بود، توافق کرده بود، قول داده بود، وعده کرده بود که میآید. نیامد. آریانا یک هفته این مناظره را اعلام کرد، مردم سوال فرستادند، آریانا مهمانانش را دعوت کرده بود. بر اساس قرارداد، براساس اخلاق، بر اساس توافق رسمی، برای احترام گذاشتن به مخاطبانش، برای جواب دادن به سوالات مردم، برای احترام گذاشتن به قول و تعهد خودش، باید میآمد.
نیامدن غنی یک سوال جدی را افزون بر سوالات زیاد دیگری که قبلا وجود داشت، در برابر او خلق کرد. و آن سوال این است که آیا غنی مرد قول و تعهد است؟ آیا او به وعدههایش عمل میکند؟ آیا او به تعهد خود پایبند است؟ و مهمتر از همه آیا میشود به قول، وعده و تعهد او مطمئن بود؟ همه مردم افغانستان میدانستند که او قول داده که دوشنبه شب، بیاید و به سوالات مردم جواب دهد. مردی که به این وعده کوچک عمل نکند، آیا به وعدههای کلان و جدی او اعتباری هست؟ این سوالی بود که دیشب غنی با نیامدن خود خلق کرد.
دوم؛ عبدالله آمد، اما یک و نیم ساعت سربالا تف کرد، به ریش خودش خندید و جالب اینکه طرفدارانش به این درام افتضاح آمیز کف زدند.
عبدالله دیشب در جایگاه یک منتقد ایستاد و از کارنامهای انتقاد کرد که امضای خودش در پای همه آن است. هر شهروند آگاه و مسئول میداند که اگر غنی دیشب «فرار» کرد، عبدالله پنج سال است که دایم فرار میکند. از مسئولیت، از تاثیرگذاری، از کار، از سیاستگذاری، از همه چیز، عبدالله یک فراری مادامالعمر است. او کسی است که پنج سال با در دست داشتن توافقنامه سیاسی که پایش امضای امریکا بود، با در اختیار داشتن ۵۰ درصد قدرت، با داشتن امکانات دولتی و بادیگارد، فرار میکند.
فرار عبدالله از خیمه لویهجرگه شروع شد، وقتی از رای مردمش دفاع نکرد و از کرسی ریاست جمهوری به ریاست اجرایی فرار کرد، پس از آن از ۵۰ درصد قدرت به ۵ درصد قدرت فرار کرد و دیشب در مناظره از تمامی امضاهایی که کرده بود، بهصورت غیر اخلاقی فرار کرد و این فرار ادامه دارد، ادامه دارد و ادامه دارد، او بار دیگر فرار خواهد کرد حتی اگر رای ببرد.
بگذارید چند مثال هم بزنم: وقتی توافقنامه سیاسی مبنی بر اصلاحات انتخاباتی عملی نشد، عبدالله ایستاد نشد و فرار کرد.
وقتی انتخابات شوراهای ولسوالی، ولایتی، پارلمانی به موقع برگزار نشد تا لویهجرگه تعدیل قانون اساسی (مطابق توافقنامه سیاسی) برگزار شود، عبدالله ایستاد نشد و فرار کرد.
وقتی وزیرش (عثمانی) را بهزور از وزارت کشید، ایستاد نشد و فرار کرد. کنار جدیترین متحد سیاسی خود (عطا محمد نور) ایستاد نشد و فرار کرد. وقتی وحیدی وزیر مخابرات محاکمه سیاسی شد، ایستاد نشد و فرار کرد. وقتی معاونش محمد محقق از شرکت در جلسات شورای امنیت منع و سرانجام از کارش برکنار شد ( در عمل) عبدالله ایستاد نشد و فرار کرد. مثالها فراوان است. اما این همه مثال مرا بهعنوان یک شهروند به این نتیجه میرساند که او باز هم فرار خواهد کرد و همه متحدان سیاسی خود را تنها خواهد گذاشت، کافی است پناهگاهی بیابد که در آن دریشیاش خاک پر نشود.
کلام آخر، عبدالله برای من در مساله جلوگیری از تطبیق ماستر پلان برق ۵۰۰ کیلوولت ترکمنستان به اندازه غنی مسئول است.
در آزاد نکردن یا نتوانستن شکریه تبسم از گروگان مسئول است، عبدالله برای من همانی است که چهارسال قبل در حضور خودش در تالار میلاد نور گفتم.